ماه رمضان در اسارت حال و هوای دیگری داشت. عراقیها کاری به ماه رمضان نداشتند، صبحانه و ناهار توزیع میکردند و بچهها هر دو وعده را برای افطار و سحر نگاه میداشتند... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان، شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر ابوترابی » در دوران اسارت به روایت همبند این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۷۸۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۶
کتاب «ابرفیاض» خاطرات دلنشین و معنوی پیرامون سید آزادگان، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر ابوترابی فرد" است که در 2 هزار نسخه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۷۷۷۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۴
سید ابوترابی فرد همه دو ماه رجب و شعبان را روزه میگرفت و میگفت: ماه رجب و شعبان مقدمه و زمینهسازی ماه رمضان و ... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان، شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی » در دوران اسارت است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۷۷۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۵
کتاب «زندگی و مبارزات حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر ابوترابی فرد»، زندگی و مبارزههای سید آزادگان، شهید " ابوترابی فرد" را روایت میکند که در 3 هزار نسخه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۷۷۰۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۳
آن روزها نماینده اول تهران بود و چندین مسئولیت دولتی و اجتماعی هم داشت، اما شیر را که آوردند و داغ کردند، یک لیوان خورد و توی همان نگهبانی... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان، شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی » است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۷۶۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۵
نیروهای ساواک به منزل حمله کردند، در خانه را شکستند، چند تا از فرشهای خانه را برده بودند و چند تا هم آتش زدند ولی جرات نکرده بودند... ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی فرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۳۳۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۶
نوید شاهد قزوین - «از ابوترابی پرسیدم: چرا سرعت ماشین را تند کردید؟ گفتند: عقب را نگاه کنید! نگاه کردم و دیدم یک ماشین که عناصر ساواک داخل آن نشسته بودند در تعقیب ما است ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی فرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۲۸۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۵
من خواب نبودم. وقتی دیدم همه صحبت میکنند، چون دوست داشتم خطبهها را گوش بدهم، فقط چشمهایم را بستم تا... ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی فرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۱۸۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۶
حاجآقا ابوترابی در کنار بستر فرد محتضر، دو رکعت نماز خواند و برای شفای او دعا کرد، ناگهان حال آن محتضر رو به بهبودی رفت... ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی فرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۰۴۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۹
کتاب «ستاره شب» روایتی از سیره و منش سید آزادگان، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر ابوترابی فرد" با یکصد خاطره خواندنی از بستگان و دوستان ایشان است.
کد خبر: ۴۶۹۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۲
گفتم: حاج داداش! آقاجون 18 هزار تومان به من دادند تا شما خانه بخرید، سید علیاکبر همین که این حرف را شنید ذوق کرد و انگار داشت از خوشحالی بال در میآورد... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواهر شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی فرد» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۶۹۶۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۶
مدیر کل ثبت احوال استان کرمان و رئیس بنیاد شهید شهرستان راور از خانواده شهید عباس ابوترابی دیدار کردند.
کد خبر: ۴۶۹۴۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۴
دیوارهای مسجد را خودش بالا برد، گاهی که از حاج آقای ابوترابی میپرسیدند: چرا چهرهات قرمز شده است، مگر عملگی میکنی؟ به آنها میفرمود: بله، برای خدا عملگی میکنم. اصلا به هیچکس این موضوع را نگفت و ماهم نگفتیم...
کد خبر: ۴۶۸۴۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۴
رفتم بالای پشتبام و دیدم حاجآقا ابوترابی علاوه بر پشتبام منزل ما، برف پشتبام چند خانه اطراف و همسایگان ما را نیز ریختهاند...
کد خبر: ۴۶۸۰۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۷
تا چشمم به بدن حاج آقای ابوترابی افتاد تمام بدنم به لرزه درآمد، آنقدر ایشان را شکنجه کرده بودند که تمام بدنشان کبود و ورم کرده بود...
کد خبر: ۴۶۷۰۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۱
سیده زهرا ابوترابی بانوی قرآنی شاهد و ایثار گر، درگفتگو بانوید شاهد، از فعالیت ها و خدمات قرآنی اش گفت.
کد خبر: ۴۶۶۸۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۶
حاج آقای ابوترابی که تا آن زمان آنجا نبودند، خودشان را رساندند و خطاب به فرمانده عراقی گفتند: این وحشیبازیها چیست که میکنید، اگر کارتان را ادامه بدهید من به صلیب اطلاع خواهم داد...
کد خبر: ۴۶۶۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۴
کتک زدن حاجآقا ابوترابی فرد یک ساعتی طول کشید و سرانجام سینهاش پاره شده و خون به بیرون زد. فرمانده اردوگاه که در مقابل استقامت ایشان کم آورده بود، خطاب به سربازها گفت: بابا اینها کی هستند؟ فلک نمیتواند با اینها مقابله کند!...
کد خبر: ۴۶۶۳۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۹
خاطره خواندنی از شهید ابوترابیفرد
گفتم: به هر حال اگر ایرانیها مجوسند، من هم مجوسم و اگر نماز میخوانند من هم نماز میخوانم. از روز دوم که دید نمازم قطع نمیشود. خجالت کشید که با من آن گونه برخورد کند...
کد خبر: ۴۶۵۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۴
خاطره خواندنی از شهید ابوترابیفرد
حاجآقا ابوترابی به سمت ما آمد، صورت همه را بوسید و در پاسخ ما که از چگونگی نماز خواندن پرسیدیم، فرمود: از روی برانکارد تیمم کنید و نماز بخوانید...
کد خبر: ۴۶۴۱۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۶