نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خوزستان
نوید شاهد-« فرمانده گردان شهید عبدالحمید صالح نژاد با اطلاع از وضعیت خاص ایشان سعی کرد او را به شهر بازگرداند ولی مسعو راضی نشد حتی بیشترین و سنگین ترین تمرینها و ساعتها پیاده روی و دویدن با آن پای مجروح هم او را باز پای در نیاورد. هیچ گله و شکایتی نمی کرد هیچ بهانه ای برای برگرداندنش به شهر وجود نداشت بلکه آن تمرینها ایشان را در چشم برادران رزمنده و فرمانده هان گردان عزیزتر کرد.» در ادامه خاطره‌ای از برادر شهید «مسعود گرگ زاده» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۴۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۵

نوید شاهد- « وقتی سبب توقفم را در آن محل متوجه شد سریعا شمع موتورش را باز کرد و اصرار داشت آن را بپذیرم. هر چه گفتم که خودش به آن نیاز دارد، به خرجش نرفت و مرتب می گفت:« نیاز شما از من بیشتر است من همین نزدیکی کار دارم.»به ناچار قبول کردم و گفتم:« پس کی و کجا آن را به تو بدهم.» تبسمی زیبا به لبش نقش بست و گفت:«یکی دو روز دیگر به جبهه می روم اگر دیگر برنگشتم به نیت من شمعی بر مزارم روشن کن.» در ادامه خاطره‌ای از دوست شهید «مصطفی معیری» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۴۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۵

نوید شاهد-« آخرین بار که به مرخصی آمد جیپ فرماندهی را در محل تدارکات سپاه دزفول گذاشته بود و با پای پیاده به منزل آمد قصد بازگشت که کرد با هم سوار موتور شدیم تا او را به تدارکات سپاه برسانیم در راه گفت:«بیا یک عکس یادگاری از من بگیر شاید شهید شدم. من از این حرف دلم لرزید...» در ادامه خاطره‌ای از هم رزم شهید «احمد لیاقتی راد» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۴۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۵

نوید شاهد- «شهید محمدرضا محمد نسب که برای مراسم تشیع پیکرهای پاک شهدا از جبهه دارخوین به شوشتر آمده بود در پیشاپیش انبوه جمعیت دیده می شد در حالیکه علم حضرت اباالفضل العباس (ع)را بغل گرفته و تا گلزار شهدا یعنی مقام مبارک صاحب الزمان (عج) حمل می کرد. او نذر کرده بود که علم را حمل کند در پاسخ آن حضرت عباس (ع)او را به کاروان شهادت برساند...» در ادامه خاطره‌ای از برادر شهید «محمدرضا محمد نسب » را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۵

نوید شاهد - «صدایش کردم و گفتم: «مقدسیان، چرا دو کوله پشتی داری؟» لبخندی زد و با تواضع گفت: «این کوله پشتی پر از موشک و خرج آر پی جی هفت است و کوله پشتی دیگر وسایل امداد.» با تعجب گفتم: «آخر ما نفهمیدیم که تو آر پی جی زن هستی یا امدادگر...» در ادامه خاطره‌ای از «یداله صبور» همرزم شهید «محمد حسن مقدسیان» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۴۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۴

نوید شاهد- با گریه گفت: «باز هم من از قافله عقب ماندم چرا من شهید نمی شوم» دستم را روی شانه اش گذاشتم ولی نمی دانستم چه بگویم که کمی از این درد و ناراحتی اش کم شود سرش را بالا آورد به من نگاه کرد و ادامه داد: «این نشانه ناپاکی من است. اگر پاک بودم من هم شهید می شدم...» در ادامه خاطره‌ای از «محمد انصاری زاده» همرزم شهید «محمد تقی مرتب» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۴۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۴

نوید شاهد - «آقا سید، شما چرا؟ مگر نمی دانید که من با دوستان شهید عهد بسته ام که به آنها ملحق شوم من مدتهاست که دست از زندگی دنیوی کشیده ام، من باید به دوستانم بپیوندم.» بعد از این سخنان بغض آلود گریه امانش نداد...» در ادامه خاطره‌ای از «سید ابراهیم زینتی» دوست شهید «غلامرضا مظفری» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۴۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۴

نوید شاهد - «با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی، به خرمشهر رفت و پس از چند روز به گروه چریکی سردار شهید دکتر مصطفی چمران پیوست و در یک عملیات رزمی پس از حماسه آفرینی فراوان چند ساعتی به اسارت دشمن بعثی درآمد ولی موفق به فرار گردید...» در ادامه خاطره‌ای از خانواده شهید «قربانعلی موری بازفتی» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۳۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۳

نوید شاهد-« قبل از عملیات کربلای چهار، او را در بهشت آباد اهواز دیدم که در محل ورودی ایستاده بود و به مزار منور شهدا می نگریست و می گریست ،چند دقیقه ای در کنارش بودم که ناگهان گفت:«ببین دوستان و همرزمان ما به شهادت رسیدند و ما ماندیم.» صدایش گرفته بود و اشکهایش جاری، مصلحت ندیدم بیشتر بمانم و مزاحم حال خوش او باشم ،خداحافظی کردم و از او جدا شدم....» در ادامه خاطره ای از «صیهود حزبازاده» همرزم شهید «علی گازرپور» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۳۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۳

