شهید «محمدعلی هاتفی اردکانی» 26 مهر 1346 در شهرستان اردكان به دنيا آمد. پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد یزد وصیتنامه این شهید بزرگوار را برای علاقمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۷۸۴۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
معرفی کتاب؛
کتاب «سایه بلند امید» به نویسندگی «داور کیانی» توسط انتشارات «نشر شاهد» در خوزستان به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۷۸۴۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امورایثارگران بیان کرد:
نوید شاهد: معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران تاکید کرد: همافزایی و تعامل درون و برون سازمان در حوزه فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران بایستی تقویت گردد.
کد خبر: ۵۷۸۴۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
گزارش نوید شاهد از نشست خبری جشنواره ملی هنری «فانوس»:
دبیر هشتمین جشنواره فانوس گفت: از 11 هزار و 500 اثری که دریافت شده، 439 اثر به مرحله نهایی راه پیدا کردند.نسل ما جنگ را دیده و درک کرده است. برای اینکه نسل جوان و آینده به درک ما برسند باید جشنواره هایی مانند «فانوس» را ایجاد و حمایت کنیم.
کد خبر: ۵۷۸۴۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
خاطرات شفاهی آزادگان،
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «باقر حیدری» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۷۸۳۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
قسمت ششم روزهای رختشورخانه؛
«همهمهای بلند شد. هر کس دلداریاش میداد، اما آن همه بیقراری پایان نداشت. با دیدن آن نشانهها فهمیده بود پسرش به شهادت رسیده است. قیامتی به پا شد. این تصویر که مادری میان آن همه لباس رزمنده، لباس خونآلود و ترکشخوردۀ پسر خودش را به دست بگیرد، برایمان سخت جگرسوز بود...»روایت «حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک» مادر بزرگوار شهیدان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است. خاطراتی از روزهای رختشورخانه را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
قسمت پنجم روزهای رختشورخانه؛
«وقتی حمله یا عملیاتی بود، باید میرفتیم رختشویخانه؛ چون تعداد شهدا زیاد بود. میگفتند: «بیمارستان مکان تخلیۀ شهدا شده»مثل عملیات فتح المبین که پشت سر هم شهید و مجروح میآوردند، در این عملیات خیلی از بچههای رزمندۀ دزفول به شهادت رسیدند. گاهی ما در آنجا اسامی شهدایی از دوستان یا آشنایانمان را که میشنیدیم، اشک امانمان نمیداد...»روایت «حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک» مادر بزرگوار شهیدان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است. خاطراتی از روزهای رختشورخانه را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
قسمت چهارم روزهای رختشورخانه؛
«خانم حسینزاده یک قرآن جیبی از توی لباسها پیدا کرد. شانه و عطر جیبی هم بود. آورد نشانم داد. با خودم گفتم: «خدایا! صاحب این قرآن و این عطر و شانه الآن کجاست؟!… خدایا! خودت جوونای ما رو حفظ کن و دوباره به آغوش مادرا برگردون...»روایت «حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک» مادر بزرگوار شهیدان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است. خاطراتی از روزهای رختشورخانه را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
سری اول؛
در آستانه سالروز تولد شهید «محمد زینلی قطرم» مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد یزد منتشر شد.
کد خبر: ۵۷۸۳۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
سرهنگ فریبرز خزایی ، فرمانده مرکز مقاومت بسیج بنیاد شهید و امور ایثارگران در دیدار با خانواده شهدا گفت: خداوند شما را خیلی دوست دارد که فرزندان پاک و سالم شما در مسیر شهادت قرار گرفتند، اگر آنها به این عظمت رسیدند به دلیل داشتن والدین مومن و با ایمان بوده است.
کد خبر: ۵۷۸۳۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
فرمانده مرکز مقاومت بسیج بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور در شورای فرماندهی پایگاه مقاومت بسیج بنیاد استان مرکزی با اشاره به سخنان امام امت (ره) گفت: بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفههای آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق میدهد.
کد خبر: ۵۷۸۳۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
از سوی اداره کل امور هنری بنیاد شهید و امور ایثارگران منتشر شد:
نوید شاهد: اداره کل امور هنری بنیاد شهید و امور ایثارگران برای کودکان فلسطینی و مردم مظلوم غزه که این روزها در محاصره تانک، توپ و طیارههای رژیم اشغالگر اسرائیل قرار دارند، موزیک ویدیویی منتشر کرده است.
