جايگاه ايثار و مصاديق آن در متون اسلامي
چهارشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۸۶ ساعت ۱۴:۰۷
در اين مقاله ، معناي لغوي ايثار، معناي اصطلاحي ايثار، فضليت ايثار، فرق انفاق و ايثار، انواع ايثار (ايثار و مال، ايثار و جهاد، ايثار و شهادت، ايثار و زهد، ايثار و آبرو، ايثار و طبيعت) بررسي شده است و همچنين جايگاه ايثار، مفهوم مصاديق آن در قرآن و كلام معصومين (عليهم السلام)، ايثار در زندگاني پيامبر(ص) و ائمه طاهرين(ع) و بانوان گرانقدر اسلام مورد تحقيق و كنكاش قرار گرفته است. در ادامه اين مباحث به ايثار در دوره انقلاب اسلامي، ويژگي هاي ايثارگر، لوازم و موانع ايثار و شيوه هاي ايجاد ايثار در جامعه پرداخته مي شود. مقدمه با توجه به اهميت ايثار و فداكاري در جامعه و با توجه به اين كه خداوند مهربان در قرآن مجيد در آيات مختلف به صورت واضح و روشن اهميت آن را بيان كرده است. بنابراين بررسي جايگاه مفهومي و مصداقي آن در ابعاد مختلف، ضرورت مي يابد و از آن به عنوان وظيفه اسلامي ياد مي شود. بر اين اساس با مراجعه به روايات اهل بيت(ع) و زندگاني آنان مي توان بدين امر پرداخت كه آن بزرگواران چه قدر به ايثار و گذشت توجه و عنايت داشته اند. بنابراين موضوع ايثار اهميت فراواني دارد، اين اهميت تا بدانجاست كه در بسياري ازجوامع اسلامي، به عنوان يك امر ديني در سازمان بخشيدن به جوامع و دفاع ازجامعه زندگي جمعي نقش بسياري داشته است. هدف از ارائه اين مقاله شناساندن جايگاه ايثار و فضليت آن در اسلام، و همچنين تصريح آن جهت بالا بردن روحيه ايثار و ايثارگري در افراد و جامعه است.
در اين مقاله ، معناي لغوي ايثار، معناي اصطلاحي ايثار، فضليت ايثار، فرق انفاق و ايثار، انواع ايثار (ايثار و مال، ايثار و جهاد، ايثار و شهادت، ايثار و زهد، ايثار و آبرو، ايثار و طبيعت) بررسي شده است و همچنين جايگاه ايثار، مفهوم مصاديق آن در قرآن و كلام معصومين (عليهم السلام)، ايثار در زندگاني پيامبر(ص) و ائمه طاهرين(ع) و بانوان گرانقدر اسلام مورد تحقيق و كنكاش قرار گرفته است. در ادامه اين مباحث به ايثار در دوره انقلاب اسلامي، ويژگي هاي ايثارگر، لوازم و موانع ايثار و شيوه هاي ايجاد ايثار در جامعه پرداخته مي شود. مقدمه با توجه به اهميت ايثار و فداكاري در جامعه و با توجه به اين كه خداوند مهربان در قرآن مجيد در آيات مختلف به صورت واضح و روشن اهميت آن را بيان كرده است. بنابراين بررسي جايگاه مفهومي و مصداقي آن در ابعاد مختلف، ضرورت مي يابد و از آن به عنوان وظيفه اسلامي ياد مي شود. بر اين اساس با مراجعه به روايات اهل بيت(ع) و زندگاني آنان مي توان بدين امر پرداخت كه آن بزرگواران چه قدر به ايثار و گذشت توجه و عنايت داشته اند. بنابراين موضوع ايثار اهميت فراواني دارد، اين اهميت تا بدانجاست كه در بسياري ازجوامع اسلامي، به عنوان يك امر ديني در سازمان بخشيدن به جوامع و دفاع ازجامعه زندگي جمعي نقش بسياري داشته است. هدف از ارائه اين مقاله شناساندن جايگاه ايثار و فضليت آن در اسلام، و همچنين تصريح آن جهت بالا بردن روحيه ايثار و ايثارگري در افراد و جامعه است.
عناي لغوي ايثار أثرٌ: اثر هر شئي حاصل كردن و دريافتن چيزي است كه ما را به وجود آن چيز دلالت و راهنمايي مي كند. أثَزَ و أثًّرّ هر دو درست است. جمع أثر، آثار است. خداي تعالي فرموده: (وقفينا علي آثارهم برسلنا- 27. حديد) و آيه (آثار افي الارض 82. غافر) و (فانظرالي آثار رحمه الله 50. روم) با توجه به اين معني به راهي هم كه به سوي آثارگذشتگان و به يك راه و روش هدايت مي كند «آثار›› گويند؛ مانند سخن خداي تعالي (فهم علي آثارهم يُهرَعُونَ 70. صافات) ايثار: بذل كردن، عطا كردن ديگري را بر خود ترجيح دادن، برخود برگزيدن. معناي اصطلاحي ايثار ايثار: نهايت بخشش و گذشت؛ برگزيدن غير برخود، يعني به رغم نياز به چيزي، ديگران را بر خود بدان چيز مقدم دارد. در دروس اخلاق اسلامي، تعريف ايثار اين چنين آمده است: «بالاترين درجات سخاوت آن است كه شخصي به چيزي محتاج است، ولي آن را به ديگري مي بخشد، كه به آن ايثار گويند؛ يعني از خود گذشتگي و به ديگران رسيدن». فضيلت ايثار در روايتي آمده است كه حضرت موسي(ع) عرض كرد: پروردگارا بعضي از درجات حضرت محمد(ص) و امتش را به من بنما. خداوند فرمود: اي موسي توان ديدن آن را نداري. اما يكي از مقامات بزرگ او را كه به سبب آن او را برتو و تمام آفريدگانم برتري داده ام به تو مي نمايانم. راوي گفت: خداوند باطن آسمان ها را بر او گشود. پس به مقامي از مقامات آن حضرت نگريست كه نزديك بود از انوار آن و نزديكي اش به خدا جان بدهد. پس عرض كرد: پروردگارا به چه چيز او را به اين بزرگواري رساندي؟ فرمود: به اخلاقي كه آن را درميان آفريدگانم به آن حضرت اختصاص دادم و آن اخلاق ايثار است، اي موسي هيچ يك از آفريدگانم نزد من نيايد كه زماني از عمرش ايثار كرده باشد، مگر اين كه شرم دارم اعمال او را محاسبه كنم و در هر جاي بهشتم كه بخواهد او را جاي دهم. عيد قربان نماد ايثار در اسلام در مكتب عرفاني اسلام، عيد قربان مظهر‹‹ايثار›› است. ايثاري كه دانه گسترده اش از قرباني كردن نفسانيت خويش در پيشگاه حق، تا جنبه هاي توحيدي و سياسي را دربرمي گيرد. امام خميني(ره) در اين باره مي فرمايد: ‹‹پدر توحيد و بت شكن جهان به ما و همه انسان ها آموخت كه قرباني در راه خدا پيش از آن كه جنبه توحيدي و عبادي داشته باشد، جنبه هاي سياسي و ارزش هاي اجتماعي دارد. به ما و همه آموخت كه عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا بدهيد و عيدي بگيريد. خود و عزيزان خود را فدا كنيد و دين خدا را و عدل الهي را برپا نماييد. به همه ما ذريه آدم فهماند كه مكه و مني قربانگاه عاشقان است و اين جا محل نشر توحيد و نفي شرك، كه دلبستگي به جان و عزيزان نيز شرك، است. به فرزندان آدم درس آموزنده جهاد در راه حق را داد كه از اين مكان عظيم نيز فداكاري و از خود گذشتن را به جهانيان ابلاغ كنيد. به جهانيان بگوئيد در راه حق و اقامه عدل الهي و كوتاه كردن دست مشركان زمان بايد سر از پا نشناخت و از هر چيزي حتي مثل اسماعيل ذبيح الله گذشت كه حق جاودانه شود.›› فرق ايثار و انفاق انفاق يعني تهي دست شدن، درويش گرديدن و خرج كردن انفاق در اصطلاح شرع: مال را در راه خدا هزينه ساختن و به مصرف مستمندان رسانيدن است. اعم از واجب كه شامل خمس و زكات ... مي شود و مستحب كه شامل صدقه دادن و هديه دادن مي شود. با توجه به مطالبي كه در مورد انفاق و ايثار ذكر گرديد، متوجه مي شويم كه انفاق با ايثار فرق دارد. زيرا كسي كه انفاق مي كند ممكن است خود در سختي نباشد و به آن چيز احتياج زيادي نداشته باشد، اما كسي كه ايثار مي كند، خود را به رنج و زحمت مي افكند تا ديگران در رفاه و آسايش باشند. پس روشن است كه انفاق، ايثار نيست و معناي اين دو كاملاً با يكديگر فرق دارد. ايثار مال ‹‹ايثار مال›› سواي بخشش ها و صدقاتي است كه انسان ها مي پردازند. دستور اين عمل را از فرمايشات رئيس مذهب جعفري امام صادق(ع) نقل مي كنيم: ‹‹ابان بن تغلب›› در مورد حق مؤمن بر مؤمن از امام صادق(ع) سوال مي كند. امام مي فرمايند: اگر تو مالت را با او قسمت كني او را برخود مقدم نداشتي، همانا خود را با او برابر داشتي، همانا وقتي او را برخود مقدم داري كه از آن نيمه كه بهره خود گذاشتي به او بدهي. ايثار و جهاد در آئين ما، ايثار و جهاد، سابقه درخشان و گاهي منحصر به فرد دارد. ايثارگري هاي پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) و ياران باوفايش، ايثارگري هاي حضرت سيدالشهداء(ع) و حضرت عباس(ع) در نهضت عاشورا، ايثارگري هاي ملت قهرمان ايران در دفاع مقدس، از نمونه هاي ايثار و جهاد هستند. همان طور كه خداوند در آيه 95 سوره نساء از منزلت ايثار و جهاد خبر مي دهد. «از خودگذشتگي، ايثارها و نثارهايي كه مسلمين در جنگ هاي صدر اسلام از خود نشان مي دادند، همگي برخاسته از تنبه و توجه آنان به جايگاه جهاد بوده است مطرح بودن عنوان بدريون ( كساني كه در اولين جنگ رسمي اسلام يعني بدر، شركت كرده بودند) به عنوان يكي از ملاك ها و معيارهاي فضيلت نيز ناشي از همين تنبه و توجه بوده است.» ايثار و شهادت شهادت، يكي از جلوه هاي با شكوه ايثار است كه در فرهنگ اسلامي ( به ويژه تشيع) جايگاه رفيعي دارد. و همواره در طول تاريخ بشريت، بستر صعود و تعالي انسان هاي بزرگي را فراهم كرده است. شهادت، اين مرگ پر افتخار، آرزوي ديرينه هر مؤمن راستين و پلكان شهود هر عارف مخلصي است. مولاي متقيان حضرت علي(ع) كه شهادتش، جهان را منقلب كرد، شهادت را چنين توصيف كرده است: «بهترين مرگ ها، كشته شدن در راه خدا است، قسم به آن كسي كه جان پسر ابي طالب در دست اوست، هزار ضربه شمشير بر من آسان تر است، تا مرگ در بستر در غير طاعت پروردگار.» ايثار و زهد آنچه زاهد را به اين مقام رسانده، ايثار است. ايثار زاهد، از آن جا قابل تأمل است كه بر مبناي اخلاص بنا گرديده است. «زاهد از آن جهت ساده و بي تكلف و در كمال قناعت زندگي مي كند و برخود تنگ مي گيرد كه ديگران را به آسايش برساند. او آن چه دارد به نيازمندان مي بخشد زيرا قلب درد آشناي او آنگاه به نعمت هاي جهان دست مي يازد كه انسان نيازمندي نباشد. او از اين كه نيازمندان را بخوراند و بپوشاند و به آنان آسايش برساند بيش از آن لذت مي برد كه خود بخورد و بپوشد و استراحت كند. او محروميت و گرسنگي و رنج و درد از آن جهت تحمل مي كند كه ديگران برخوردار و بي دردسر زندگي كنند.» ايثار و كرامت كرامت يكي از فضائل اخلاقي است كه فرد ايثارگر، شرايط احراز چنين فضيلتي را نصيب خويش مي سازد. استاد علامه «جوادي آملي» در تعريف «كريم» مي گويد: «روح بزرگوار و منزه از هر پستي را كريم گويند.» و مولاي متقيان حضرت علي(ع) مي فرمايد: «الكرم اليثار العرض علي المال: يعني كريم، با مال، ايثار آبرو مي كند.» ايثار و گذشت راهي است كه چه زن و چه مرد، مي توانند با طي آن، به كرامت برسند، پس اين راه، راهي است پيمودني. اگر كسي به مرز كرامت رسيد، عبادت هاي او هم، رنگ ديگر پيدا مي كند و روحاً كريم مي شود. ايثار و آبرو انسان هاي ايثارگر، نه تنها جان و مال، بلكه آبروي خويش را در راه پاسداري و صيانت از عقيده گرو مي گذارند. اين ايثار به افراد به خصوصي نيز تعلق مي گيرد و براساس ميثاقي به وجود مي آيد كه ايثارگر، با خود و خداي خود بسته است. اين حديث از حضرت علي (ع) است كه مي فرمايد: «الجود حارس الاعراض» يعني : بخشندگي، نگه دار آبروست. ايثار و طبيعت جهان طبيعت به ما درس مي دهد، در آيات 35- 32 سوره كهف هنگامي كه توصيف آن باغ هاي پر بركت را مي خوانيم مي گويد: «ولم تظلم منه شيئا» آن باغ ها هيچ گونه ستمي در تقديم ثمرات خود به جهان انسانيت نداشتند، ولي درباره صاحب آن باغ مي گويد: «و دخل جنته و هوظالم لنفسه : و درآمد به باغ خويش در حالي كه ستم كننده بود به خويشتن.» جهان آفرينش صحنه ايثار است و بذل و بخشش، زمين آن چه را در اختيار دارد به گياهان و حيوانات ايثار گونه تقديم مي كند، و درختان و گياهان تمام مواهب خويش را در اختيار انسان ها و جانداران ديگر مي گذارند، .... اين نظام آفرينش است. ولي انسان مي خواهد همه مواهب را به خويش اختصاص دهد و حق ديگران را بربايد و در همين حال مي خواهد گل سرسبد اين جهان باشد. ايثار در قرآن و كلام معصومين(ع) ايثار، اصلي قرآني است كه علاوه بر چند آيه معروفي كه در اين باره گفته شده است، مصاديقي از آن در جاي جاي قرآن به چشم مي خورد. آياتي مثل: «و يطعمون الطعام علي حبه مسكينا و يتيما و اسيرا» : «و غذاي خود را با اين كه علاقه و نياز دارند، به مسكين و يتيم و اسير مي دهند». در اين آيات، اشاره مستقيمي به ايثار نگرديده، اما به ملاك هايي كه ايثار از آنها برخوردار است، توجهي جدي به عمل آمده، ملاك هايي چون «دوست داشتني ترين چيز يا طعام براي بخشش». انسان ها در ايثار قرآني، بر سر دو راهي انتخاب قرار دارند، آناني كه آخرت را بر دنيا ترجيح مي دهند، «ايثار مثبت» و كساني كه حيات دنيوي را بر آخرت، بر مي گزينند، به «ايثار منفي» دست مي زنند. بدين لحاظ، ايثار در قرآن، به دو گونه «مثبت»و «منفي» بيان مي شود. معروف ترين آيه «ايثار مثبت» كه اصولاً به «آيه ايثار» شهرت دارد، آيه 9 سوره شريفه حشر است كه مي فرمايد: «و يؤثرورن علي انفسهم و لوكان بهم خصاصه» يعني: «و آنان را برخودشان بر مي گزينند هر چند بدان محتاج باشند». نظرهاي مختلفي نيز در شأن نزول اين آيه نقل شده است. گروهي آن را به سبب ايثار «انصار» بر «مهاجران» مي دانند. عده اي آن را به حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه(س) نسبت مي دهند، و برخي آن را مربوط به جنگ احد مي دانند. علامه طباطبايي، درباره تعدد اين روايات معتقد است: «ظاهراً همه اين روايات ازباب تطبيق آيه بر يك واقعه و داستان بوده، نه اين كه آيه تنها درباره فلان قصه نازل شده باشد». به نظر مي رسد، شأن نزول آيه ي ايثار، وجود مبارك حضرت علي(ع) است كه در كتب مختلفي بدان اشاره شده و مورد بحث قرارگرفته است. آيه 16 سوره شريفه «اعلي» به ايثار منفي پرداخته است. «تؤثرون الحياة االدنيا» يعني «شما زندگي دنيا را برآخرت ترجيح مي دهيد». در ايثار منفي، برگزيدن دنيا، به سبب زشتي ها، فناپذيري و اين كه انسان ها را به سوي سعادت راهنمايي نمي كند، مورد سرزنش قرار مي گيرد وگرنه، همه دنيا، زشتي و پليدي نيست. همين مفهوم در آيه 38 شريفه «نازعات»، و آيه 107 سوره شريفه «نحل» نيز بيان گرديده است. آنچه از منابع حديث شيعي از «ايثار» گفته شده، صفات عالي انساني و برتري هايي است كه «ايثارگر» نسبت به سايرين دارد. امام باقر(ع) افراد ايثارگر را جزء آن سه گروهي مي دانند كه وارد بهشت خدا مي شوند. اميرالمؤمنين(ع) در«غررالحكم» صفات بي شماري براي ايثار و ايثارگر بيان مي كند، از جمله: «الايثار غاية الاحسان» يعني «ايثار، اوج نيكوكاري است». «ايثار جان و مال براي سلامت دين» از جمله اموري است كه در احاديث ما بدان پرداخته شده است. پيامبر اسلام(ص) از ايثار، به عنوان زبور پارسايي ياد مي كند. همچنين امام علي(ع) ايثار نفس را برمبناي صبر، توصيه مي فرمايد. در نهج البلاغه، مانند قرآن، به دو ايثار منفي و مثبت اشاره شده است. انسان هايي كه دنيا را بر آخرت ترجيح مي دهند، ايثار منفي، و آنان كه آخرت را بر دنيا برمي گزينند ايثار مثبت مي كنند. نمونه اي از «ايثار منفي» را در خطبه 110 و «ايثار مثبت» را در نامه 53، نهج البلاغه مي توان ملاحظه كرد. امام سجاد(ع)، در صحيفه سجاديه، از خداوند پوزش مي طلبد از اين كه اگر بينوايي از او چيزي خواسته و بر آن ايثار نكرده باشد. ايثار در زندگاني پيامبر(ص) و ائمه طاهرين(ع) در وجود پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) سجاياي تمامي انبياء و اولياء جمع است. حضرت محمد(ص) در قرآن كريم، اسوه حسنه، و در نزد عرفا، سروركائنات خوانده مي شود. پيامبر گرامي اسلام(ص) رسالتي توأم با ايثار، پايداري و ايمان و يقين داشت؛ زيرا از ايمان و يقين نهفته در ضمير همه بندگان خدا با خبر است. در زندگي پيامبر(ص)، ايثار حضرت خديجه(س) همسر باوفايش، در راه تبليغ و ترويج دين مبين اسلام، اهميت خاصي دارد. يكي از بزرگ ترين اهداف ائمه طاهرين(ع) «ايثار» بوده است: «ائمه طاهرين(ع)» نور واحد هستند و هدف همه آنها يكي است، كه عبارت است از تلاش، كوشش، نثار و ايثار براي احياي دين و روشن نگه داشتن چراغ مكتب» اميرالمؤمنين علي(ع) به عنوان بزرگ ترين ايثارگر تاريخ، تا بدان جا پيش رفته كه آيه معروف ايثار، در شأن او همسرش فاطمه(س) نازل شده است. «ليله المبيت» يكي از نقاط درخشان ايثار حضرت علي(ع) است. امام حسن(ع) منبع لطف و سخا و كرم و مهرباني است. او همواره با ايثار مال، مستمندان را مي نوازد. در مكتب اباعبدالله(ع) بالاترين مراتب ايثار، تعريف شده است. در اين آيين، ايثار راهي است مقدس به سوي وصال معشوق. امام مهدي(عج) در طول غيبت صغري- كه مردم در تنگدستي به سر مي بردند – از ايثار مال دريغ نمي ورزيدند. ياران ايشان از ايثارگراني هستند كه نويد حضور درخشان شان را ائمه پيشين داده بودند. كتاب در «كمال الدين و تمام النعمه، ازشيخ صدق (قدس سره) از اين انسان هاي ايثارگر كه قلب هايي استوارتر از پاره هاي آهن دارند، به نيكي ياد شده است». ايثار بانوان گرانقدر اسلام يكي از ويژگي هاي حضرت خديجه(س) اين بود كه بر اثر تدبير و كوشش در تجارت و امور اقتصادي، از ثروتمندان بي نظير عصر خود بود. او در راه تحقق آرمان هاي اسلام، همه ثروت خود را انفاق كرد، ثروت حضرت خديجه(س) براي پيشبرد اسلام، بسيار مفيد و مهم بود، تا آنجا كه پيامبر(ص) فرمود: «ما نفعني مال قط مثل ما نفعني مال خديجه» : «هيچ ثروتي هرگز مرا آن گونه سود نبخشيد كه ثروت خديجه(س) به من سود بخشيد». حضرت فاطمه(س) فرزند بهترين بندگان خدا، و همسر بزرگ ترين ايثارگر تاريخ، خود ميراث دار اين گوهر گرانبهاست. آنهايي كه زندگي سراسر عشق و ايثار اين بانوي بزرگ جهان اسلام را بررسي مي كنند، هنوز نتوانسته اند ابعاد مختلف ايثار در زندگي پر افتخار او را به نگارش در آورند. از نمونه هاي ايثار اين بزرگ بانوي اسلام مي توان ايثار در شب عروسي ايشان كه پيراهن نوي خود را به سائلي داد و نيز دستنبند و پرده ي خانه خود را به فقرا ايثار كرد به خاطر آورد. حماسه كربلا، برآيندي است از ايثار و جانبازي زنان و مردان بزرگواري كه جز لبيك حسين(ع) چيز ديگري در سر ندارند. حضرت زينب(س) شيرزني است كه پس از شهادت امام حسين(ع)، اين قافله عشق را رهبري كرد. كوفيان كه ايثار و شجاعت حضرت علي(ع) را مي شناختند اكنون دختر قهرمان او را مي ديدند كه با چنين پشتوانه اي رسالت خويش را به انجام مي رساند. ايثار ياران پيامبر(ص) پس از رسول گرامي اسلام(ص) فرهنگ متعالي «ايثار» در چهره هاي درخشان پيروان اسلام متبلور شد. ياسر و سميه كه پيامبر(ص) در مورد آنان فرمود: «اي آل ياسر! بردبار باشيد، وعدگاه شما بهشت است». حمزه كه شهادتش در جنگ احد، پيامبر(ص) را سخت متأثر كرد. جعفر طيار، برادر رشيد حضرت علي(ع) كه همه چيزش را وقف اسلام كرده بود، در جنگ «موته» شركت كرد و با قطع هر دو دستش، به جمع نوراني جانبازان اسلام پيوست. عمار، در دوران خلافت اميرالمؤمنين علي(ع) بود كه در ركاب آن حضرت با متجاوزان و پيمان شكنان جنگيد و عاقبت هم در همان جبهه شربت شهادت نوشيد. ابوذر يار باوفاي پيامبر(ص)، چهارمين يا پنجمين نفري است كه اسلام آورد و در راه حفظ، ترويج و تبليغ آن، از جان دست شست و عاقبت جان عزيزش را در اين راه، ايثار كرد. سلمان