روایت دو بسیجی شهید از رفاقت تا شهادت:
سه‌شنبه, ۰۶ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۰۰
فاطمه رضازاده مطلق خواهر شهید مدافع امنیت دانیال رضا زاده مطلق گفت: رفاقت شهید حسین زینال زاده با برادرم از بسیج شکل گرفت و تا زمان شهادتشان در کنار یکدیگر ادامه یافت و این رفاقت ابدی شد.

خواهر شهید مدافع امنیت: رفاقت دانیال و حسین از بسیج شروع شد و تا شهادتشان کنار هم ادامه یافت

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ در مصاحبه پیش رو شرح رفاقت دو دوست صمیمی را می خوانیم که رفاقتشان در بسیج ناحیه ۳ ابوذر مشهد شکل میگیرد و تا زمان شهادت همراه هم هستند. شهید مدافع امنیت حسین زینال زاده و شهید دانیال رضا زاده مطلق دو جوان دهه هفتادی بودند که در اغتشاشات 1401 در راه دفاع از مردم به شهادت رسیدند.

فاطمه رضا زاده مطلق خواهر شهید دانیال رضازاده مطلق در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد درباره این شهید بسیجی گفت: ما سه خواهر و برادر هستیم و دانیال برادر بزرگتر ما بود. او در اغتشاشات سال 1401 در مشهد و در کنار دوستی که از کودکی با یکدیگر بزرگ شده بودند به شهادت رسید.

وی با اشاره به اینکه دانیال به تازگی نامزد کرده بود و بسیار برای زندگی شور و شوق داشت، ادامه داد: برادرم با وجود عشقی که به همسر و زندگی کردن داشت اما همیشه آرزوی شهادت میکرد. او از کودکی در بسیج محله مان فعالیت می کرد و  از بسیجیان ناحیه ۳ ابوذر مشهد بود. عاشق مردم و کارهای داوطلبانه بود؛ در اردوهای جهادی و سیل و زلزله همیشه صف اول بود و به بعنوان جهادگر نمونه نیز شناخته شده بود. همیشه به او می گفتیم دانیال تو جوانی، کمی هم برای خودت وقت بگذران؛ ولی او پاسخ می داد که بالاخره زمانی عمرم تمام می شود؛ میخواهم اگر یک روزی بخواهم از دنیا بروم با شهادت باشد.

خواهر شهید مدافع امنیت: رفاقت دانیال و حسین از بسیج شروع شد و تا شهادتشان کنار هم ادامه یافت

فاطمه رضازاده مطلق با تاکید بر اینکه شهادت ذکر همیشگی بر زبان دانیال بود، افزود: برادرم همیشه اصرار می‌کرد تا برای شهادتش دعا کنیم و گاهی آنقدر این اصرار های او زیاد میشد که من ناراحت میشدم؛ میدانید که حس خواهر به برادر فرق میکند و چون دانیال تنها برادرمان بود ما جور دیگری او را دوست داشتیم در نهایت خدا به او نگاه کرد و به آرزویش رسید. درواقع دانیال سالهای سال عشق شهادت را در سر داشت.

خواهر شهید رضازاده مطلق در ادامه با اشاره به رفاقت شهید حسین زینال زاده و برادرش گفت: دانیال و حسین زینال زاده دو دوست صمیمی بودند که از کودکی در بسیج با هم آشنا شدند. دوستی حسین و دانیال برای همه مثال زدنی شده بود که در آخر نیز در آن روز وحشتناک در کنار یکدیگر به شهادت رسیدند. این دو بسیجی رفیق ۲ روز قبل از این‌که به شهادت برسند، با همدیگر در خیابانی که منتهی به حرم مطهر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) می‌شود، یک عکس یادگاری گرفتند، با این نیت که این عکس، عکس شهادت آن‌ها باشد و عاقبت نیز تقدیر این‌گونه رقم خورد و تنها ۲ روز بعد، هردوی آن‌ها به آرزوی خود رسیدند.

خواهر شهید مدافع امنیت: رفاقت دانیال و حسین از بسیج شروع شد و تا شهادتشان کنار هم ادامه یافت

وی افزود: دانیال در یکی از کارخانه های مشهد کار می کرد. عصر روز پنجشنبه 26 آبان 1401 که از سر کار تعطیل می‌شود به همراه حسین زینال زاده در خیابان حر عاملی مشهد که به راسته کیف و کفش معروف است مستقر می شوند. در آن زمان اغتشاشگران به شدت به دنبال خرابکاری در معابر و آزار رساندن به کسبه بودند چراکه میخواستند مغازه ها بسته بماند و کسب و کار مردم را مختل می کردند؛ بنابراین این دو ماموریت می‌گیرند که در خیابان مانع اذیت و آزار مردم توسط اغتشاشگران شوند.

فاطمه رضازاده مطلق اظهار کرد: در این میان فردی به نام مجید رهنورد از خانه خودشان یک قمه بزرگ همراه آورده بود تا نگذارند دانیال و رضا کاری انجام دهند و به یکی از مردم حمله می کند؛ او قمه را به شقیقه حسین وارد میکند و حسین در دم به شهادت می‌رسد، بلافاصله دانیال با سرپرست پایگاه تماس میگیرد و درگیری را اطلاع می دهد و به محض اینکه گوشی را قطع می‌کند پایش به موتور گیر می‌کند، زمین میخورد و نمی‌تواند از خودش دفاع کند؛ قاتل روی سینه اش مینشیند و شاهرگش را قطع می‌کند؛ دانیال نیز در دم به شهادت می رسد. دانیال با حسین از زمان 14سالگی در بسیج آشنا شدند و این دوستی آنها تا زمان شهادت ادامه یافت.

خواهر شهید مدافع امنیت: رفاقت دانیال و حسین از بسیج شروع شد و تا شهادتشان کنار هم ادامه یافت

خواهر شهید رضازاده مطلق افزود: شب شهادت دانیال با پدرم از بیمارستان تماس گرفتند و گفتند که دانیال زخمی شده است، خودتان را به بیمارستان برسانید و در همان لحظه قلبم فروریخت. زمانی که به بیمارستان رسیدیم از شلوغی و ازدحام جمعیت متوجه شدیم که دانیال زخمی نشده بلکه به شهادت رسیده است.

فاطمه رضازاده مطلق در پایان با اشاره به اینکه سوگ از دست دادن برادر بسیار سخت است، تشریح کرد: پدرم بعد از شهادت دانیال دیگر آدم سابق نشد. او راننده کامیون است و حالا دیگر کمرش خم شده؛ اینکه میگویند کمر فرد شکسته است به معنای واقعی درباره پدرم صدق می کند؛ در حقیقت تحمل غم از دست دادن دانیال برایمان بسیار دشوار است اما اینکه او به آرزوی قلبی‌اش رسید برایمان تسکین است.  

انتهای گزارش/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده