نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

این خاطره به نقل از خواهر شهید است که تقدیم حضورتان می‌شود.

در خواب گفت می‌خواهم نماز امام زمان بخوانم اما ...

بعد از شهادت محمد، مادرم خیلی بی‌تابی می‌کرد. همین که چشمش به دوستان و هم‌سن و سال‌های محمد می‌افتاد، شروع می‌کرد به گریه کردن. تنها هم که می‌شد برای خودش روضه می‌خواند. یک شب محمد به خوابم آمد و گفت: «می‌خوام برم نماز امام زمان (عج) بخونم ولی مامان نمی‌گذاره.» به مادرم گفتم: «ببین چه‌کار می‌کنی که داداش ناراحته؟ شاید به خاطر بی‌صبریت باشه.»