تبيين عنصرهاي فرهنگ ايثار و شهادت
چهارشنبه, ۰۲ بهمن ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۳۱
درفرهنگ عمومي بشريت در ميان انسانها، هميشه افراد سلحشور و فداكار كه خود رابراي نجات ديگران به خطر مي انداختند، مورد تكريم و احترام بوده و در مورد آنها اشعار ، سخنان نفر و نوشته هاي بسياري به نشانه قدر شناسي باي مانده است ، حتي كساني كه خود شهامت از خودگذشتگي ندارند و در برابر عظمت انسانهاي از جان گذته سر به احترام فرد آورده ، كرنش مي كنند و زبان به مدح و ستايش آنان مي گشايند.
درفرهنگ عمومي بشريت در ميان انسانها، هميشه افراد سلحشور و فداكار كه خود رابراي نجات ديگران به خطر مي انداختند، مورد تكريم و احترام بوده و در مورد آنها اشعار ، سخنان نفر و نوشته هاي بسياري به نشانه قدر شناسي باي مانده است ، حتي كساني كه خود شهامت از خودگذشتگي ندارند و در برابر عظمت انسانهاي از جان گذته سر به احترام فرد آورده ، كرنش مي كنند و زبان به مدح و ستايش آنان مي گشايند.
در فرهنگ ديني نيز ايثار و شهادت علاوه بر ارزش معنوي و روحاني بسيار بالا نيكنامي و نزديك شدن به خداوند را در پي دارد و حتي در قرآن براين عمل تاكيد سياري شده و به صراحت از شهدا به عنوان زندگاني كه د پيشگاه حق روزي مي خورند نام برده شده است.
اما تبيين عناصر فرهنگ ايثار و شهادت نياز به ارائه يك پيش زمينه مفصل و تحليل اساسي در دوره هاي مختلف دارد كه در حوصله اين نوشته نمي گنجد و كماكان در حد بضاعتمان با ايجاد بسيار به شكل فشرده عنصرهاي اساسي اين فرهنگ جاودان و گران سنگ را بررسي مي كنيم.
ابتدا بهتر است واژه ايثار و شهادت را تعريف كنيم و سپس به تبيين عناصر اساسي آن بپردازيم .1 ايثار : اين كلمه در فرهنگ بزرگ سخن ، حسين انوري به معناي بذل و گذشت كردن از حق خود براي ديگران نفع ديگري يا ديگران رابا خود ترجيح دادن آمده است. در لغت نامه دهخدا اين كلمه به معناي غرض ديگران را برخود مقدم داشتن ، برگزيدن و منفعت غير را بر خود مقدم داشتن. برگزيدن و منفعت غير را بر خود مقدم داشتن و اين كمال درجه سخاوت است به كاررفته . س 175 . ص 543 و8 ص 32.
شهادت: يعني كشته شدن در راه خدا آن كه به شهادت دست يافته و در راه خدا كشته شده بود به فرموده شهيد مطهري شهادت مرگ آگاهانه در راه هدف مقدس است ، عملي اختياري و كاملا آگاهانه كه براي بهبود و شرايط و ياري به هم نوعان برگزيده مي شود. شهيد مطهري از شهدا به عنوان شمع محفل بشريت ياد كرده است.
خداوند انسان رابه دميدن روح خود مفتخر نموده و اين راز شكوه و عظمت بعد معنوي و شخصيت ملكوتي انسان است و ارزش جسم خاكي تنها در حفاظت و مراقبت از روح خداوند است. از ديدگاه قرآنزندگي در ابديت تجسم مي يابد. چنان كه در آيه 64 سوره عنكبوت بدان اشاره شده است كه اين"زندگي دنيا چيزي جز سرگرمي و بازي نيست و زندگي واقعي در سراي آخرت است اگر مي دانستند. "
قهرماني مي دهند و جامعه را از سكون و ركود باز مي دارند . استاد ش شهيد مطهري مي نويسد : بزرگ ترين خاصيت حماسه الهي مي ميرد. شهيد آن حماسه مرده را از نو زنده مي كند .لذا اسلم هميشه نيازمند به شهيد است حماسه هاي جديد و آفرينش هاي تازه.
عنصر ديگر نيكوكاري به كمال و پرورش خصائل پسنديده در جامعه به عنوان الگويي نامي است. قرآن بالاترين درجه نيكوكاري را انفاق و گذشت از آن چه كه مورد علاقه شديد انسان است معرفي مي كند وجه علاقه اي بيشتر از گوهر جان كه فرد آن را براي اعتلاي نيكوكاري در حداعلي فدا كند. خداوند در آيه 92 سوره آل عمران مي فرمايد: هرگز به حقيقت نيكوكاري نمي رسيد مگر اينكه ازآن چه دوست مي داريد ( در را ه خدا) انفاق كنيد. از اين رو در جاي جاي قرآن به اين كه به مسكين و يتيم و اسير غذاي مورد نياز خود را اعطا كنيد تاكيد شده است و اطعام كردن در حالي كه خود نيازمند هستيد عملي توام با ايثار در هنگام نياز شديد است كه همه را در بر مي گيرد و بالاترين چيز كه مورد علاقه انسان است و موجب تلاش و كوشش اوست . وقتي فرد به اوج عظمت و فداكاري برسد اين بهترين سرمايه وگروهرس را در راه خدا ايثار مي كند.
از اين روست كه بين سابقون و مقيان واقعي مسابقه اي در نيكي وبه وجود مي آيد كه سبب خشنوديخداوند مي شود و خداي تعالي به آن كه سبب خشنودي خداوند مي شود و خداي تعالي به آن فخر فروخته و از اين انسان ها به نيكي ياد مي كند و اين انسان اشرف مخلوقات به معناي واقعي است. السابقون ، السابقون، اولئك المقربون اينان درجه نزديكي به خالق يگانه را دريافت مي دارند و اين مسابقه خوبي ها بهترين الگو براي تمام جوامع و يكي از برجسته ترين عناصر فرهنگ ايثار و شهادت است.
عنصر ديگر اين فرهنگ انتخاب آگاهانه مرگ است آنان كه در راه خدا جهاد مي كنند و در سماع تير و تركش مرگ جانانه به سماع عرافانه شهادت مي پردازند با آگاهي تمام دست به انتخاب مي زنند و باري كسب رضايت خالق و بهبود خلق جانانه مي كوشند و به اوج اخلاص مي رسند.
اخلاص و گذشتند از صافي هاي گوناگون براي يافتن ناب ترين گوهر موجود نيز يكي ديگر از عناصر اين فرهنگ والا و بي نظير است. مطهري مي نويسد : شهادت واژه اي است كه در اسلام قداست خاصي دارد. در عرف خاص اسلامي هاله اي از نور اين كلمه را فرا گرفته است اين كلمه در همه عرف ها توام با قرائت و عظمت بشيرت ياد كرده است.
خداوند انسان را به دميدن روح خود مفتخر نموده و اين راز شكوه و عظمت بعد معنوي و شخصيت ملكوتي انسان است و ارزش جسم خاكي تنها در حفاظت و مراقبت از روح خداوند است . از ديدگاه قرآن زندگي در ابديت تجسم مي يابد. چنان كه در آيه 64 سوره عنكبوت بدان اشاره شده است كه اين زندگي دنيا چيزي جز سرگرمي و بازي نيست و زندگي واقعي در سراي آخرت است اگر مي دانستند.
يا در آيه 7 سوره روم مي فرمايد"آنها فقط ظاهري از زندگي دنيا را مي دانند و از آخرت (و پايا كار) غافلند."
تها موجودي كه داري زندگي واقعي است خداوند است چنان كه در آيات 26 و 27 سوره الرحمن خداوند مي فرمايد:"همه كساني كه روي آن زمين هستند فاني مي شوند و تنها ذات ذوالجلال و گرامي پروردگارت باقي مي ماند."
انسان كامل، مشتقات ملاقات و وصل به يگانه معبود و خداوند باند مرتبه و صاحب تمام كائنات و هستي است. اين نگرش نبوت به نظام هستي و فلسفه آفرينش ، مرگ رابراي انسان لذت بخش و خوشايند مي سازد، خاصه مرگي را كه در راه رضاي خداوند و بذل جان براي ديگر موجودات اوست و در نهايت خشنودي يگانه هستي بخش را به دنبال دارد.
ازاين رو عنصر اساسي فرهنگ ايثار و شهادت پيوستن به خالقيكتاست كه سرمنشا و پايه اساسي و ستون اين فرهنگ را تشكيل مي دهد.
فداكاري ارزش جهاني و فرامذهبي است و همه به آن به ديده تكريم و احترام مي نگرند و از اين رو هميشه قهرمانان و ايثارگران در اذهان عمومي انسان ها و حافظه تاريخي اقوام ، زنده و جاويدند، چنان كه خداوند مژده اين امر را به انسان ها داده است.
از او هستيم و به او مي پيونديم . اين عنصر اساسي فرهنگ ايثار و شهادت است گذشتن اززندگي حقير و فاني اين دنيا ، براي پيوستن به خالق بزرگ و يكتا و زندگي در كنار او تا ابديت.
عنصر ديگراين فرهنگ بي مانند كرامت و منزلت انسان است. انساني كه به خاطر رضاي خالق خدمت به خلق جان خود را فدا مي كند در زمره افراد برگزيده جاي داده و خود را به مرتبه اي والا هدايت مي كند. او پوسته تنگ و حقير اين دنيا را مي شكافد و هم چون كرمي در پيله دنيا پروانه وار به معبود خود مي پيوندد و عزت و سعادت جاويد مي يابد. خداوند در آيه ي 38 سوره توبه مي فرمايد :"اي كساني كه ايمان آورده ايد! چرا كه هنگامي كه به شما گفته مي شود به سوي جهد در راه خدا حركت كنيد بر زمين سنگيني مي كنيد (و سستي به خرج مي دهيد)؟ آيا به زندگي دنيا به جاي آخرت راضي شده ايد ؟ يا اينكه متاع فربيده دنيا در برابر آخرت جز اندكي نيست."
عنصر مهم ديگر اين فرهنگ عزت يافتن در دنيا و آخرت است چنان كه پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد : هيچ قطره اي نزد خداوند عزيز و بزرگ ، محبوب تر از حفره خوني كه در راه خداريخته شود نيست. هيچ وقت خون شهيد هدر نمي رود ، خون شهيد به زمين نمي ريزد، خون شهيد هر قطره اش تبديل به صدها قطره و هزارها قطره ، بلكه به دريايي از خون مي گردد و وارد پيكر جامعه مي شود.(كليني 5315).
از ديگر عناصر فرهنگ ايثار و شهادت مي توا به پويايي و تكامل انسان اشاره كرد.انساني كه خود را آماده مي كند تا به مرحله اي برسد كه جان فداي دوست كندانساني پوياست كه همواره رو به سوي كمال دارد و اين كمال گرايي كه در جان همه انسان ها به شكل فطرت وجود دارد فقط توسط عده اي خاص پرورده شده و به مرحله تكامل مي رسد. آنان اهل حركت و هجرتند و لحظه اي آرام نمي گيرند و ايستادگي مي كنند و سكون را موجب مرگ به ذلت و خواري مي پندارند.
اينان با انتخاب شهادت در كلبد جامعه روح حركت و حماسه و رضايت خالق و بهبوداوضاع خلق جانانه مي كوشند و به اوج اخلاص مي رسند.
اخلاص و گذشتن از صافي هاي گوناگون بارييافتن نابترين گوهر موجود نيز يكي ديگر از عناصر اي فرهنگ والا و بي نظير است .مطهري مي نويسد : شهادت واژ ه اي است كه دراسلام قداست خاصي دارد درعرف خاص اسلامي هاله اي ازنوراين كلمه را فراگرفته است اين كلمه درعرف هاتوام قرائت وعظمت است . چيزي كه هست معيارهاي وملاك ها متفاوت است ازنظر اسلام هركس به مقاومت و در جه ي شهادت نائل آيد، يعني واقعا در راه هدف هاي عالي اسلامي به انگيزه ي برقراري ارزشهاي واقعي بيشتر كشته بشود به يكي از عالي ترين و اقعي ترين درجات و مراتبي كه يك انسان وممكن است كه در مسير صعودي خود نائل شود رسيده است.
شهيد كسي است كه به فداكاري و از خودگذشتگي خود و با سوختن و خاكستر شدن محيط را براي ديگران مساعد مي كند.
شهيد مثل شمع است كه خدمتش از نوع سوختن فعالي شدن و پرتو افكندن است، تاديگران در اين پرتو كه به بهاي نيستي او تمام شده بنشينند و آسايش يابند و كار خويش را انجام دهند. اري شهيد شمع ومحفل بشريتند. آنان كه هستي خود رابراي وصال به دوست مهيا كرده اند از دامهاي منيت رهيده و شيطان را در بند كشيده و او را به ياس كشانده اند. شهيد به زندگي راستين مي رسد و عنصر قرب الهي رابدست آورده است و الگويي بي مانند براي ديگران مي سازد و اين را شايد بتوان يكي ديگر از عناصر اساسي اين فرهنگ به حساب آورد چراكه همواره قهرماناني و شهداي الگويي براي انسانهاي آزاده و جوانان و نوآمدگان در جوامع بشري به حساب مي آيند.
براي اين ها همه قطره اي بود از درياي عناصر اين فرهنگ گران سنگ كه وقعا تبيين آن صدها قلم و خروارهاكاغذ مي طلبد. براي شهيد اين چكيده تلنگري باشد براي محققين كه هرچه بيشتر دراين ضمينه بنويسند و انديشه كنند و پرده ازجنبه هاي بي حد اين فرهنگ بي مانند يعني فرهنگ ايثار و شهادت بردارند.
• محمد علي آقاميرزايي
نظر شما