کد خبر: ۵۷۸۳۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
به مناسبت بزرگداشت کنگره ملی شهدای غریب خوزستان برگزار میشود
به مناسبت بزرگداشت کنگره ملی شهدای غریب خوزستان، دبیرخانه اولین یادواره شهدای غریب اسارت خوزستان روایت صندلیهای خالی را به یاد و نام شهدای غریب اسارت برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
قسمت سوم روزهای رختشورخانه؛
«گاهی وقتها در حین شستن لباسها، چشممان به صحنههای دردناکی میخورد. هر بار تکههایی از بدن شهدا مثل یک انگشت جدا شده یا تکه گوشت چسبیده به لباس یا استخوانهای ریزی که بر اثر انفجار روی لباس رزمندهها پاشیده بودند، از لای لباسها پیدا میشد و آه از نهادمان برمیآمد. طبق قراری که گذاشته بودیم، میبایست اول آنها را غسل میدادیم و بعد در محوطۀ بیرونی، توی خاک دفن میکردیم...»روایت «حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک» مادر بزرگوار شهیدان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است. خاطراتی از روزهای رختشورخانه را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
قسمت دوم روزهای رختشورخانه؛
«چشمم افتاد به چند حوضِ سیمانی پر از آب با کلی لباس نظامیخونی و ملحفۀ بیمارستانیِ روی هم تلنبار شده. دقایقی نگذشته بود که چندنفر چندنفر به تعداد خانمها اضافه شد. همگی برای کمک آمده بودند. خانم ترابی به ما میگفت: «خیلی نیروی کمکی نیاز داریم. هر نفر میتونه، از فردا چند نفر دیگه رو هم همراهش بیاره اینجا. بسم الله!...»روایت «حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک» مادر بزرگوار شهیدان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است. خاطراتی از روزهای رختشورخانه را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
خاطرات قسمت اول روزهای رختشورخانه/
«چقدر خوشحال شدم! با خودم گفتم: «تا الآن هر کاری از دستم براومده، برای جبههها انجام دادم. حالا با جون و دل میرم، لباس هم میشورم.» بهش گفتم: «چند لحظه صبر کن، تا آماده بشم.» خانم حسینزاده و مادرش، کوکب عزیزی، و دخترهایش، خانم عظیمی و چند نفر دیگر که توی کوچه بودند، با دیدن ماشین و آن جمع خانمها آمدند کنارمان ایستادند و گفتند: «اگه کاری از دستمون برمیآد، ما هم میآییم.»
بهشان گفتم: «باید بریم برای شستوشوی لباس رزمندهها...» روایت «حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک» مادر بزرگوار شهیدان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است. خاطراتی از روزهای رختشورخانه را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
«گوشیشو طوری تنظیم کرده بود که هر ده دقیقه یه بار زنگ می خورد. بیدار میشد، گوشیو تنظیم میکرد و دوباره میخوابید. تا نماز صبح بیست بار گوشیش زنگ خورد. صبح از او پرسیدم:«چرا اینقدر گوشیت زنگ می خورد؟» در جوابم با لبخند گفت: «هم میخواستم استراحت کنم که امروز کارهام را انجام بدهم و هم می ترسیدم خوابم ببرد و نمازم قضا بشه.» در ادامه خاطرات شهید حسین ولایتی فر را از زبان اطرافیانش در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۸۲۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
شهید حسین ولایتیفر درست زمانی که همه خسته بودند شوخیهایش گل میکرد و به همه روحیه میداد. استراحت حسین برای بعد از شهادتش ماند. حضور در هیئتهای مذهبی، مسجد و برنامههای فرهنگی جزو خصوصیاتش بود و اهتمام ویژهای برای کمک به فقرا و نیازمندان داشت. هم و غم ایشان مسائل فرهنگی جامعه بود و همیشه میگفت: خمس و زکات بدن باید پرداخت شود. در ادامه نوید شاهد شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت مینماید.
کد خبر: ۵۷۸۲۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
خاطرات/
«غلامرضا با لحن خاصی گفت: «دیگه به شام احتیاج ندارم!» برداشت من این بود که لابد گرسنه نیست. او را در حال و هوای خودش رها کردم و برگشتم بین بچه ها! وقتی چند ساعت بعد از این ماجرا خبر شهادت او را شنیدم، تازه معنی آن حرفش را فهمیدم که گفت: «دیگه به شام احتیاجی ندارم!»در ادامه خاطرات لحظه شهادت شهید غلامرضا پاپی را از زبان دوست و همرزمش حاج غلامرضا قربانی در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۸۲۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
رئیس هیئتمدیره خانه نور ایرانیان بصیر:
جبار همتی رئیس هیئتمدیره خانه نور ایرانیان بصیر گفت: در خانه نور از جانبازان بصیر حمایت کنیم. در این سالها موفق شدهایم، نرمافزارهایی برای جانبازان بصیر و نابینایان تولید کنیم و کتابهایی که نیاز این عزیزان است را گویا کنیم که مورد استفاده قرار گیرد.
کد خبر: ۵۷۸۲۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۶