قرآن و فضيلت جهاد و شهادت
قرآن كريم آيات متعددي دربارة فضيلت «جهاد و شهادت» در راه خدا ذكر ميفرمايد كه به ذكر پارهاي از آنها ميپردازيم.
در سورة بقره ميفرمايد: كسي را كه در راه خدا كشته شد مرده نپنداريد بلكه او زندة جاويد است، وليكن شما اين حقيقت را در نخواهيد يافت.1
در آية مزبور سه نكته يادآوري شده است:
- عدم كاربرد كلمة مرگ دربارة «شهدا» چه در گفتار و چه د رپندار.
- حكم صريح و قاطع به حيات شهيدان بعد از «شهادت».
- عدم درك نحوة حيات و زندگي شهيدان بعد از شهادت براي بازماندگان آنان.
آري ادب شايستة مؤمنين در حق خداوند كريم اين چنين است. خدا نيز از پيش خود همةآنچه را كه اهل دنيا ميطلبند و اهل آخرت جستجو ميكنند به آنها عطا ميفرمايد زيرا آنان براي خود چيزي از خدا طلب نكردند و خداوند محبت خود را به آنها ابلاغ ميفرمايد و اين بزرگتر از نعمت و ثواب است .و نيز در سورةمائده ميفرمايد: «اي اهل ايمان هر كه از شما از دين خود مرتد شود بزودي خدا قومي را كه دوست دارد و آنها نيز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان فروتن و به كافران سرفراز و مقتدرند به نصرت اسلام برميانگيزد كه در راه خدا جهاد كنند و در راه دين از ملامت و نكوهش احدي باك ندارند، اين است فضل خدا هركه را خواهد عطا كند.»5 مراد منظور از ارتداد و برگشتن از دين موالاۀ و دوستي نمودن با يهود و نصاري است كه در چند آيه پيش از آن ذكر فرموده و اهل ايمان را مورد خطاب قرار داده است كه: « اي اهل ايمان يهود و نصاري را كه دشمن اسلامند به دوستي نگيريد،آنان در كفرو ستمگري دوستدار بعضي ديگرند و هركه از شما مؤمنان با آنها دوستي كند به حقيقت از آنها خواهد بود.»6
در آيات ديگر فرموده است: « فانّ اللهَ لا يُحِبُّ الكافِرين»7 و اللهُ لا يُحِبُّ الظالمين8؛ واللهُ لايُحِبُّ المفسِدين؛9 انَّ اللهَ لا يُحِبُّ المُعتَدين10؛ انّهُ لايُحِبُّ المُستَكْبِرين11 و...
در آيات بالا و ساير آيات قرآني جميع رذايل برشمرده شده و با اعلان «لايُحِبُّ» قطع رابطه بين خدا و افراد آلوده به اين مفاسد ابراز گشته است. و هنگامي كه اين صفات رذيله از انسان برطرف گرديد، طبعاً به فضايل يعني صفات مقابل اينها متصف خواهند شد زيرا راهي جز اتصاف انسان به يكي از دوطرف فضايل و رذايل نباشد، و بدون ترديد از مصاديق آياتي خواهند بود كه در آنها فضايل ذكر شده است كه در رأس آنها اطاعت از رسول اكرم (ص) و محبت ورزيدهن به اوست كه با محبت به خدا ملازمت و پيوند دارد. خداوند در اين باره ميفرمايد: بگو اي پيغمبر اگر خدا را دوست داريد پيرو من باشيد كه خدا شما را دوست دارد و گناهان را بيامرزد.12 و در مورد ساير فضايل ميفرمايد: فَاِنَّ اللهَ يُحِبُّ المُتَّقين13 ؛ اِنَّ اللهَ يُحِبُّ المُحسِنينَ14؛ واللهُ يُحِبُّ الصابرينَ15؛ اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الَّذين يُقاتِلونَ في سَبيلهِ صَفّاً16؛ اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتِوكِلينَ17 ؛ اِنَّ اللهَ يُحِبُّ تَوّابينَ وَ يُحِبَّ المُتَطَهِرينَ؛18 وآيات ديگر.