فارسي كه امام جعفرصادق(ع) از رشادت ها و ايثارهاي اين يار صديق و وفادار پيامبر(ص) بسيار ياد مي كرد. تجلي عشق و ايثار صحابه باوفاي امام حسين(ع)، دفاع جانانه و گردش پروانه وار به دور مرادشان اباعبدالله(ع) بود. «اين خصوصيت در ميان همه شهداي كربلا بوده كه «آثروالموت» يعني اختيار مردن را بر زندگي ننگ آور ترجيح دادند». ايثار در دوره انقلاب اسلامي انقلاب اسلامي ايران به رهبري ايثارگر عارف، حضرت امام خميني(ره)، يكي از ثمرات درخشان نهضت حسيني است. آنچه، انقلاب اسلامي را برتمامي انقلاب هاي جهان، برتري داده، «ايثار» است. ايثار تؤام با اخلاص، شيوه مقدسي است كه اثرات اجتماعي فراواني به بار مي آورد. امام (ره) در اين باره مي فرمايند: «آن ايثار و اخلاص است كه حتي در ترازوي عالم غيب هم نمي شود سنجش بشود». درنگاه امام(ره) برداشتن حجاب خوديت و مشاهده جمال جميل خداي جل و علاء، زمينه «ايثار» توأم با حلاوت را براي انسان فراهم مي كند. دفاع مقدس ملت مسلمان ايران، يكي ديگر از نقاط درخشان «ايثار» در دوران معاصر است. يكي از بركات دفاع مقدس ملت ايران، ايجاد سازمان عظيم «بسيج» بود كه به معناي واقعي كلمه، روح «ايثار» را در قالب جامعه اسلامي تزريق كرد. بستر عارفانه اي كه دفاع مقدس، به روي انسان هاي مستعد گشود، امثال «دكتر چمران» و «فهميده» سر برآوردند. جانبازان و آزادگان از عاشق ترين و بي ادعاترين انسان هاي دوران معاصرند. آنان كه همه هستي خويش را وقف اسلام كرده اند، تجسم عملي ايثارند. در ثواب مجروح شدن در راه خدا پيامبر(ص) مي فرمايد: «هر كه در راه خدا مجروح شود، در روز قيامت بويش همچون بوي مشك باشد و رنگش مانند زعفران و نشان شهيدان براوست». امام (ره) درباره بانوان ايثارگر در جنگ تحميلي فرمودند: « مقاومت و فداكاري اين زنان بزرگ در جنگ تحميلي آن قدر اعجاب آور است كه قلم و بيان از ذكر آن نه عاجز، بلكه شرمسار است. اينجانب در طول جنگ، صحنه هايي از مادران، خواهران و همسران عزيز از دست داده، ديده ام كه گمان ندارم در غير اين انقلاب، نظيري داشته باشد». ويژگي هاي ايثارگر در متون ديني، اخلاقي و عرفاني ما، نقشي كه ايثارگر ايفاء مي كنند نقشي خالصانه، متواضعانه و به طور كلي متفاوت از ساير نقش هاست. اولين شرط ايفاي اين نقش مهم شناخت ويژگي هايي است كه ايثارگر داراست. 1-بخشش بي عوض: ايثارگر كسي است كه در قبال ايثاري كه مي كند پاداش و عوض نمي خواهد و ايثاري كه فاقد اين ويژگي باشد، ايثار نيست. 2-ايثار براي ولايت: گوهر گرانقدري كه با «ايثار» حفظ و حراست مي شود «ولايت» است. درباره «ايثار براي ولايت» از امام باقر(ع) است كه اميرالمومنين(ع) فرموده اند: شيعه ي ما آنهايند كه در دوستي ما به يكديگر، بخشش كنند....». 3-مورد اعتماد و خنده رو بودن: در احاديث آمده است كه ايثارگر كسي است كه ديگران به او اطمينان كنند و او نيز خنده رويي خويش را به غير، ايثار نمايد. 4- ايثار براي آسودگي ديگران: ايثارگر كسي است كه ديگران را برخود ترجيح دادن و آسودگي ايشان را فراهم سازد. 5-ايثار شايستگي: ايثارگر آن است كه چنان چه ديگري را شايسته تر از خويش ببيند، او را برخود مقدم بدارد. 6- ايثار و بي تفاوتي در برابر غم و شادي دنيا: ويژگي برتر ايثارگر در اين است كه «آگاهانه» از جان و مال و نفس خويش مي گذرد و «عاشقانه» برسختي ها و گرفتاري هايي كه به تبع اين ايثار، دامنگيرش شود، شكيبايي مي ورزد. چنان چه در اين راه، مورد تمجيد و تحسين قرارگيرد و همگان، روي خوش به وي نشان دهند، مغرور و مسرور نمي گردد. چرا كه در نگاه عرفاني او، دنيا فاني است و خوبي ها و بدي هايش نيز چنين اند. لوازم ايثار و ايثارگر آنچه «ايثار» را از ساير سجاياي روحي و معنوي، متمايز مي گرداند، لوازمي است كه اغلب در يك نگاه شهودي و ذوقي وجود دارد. اين لوازم عبارت است از: 1-اخلاص: «اخلاص» نه تنها اساسي ترين لازمه «ايثار» است، بلكه ايثار فاقد اخلاص، ايثار نيست. بنابراين در نگاه عرفاني، هر جا صحبت از ايثار است، منظور، ايثار بر مبناي اخلاص است. حضرت امام خميني(ره) خطاب به رزمندگان اسلام، كه زيباترين صحنه هاي اخلاص و ايثار را آفريدند، فرمودند: «شما با اخلاص و ايثار، جمهوري اسلامي را بيمه كرديد». 