شهیدی که آرزویش ملاقات امام زمان(عجالله) بود
نوید شاهد: شهید «علی اكبر بختياری مقدم» فرزند حٰجی، در 27 مهرماه 1334 در روسـتای سرآسياب فرسنگی كرمان به دنيا آمد. دوران دبستانش را در مدرسه آل مظفر سرآسياب فرسنگی، و دوران دبيرستان را در مدرسه سعادت در شهر كرمـان گذرانـد. پـس از پايـان سال اول دبيرستان، وارد هنرستان اقبال شد. در ايام فراغت، به كار بنايی میپرداخت.
به نماز جماعت اهميت میداد. خصوصـاً سـعی داشـت كودكـان و نوجوانـان را بـه مسـجد بكشاند. با دادن شكلات و خوراكیهای مختلف، آنان را به مسجد میآورد، و با تشويق فراوان آنها را به نماز خواندن در مسجد، دعوت مـیكـرد. او اكثر اوقات با وضو بود. هيچ وقت بدون وضو وارد مسـجد نمـیشـد. بـه جـا و مكان نماز خواندن اهميت میداد و به مردم میگفت: با لباس تميـز و زيبا نماز بخوانيد. آنها را ارزان و حلال به دست آوريد و به تن كنيد، سپس به نماز بايستيد تا در درگاه خداونـد، عبـادت شـما قبـول شود. خود او تا از پاک و حلال بـودن محـل نمـاز مطمـئن نمـیشـد نمـاز نمیخواند.»
شهید علاقه بسیاری به خواندن دعای ندبه داشـت. بـا صـدای بلنـد هنگام دعای ندبه يا مهدی میگفت. بارهـا گفتـه بـود كـه تنهـا آرزویم ملاقات با امام زمان(عج) است. او با ترويج تعاليم الهی، به امـر به معروف و نهی از منكر میپرداخت. نگهبانی از دين خدا را همگام بـا پيروی كامل از رهبران ديني، وظيفه خود میدانسـت. همـواره در بيـدار سازی افكار و پاسداری از ايمان و تقوا میكوشيد و در تشكيل كـلاسهـای قرآن فعاليت چشم گيری داشت. بهتـرين راه مبـارزه بـا تجمـلات غـرب را، عمل به احكام اسلام و قرآن میدانست.
او پس از اتمام تحصيلات، براي يادگيری فنـون نظـامی، راهـی خـدمت سربازی شد. او دوران آموزشی را در پادگان 05 ارتش واقع در سرآسياب فرسنگی گذراند. بعد از گذراندن اين دوره، به شهرستان خـرم آبـاد منتقـل شد اما چيزی از خدمت سربازی نگذشته بود، كه با پيـام تـاريخی حضـرت امام خمينی(ره) در مـورد فـرار سـربازان از پادگـان هـا روبـرو شـد. بی معطلی پادگان محل خدمتش را ترك كرد، و به سرآسياب برگشت.
بعد از اینکه مبارزات مردم عليه رژيم شـاه، در ديگـر شـهرها صـورت علنی به خود گرفت، او نيز ميدان مبارزه را وسيع تر از قبـل يافـت و شـعار نويسی عليه رژيم را به صورت گسترده آغـاز كـرد. بـرای دسـت يـابی بـه اطلاعيهها منتشر شده حضرت امام خميني(ره)، خودش را بـه آب و آتـش زد.
او جزو اولين كسانی بود كه نام حضرت امام(ره) را در سرآسـياب فرسـنگی، به صداقت بيان میكرد و معيار عملكرد مبارزهاش توزيع پيـامهـای آن حضرت بود. پس از پيروزي انقلاب به منطقه محروم زابل رفت. جوانـان مذهبی منطقه را گردهم آورد و با كمک بقيه دوستانش، انجمن اسـلامی معلمين و دانـش آمـوزان را پايـه گـذاری كـرد. در شـروع تشـكيل انجمـن، نمايشگاهی تشكيل داده شد و توزيـع كتـاب و نـوار در سـطح گسـتردهای انجام گرفت. در جريان تشكيل كميته امداد امام خميني(ره)، نيز فعالانه شركت میكرد و بدون هيچ چشم داشتی و با رعايت كامل امانت داری كارها را انجام میداد.
از آنجا كه او فردی متدين و در عين حال اهل عمل بود، تمايل بسیاری به شركت در سپاه پاسداران داشت، جذب اين نهاد شد.
در سال 1362، از جانب سپاه ناحيه كرمان، به عنوان فرمانـده پايگـاه شهدا منصوب شد. در اين سمت نيز با بسيجيان رابطهای صميمانه داشـت.
این شهید والامقام در 11 مردادماه 1365 در بیمارستان نمازی شیراز مظلومانه به شهادت رسید.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.