بنابراين، كسي كه قادر نيست ارزش محبت خدا نسبت به بندگان را درك كند جز آنان كه به خدا و صفات جمال و جلال او معرفت يافته، و طعم حقيقت محبت بنده نسبت به تخدا را چشيده باشند. تعبير «أََذِلّةٍ علي المؤمنين أعِزّة ٍ علي الكافرين» 19 در آية مزبور، كنايه از خضوع و فروتني آنها نسبت به مؤمنين است، زيرا خداوند آنان را دوست دارد و آنها نيز خدا را دوست دارند؛ و مراد از «برتري ميجويند بر كفار» يعني خود را برتر از آن ميدانند كه به كفار و عزت و شوكت كاذب آنان اعتنا كنند. اما «جهاد در راه خدا» براي برقراري دين و آيين الهي در زمين،و براي تحقق خيرو صلاح و رشد در زندگي بشر امري لازم آمده است. اينان در راه خدا ميجنگند نه در راه سلطه جويي نه براي كشور گشايي و حاكميت، ملّيت و نژاد و مجد و فخر و استثمار، بلكه فقط براي خدا و تنفيذ شريعت او و در اين راه هرگز ترس و باكي از ملامت مردم ندارند، زيرا دل و جانشان طعم محبت خدا را چشيده است. كسي از ملامت و شماتت مردم بيمناك است كه از مقياسها و ارزشها و احكام و قضاوتهاي مردم پيروي كند و دربند سنتهاي اجتماعي منبعث از هواها و تقليدها باشد اما، آن كس كه معيارها و ارزشها را از خدا و آيين او گرفته تاست و عزت و قدرتش را تنها و تنها از خدا ميداند چه واهمهاي از هياهوي ديگران دارد؟ هرچه و هركس كه مخالف شريعت خدايش باشد از نظر او محكوم به بطلان و فساد است. در سورة توبه ميفرمايد: « چنين ميپنداريد كه شما را بدون آزمايش به حال خود رها ميكنند در صورتي كه هنوز خدا در علم طاعت و مجاهده معلوم نگردانيده كه از شما (مدعيان ايمان) چه كس به حقيقت مؤمن است؟كه جز خدا و رسول او و مؤمنان را هرگز دوست خود و همراز خويش نخواهند گزيد و خدا از همةكردار شما آگاه است.»20
آية شريفه ضمن تأكيد بر جنگ و جهاد با دشمنان، اين واقعيت را يادآور ميشود كه زندگي دنيا توأم با آزمايش و امتحان است، و نيز نفوس انسانها در ابتداي آفرينش پاك و قابليت گرايش به خير و شر و سعادت و شقاوت را دارد، و اين خود انسان است كه با اعمال و رفتار خود رنگ و فعليت خاصي به خود ميبخشد و بديهي است كه مراتب خلوص يا عدم خلوص، و ايمان و كفر و نفاق هنگامي آشكار ميشود كه به مرحلة آزمايش عملي گذاشته شود تا پاكان از ناپاكان جدا و مدعيان ايمان از مؤمنين باصفا و راستگو ممتاز گردند. بنابراين، ضرورت امتحان و آزمايش روشن است و جنگ و قتال با دشمنان بهترين محك تا راستگو از دروغگو متمايز شود، و به ثبوت رسد كه محبت و ارتباط انسان فقط با خداست و از دشمنان خدا بكلي بريده است و دلش در گرو دوستي و مودّت دشمنان نيست. لذا بر مؤمنين لازم است كه از فرمان جنگ اطاعت كنند و در اين راه از هم گوي سبقت بربايند و در مرحلة عمل صفاي جوهرو صدق ايمان و ارتباط با خدا را آشكار سازند.
آري بايد اثبات كنند كه جز خداوند تكيه گاهي براي خود برنگزيدهاند، عزت را فقط از آن خدا و اطاعت از فرامينش ميدانند، يارو اعواني جز خدا و رسول او و اهل ايمان نميشناسند. از دشمنان براي خود يار و ياور نميگيرند. پس، ميدان نبرد در راه خدا يكي از بهترين صحنههاي آزمايش مدعيان ايمان است. در جاي ديگري از سورة توبه ميفرمايد: «خدا جان و مال اهل ايمان را به بهشت خريداري كرده، آنها در راه خدا جهاد ميكنند كه دشمنان دين را بكشند و يا خود كشته شوند. اين وعدة قطعي است بر خدا و عهدي است كه در تورات و انجيل و قرآن ياد فرموده است، و از خدا باوفاتر به عهد كيست. اي اهل ايمان، شما به خود در اين معامله (خريداري بهشت ابد به جان و مال) بشارت دهيد كه اين معاهدةبا خدا به حقيقت سعادت و پيروزي بزرگي است.»21 آية شريفه نقش ايمان واقعي را در ايجاد ارتباط بسيار قوي ميان انسان و خدا متذكر ميشود، كه بر اثر آن مؤمن همة هستي خود را به خدا واگذار و تحت حكم و ارادة او قرار ميدهد، و از خود هرگونه اختيار را سلب مينمايد و آهنگ او اين ميشود: اِنَّ الصَلاتي وَ نُسُكي وَ مَحيايَ وَ مَماتي لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ.1 (يعني نماز و عبادت و كلية اعمال و زندگي و مرگ من براي خداست كه پروردگار جهانيان است.)