2-شجاعت: از انسان شجاع، ايثارهاي شگرفي كه حاكي از ايمان و اراده محكم اوست بروز پيدا مي كند. از صفات مشهور ايثارگران دفاع مقدس، كه جهانيان همواره بدان معترفند، «شجاعت» است. بعد ديگر «شجاعت» در اسلام، غلبه بر هواهاي نفساني است. در احاديث آمده است كه «شجاع ترين مردم كسي است كه بر هواي نفسش غلبه كند». بنابراين لازمه ايثار، «شجاعت» است. شجاعتي كه بستر ايجاد قدرت معنوي و روحي را در فرد، سازمان مي دهد. 3-بصيرت: يكي ديگر از لوازمي كه انسان ايثارگر بدان مجهز مي شود تا زيباترين صحنه هاي انسانيت را بيافريند:«بصيرت» است. در تعريف بصيرت» گفته اند: بصيرت عبارت از نيرويي است كه دل را به نور قدسي منور كند تا به وسيله آن، حقايق اشياء و باطن آنها را مشاهده كند و آن در حكم چشم است كه به وسيله آن نقش صور اشياء و ظواهر آنها را مي بيند. 4-وفاداري: در تعريف «وفا» گفته شده: «در اصطلاح يعني انجام اعمالي كه بنده تعهد كرده باشد و نيز گفته اند: وقوف به امر الهي، يا عنايت ازلي است». موانع ايثار هر چند كسي كه از اين مرتبه والا برخوردار گشته، موانع دروني و بيروني آن را از بين برده تا توانسته در اين طريق مستفيض شود، اما اين امر نسبي و در فرهنگ هاي مختلف نيز متفاوت است. موانع ايثار به دو بخش اصلي تقسيم مي شود. 1-موانع فردي: كسي كه از آموزه هاي ديني، بهره اي نبرده باشد، شكوه و عظمت ايثار را در اعمال والدين و در معيارهاي اخلاقي خانواده لمس نكرده باشد، نمي تواند در اين مرتبه، كسب فيض كند. 2-موانع اجتماعي: امروزه، بزرگ ترين مانع اجتماعي ايثار، تهاجم فرهنگي است. يكي از ابعاد تهاجم فرهنگي، «رفاه طلبي» است. رفاه طلبي، مانع بزرگي بر سر راه ايثار است. و در جوامعي كه مسئولانش، بيش از مردم عادي، متأثر از پديده منحوس تهاجم فرهنگي گردند، مشكلات آن جوامع به مراتب افزايش مي يابد. زيرا چنين حركتي الگو برداري مستقيمي بر قشر جوان و نوجوان فراهم مي سازد تا جايي كه شالوده جامعه، يعني «دين» به خطر مي افتد. شيوه هاي ايجاد ايثار 1.توكل برخداوند: خداي مهربان در حدود پنجاه آيه در قرآن كريم راجع به توكل بحث نموده است و در تمام آيات، مسلمانان را به اميد، اطمينان، اعتماد به نفس و توجه به خداوند دعوت فرموده است. 2.قناعت و زندگي ساده (ساده زيستي): رسول خدا(ص) مي فرمايد: «طوبي لمن هدي للاسلام و كان عيشه كفافا و قنع به : خوشا به حال كسي كه به اسلام هدايت شده و در زندگي به مقدار نياز مال داشته و به همان هم قانع باشد» . 3.ياد معاد، و توجه به پاداش ايثارگران: قرآن كريم آن اعمالي كه انسان در گذشته انجام داده، با لباس اخروي در برابر ديدگان انسان مجسم مي كند و براي او جاي ترديد نمي گذارد، و مي فرمايد: « يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضدا و عملت من سوء: روزي كه هر انسان، آن چه را كه از خير و شر انجام داده است در برابر خود حاضر مي بيند». 4.