نوید شاهد - «در عملیات بیت المقدس که هدف آن آزادسازی خرمشهر عزیز بود، مشتاقانه همدوش رزمندگان شد و در این عملیات بود که مجروح شد اما حاضر نگردید به پشت جبهه منتقل شود. چند ساعت بعد عملیات این نوجوان شجاع خرمشهری با اصابت ترکش به شهید بهنام محمدی و محمد حسین فهمیده پیوست...» در ادامه خاطره ای از پدر شهید «جاسم محرزي زاده» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۳۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۳

نوید شاهد- جشنواره «در امتداد لاله‌ها» با همت بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان و با مشارکت ادارات فرهنگی استان خوزستان با محوریت ایثار اجتماعی در بخش‌های شعر (کلاسیک و گویشی)، سرود، نماهنگ، عکس و پوستر نماهنگ برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۰۳۲۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۳

نوید شاهد- ماه مبارک رمضان ماه بندگی و عبادت و ماه بهار قرآن است.ماهی است که بنابر فرموده نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم درآن به میهمانی خداوند دعوت شده ایم. در همین راستا با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان با حضور همکاران نمازخانه های بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان غبار روبی و عطرافشانی شد.
کد خبر: ۵۰۳۲۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۲

نوید شاهد - شهید محمد جعفر عکام سال 1342، در شهرستان اهواز به دنيا آمد و هجدهم بهمن 1362، در شرهاني توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره به سر شهيد شد. سایت نوید شاهد خوزستان کلیپ قسمتی از وصیت نامه این شهید گرانقدر را در سالروز شهادتش منتشر می کند.
کد خبر: ۵۰۳۲۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۲

نوید شاهد- مسابقه رالی خانوادگی ویژه جانبازان 25 درصد به بالا در اهواز با حضور جمعی از مسئولین شهرستان برگزار شد.
کد خبر: ۵۰۳۲۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۱

نوید شاهد- «از خاطرات مهمی که مرا بی برادر کرد این بود که در عملیات والفجر مقدماتی یکی از برادران با تقوا که از دوران کودکی باهم بودیم را از دست دادم. او فرزندی از نسل پیغمبر (ص) سید جلال نورافشان بود که برای همیشه و تا زمانی که زنده ام در قلب من است و اصلاً او را از یاد نخواهم بود...» در ادامه خاطره ای از برادر شهید « سيد سعيد موسوی محرزي نژاد» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۱

نوید شاهد - شهید «شهید ولی جهانبخش» از شهدای دوران دفاع مقدس است که نوید شاهد خوزستان وصیت نامه نوشته شده به دست خط این شهید بزرگوار را برای علاقمندان به فرهنگ ایثار و شهادت منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۰۳۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۱

نوید شاهد- شهید «شهید علی محمد رشيدالماسي» از شهدای دوران دفاع مقدس است که نوید شاهد خوزستان وصیت نامه نوشته شده به دست خط این شهید بزرگوار را برای علاقمندان به فرهنگ ایثار و شهادت منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۰۳۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۱

نوید شاهد- «شب عملیات نور عجیبی در چهره اش پیدا بود و همه می‌دانستند که او به شهادت خواهد رسید اما وقتی از رزمندگان اسلام بر دشمن بعثی پیروز شدند و او پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را بر فراز یکی از تپه‌های منطقه به اهتزاز درآورد همه در حیرت فرو رفتند. چند لحظه بعد پس از برافراشتن آن پرچم ناگهان با اصابت گلوله های از یکی از نیروهای دشمن که در آن نزدیکی پنهان شده بود به آرزوی خود یعنی شهادت دست یافت و استخاره اش  تعبیر شد...» در ادامه خاطره ای از پدر شهید « فرهاد ياوري » را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۱۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۱

نوید شاهد - «یارمحمد بی درنگ اعلام آمادگی کرد. فرمانده به او گفت: «تو تازه از مرخصی آمده ای و خسته هستی، بهتر است کمی استراحت کنی و در ماموریت بعد اعزام شوی» اما ایشان اصرار کرد که خسته نیست و دوست دارد به همراه همین گروه به خط مقدم برود. فرمانده که شوق او را دید پذیرفت...» در ادامه خاطره ای از برادر شهید «یار محمد موسوي گورابي» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۱

نوید شاهد-« پس از جلسه هنوز هم در حیرت بودم که ناگاه شهید عبدالرحیم مهدی زاده نزدم آمد و گفت:«حاجی ! لطفا اسم مرا برای رفتن بر روی مین، به فرماندهی بدهید.» تعجبم بیشتر شد و پرسیدم:«آخه اخوی، تو چرا این مطلب را در جلسه نگفتی؟!» سرش را پایین انداخت و گفت:« میترسیدم ریا شود. حالا اگر امکان دارد این کار را بکنید. صورتش را بوسیدم و اوغرق در شعف و شادی! خداحافظی کرد و رفت.» در ادامه خاطره ای از همرزم شهید «عبدالرحيم مهدي زاده» را بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۱۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۱