اين است معناي حقيقي ايمان و اعتقاد انسان به خدا كه بر اساس آن رابطه و جاذبة محكم برقرار ميشود و خود و هرچه در اختيار دارد خالصانه در راه محبوب ميگذارد و اين حقيقت را در آية شريفه با تصوير و تمثيل بسيار زيبايي بيان ميكند. ايمان را به صورت پيمان و تعهد ميان خدا و بندة مؤمنش ياد ميكند. خداوند خود را مشتري و مؤمنين را فروشندةجان و مال ميداند، قيمت و ارزش را بهشت، و تورات و انجيل و قرآن را سند اين پيمان و معامله قرار ميدهد، و آنگاه اين پيمان و معامله را به مؤمنين بتريك و رسيدن به فوز عظيم را تهنيت ميگويد. سپس به صفات مخصوص و پسنديدة مؤمنين پرداخته ميفرمايد: اين سوداگران با خدا و عاشقان الله از هر چيز به سوي خدا برگشتهاند؛ با عبادت متوجه خدا ميشوند و با دل و زبان ثناگوي خدايند و در همة احوال در آيات تكويني خدا ميانديشند و با خضوع و خشوع نماز ميگزارند كه اينها نسبت به احوال شخصي خودشان ميباشند و اما در مورد حالات و روش اجتماعيشان ميفرمايد: «امر به معروف و نهي از منكر ميكنند و در نهايت حافظ حدود خدايند و هرگز از فرامين الهي چه در زندگي فردي و چه اجتماعي و چه نهان و چه آشكار سرپيچي نميكنند.»23
در سورة آل عمران ميفرمايد: «مپنداريد كه شهيدان راه خدا مردهاند، بلكه زنده به حيات ابدي شدند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود. آنان به فضل و رحمتي كه از خدا نصيبشان گرديده شادمانند و به آن مؤمنان، كه هنوز به آنها نپيوستهاند و بعداً در پي آنها به راه آخرت خواهند شتافت، مژده دهند كه از مردن هيچ نترسيد و از فوت متاع دنيا هيچ غم نخوريد و آنها را به فضل و نعمت خدا بشارت ميدهند و اينكه خداوهند اجر اهل ايمان را ضايع نگذارد»24
ياداشتها
1. ولا تقولوا لمن يقتل في سبيل الله اموات بل احياء و لكن لاتشعرون. سورة بقره/154.
2. قال انبي(ص) ما من احد يدخل الجنه فيتمني ان يخرج منها الا الشهيد فانه يتمني ان يرجع فيقتل عشر مرات مما يري من كرامه الله. جامع أحاديث الشيعه، ج 13، صفحة 12.
3. و لاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين، ان يمسسكم قرح فقد مس القوم قرح مثله و تلك الايام نداولها بين الناس و ليعلم الله الذين امنوا و يتخذ منكم شهداء. سورة آل عمران/139-140.
4. و كاين من نبي قاتل معه ربيون كثير فما و هنوا لما اصابهم في سبيل الله و ماضعفوا و ما استكانوا و الله يحب الصابرين. و ما كان قولهم الا ان قالوا ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا في امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الكافرين. فاتيهم الله ثواب الدنيا و حسن ثواب الآخره و الله يحب المحسنين. سورة آل عمران/146-148.
5. يا ايها الذين امنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف يأتي الله بقوم تحبهم و يحبونه اذله علي المؤمنين، اعزه علي الكافرين يجاهدون في سبيل الله و لايخافون لومه لائم ذلك فضل الله يوتيه من يشاء. سورة مائده/54.
6. يا ايها الذين آمنوا لاتتخذوا اليهود و النصاري اولياء بعضهم اولياء بعض و من يتولهم منكم فانه منهم. سورة مائده/51.
7. سورة آل عمران/32.
8. همان/57.
9. سورة مائده/64.
10. سورة بقره/190.
11. سورة نحل/23.
12. قل ان كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله و يغفرلكم ذنوبكم. سورة آل عمران/31.
13. سوره آل عمران/76.
14. سورة بقره/195.
15. سورة آل عمران/146.
16. سورة صف/4.
17. سورة آل عمران/159.
18. سورة بقره/222.
19. سورة مائده / 54.
20. ام حسبتم ان تتركوا و لما يعلم الله الذين جاهدوا منكم و لم تخذوا من دون الله و لا رسوله و لاالمؤمنين وليجه و الله خبير بما تعملون. سورة توبه/16.
21. ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون في سبيل الله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا في التوريه و الانجيل و القرآن و من اوفي بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذي بايعتم به و ذلك هو الفوز العظيم. سورة توبه/111.
22. سورة انعام/162.
23. التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الامرون بالمعروف و الناهون عن المنكر و الحافظون لحدود الله. سورة توبه/112.
24. و لاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون. فرحين بما اتيهم الله من فضله و يستبشرون بالذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الا خوف عليهم و لاهم يحزنون، يستبشرون بنعمه من الله و فضل و ان الله لايضيع اجر المؤمنين. سورة آل عمران/169-171.