توجه به فوايد و ثمرات ايثار: ايثار داراي فوايد و ثمرات گوناگوني است ازجمله: - برابري و مساوات: منطق اسلام اين است كه همه افراد بشر برابرند و بنده، خداي واحد و داراي حقوق و احترام مشترك اند. هيچ كس حتي ضعيف ترين افراد جامعه نبايد مورد تجاوز و هتك حرمت و بي اعتنايي قرار گيرد. هيچ كس حق ندارد خود را انساني بالاتر و والاتر تصور كند. اگر بشر در رفع نيازمندي هاي مستمندان كوشش و جديت مي كرد در جامعه مستمندي وجود نداشت. - مسئوليت هاي اجتماعي: ديدگاه اسلام اين است كه شخص مسلمان ايثار به ديگران را جزء وظيفه مي داند و براي آسايش ديگران خودش را به رنج و زحمت مي اندازد. او محروميت و گرسنگي و درد و رنج را از آن جهت تحمل مي كند كه ديگران برخوردار باشند. - همدردي: مردان خدا و با فضيلت به تعبير اميرالمؤمنين(ع) كوششان اين است كه وضع موجود مبني بر پرخوري ظالم و گرسنگي را دگرگون سازند و اين پيمان خدا است با دانايان امت. - توجه به بي ثباتي دنيا و فاني بودن مال و ثروت: عاقل كسي است كه فريب دنيا را نخورد و اسير زرق و برق دنيا نشود؛ بلكه هدف خويش را از آمدن به جهان درك كرده و به وظيفه خود عمل نمايد و بداند كه هرآمدني، رفتني به دنبال دارد. - عدم ترس از فقر و نداشتن: امام علي(ع) مي فرمايد: لاحاجة فيمن ليس لله في ماله و نفسه نصيب: كسي كه از جان و مالش در راه خدا استفاده نمي كند خدا را به او نيازي نيست و او را به حال خود وا مي گذارد. يكي از بهترين خصلت هاي انسان، پايداري است. انسان بايد صبر پيشه كند و براي انجام وظايف خود در هر كاري رضاي خدا را در نظر داشته باشد تا پايداري در او محكم تر شود. مطالعه زندگاني ايثارگران و الگو قرارداد آنان: روح قرآن كريم و اخبار اسلامي اين است كه مرداني از خود گذشته را بر مي انگيزد كه روش انبياء را به كار بسته، دين خدا را تجديد نمايند. ميثم يكي از جانبازان راه دين و فداكاران مخلص راه ولايت و حق و عدالت بود. وي جان خود را هم بر سر حمايت از فضليت هايي كه در وجود حضرت علي(ع) و در خط ولايت آن حضرت، تجسم يافته بود، فدا كرد. منابع: قرآن 1)آمدي، عبدالواحد، ‹‹غررالحكم››، بي نا، ترجمه از حاج محمدعلي انصاري قمي. چاپ سوم، 1377 ق، 2 جلد در يك مجلد. جلد اول. 2)ارفع، سيدكاظم، ‹‹آيات الولايه در پرتو فضائل اميرالمومنين(ع)››، فيض كاشاني، چاپ اول، 1379 ش، 3)‹‹صحيفه مباركه سجاديه››، از علي بن الحسين زين العابدين(ع)، فيض كاشاني، چاپ اول، 1380 ش. 4)‹‹نهج البلاغه››، از امام علي(ع)، تهران فيض كاشاني، چاپ اول، 1378 ش. 5)ابن ابي الحديد، ‹‹شرح نهج البلاغه››، به تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، در احياء الكتب العربيه، بي تا، جلد اول. 6)اسماعيل پور، محمدمهدي، ‹‹ايثار و عرفان››، نويد شيراز، چاپ اول، 1385 ش. 7)اشتهاردي، محمدمهدي،‹‹حضرت خديجه(س) همسر پيامبر(ص) اسطوره ايثار و مقاومت››، نبوي، چاپ دوم، 1384 ش. 8)اصفهاني، بانوامين، ‹‹تفسير مخزن العرفان››، تهران، نهضت زنان مسلمان، 1361 ش، در ده جلد، جلد دهم. 9)البخاري، محمدبن اسماعيل، ‹‹صحيح البخاري››، المكتبه العصريه، چاپ پنجم، 1420 هـ. ق 1999م، جلد سوم . 10)برازش، عليرضا، ‹‹مجموعه موضوعي نهج البلاغه و غررالحكم››، انتشارات ميقات، 1361 ش، جلد اول. 11)البرقي، محمدبن خالد، «المحاسن»، قم، دارلكتب الاسلاميه، چاپ دوم، بي تا، جلدهاي (2 و 1). 12)بروجردي، سيدابراهيم، «تفسيرجامع»، تهران، انتشارات صدر، چاپ سوم، 1341 ش، در هفت جلد، جلدهاي (4 و 3). 13)بني هاشمي، سيدمحمد، «معرفت امام عصر(عج)»، بي نا، چاپ اول، 1375. 14)جزايري، سيدمحمدعلي، «دروس اخلاق اسلامي»، قم، مركز مديريت حوزه علميه قم، بي تا. 15)علامه جعفري، محمدتقي، «نيايش امام حسين(ع) در بيابان عرفات با خدايش»، بي نا، بي تا. 16)جوادي آملي، عبدالله، «حماسه و عرفان»، مركز نشر اسراء، چاپ سوم، 1381 هـ.ش. 17)«عصاره خلقت، درباره امام زمان(عج)»، نشر اسراء، چاپ چهارم، 1382 هـ.ش. 18)«كرامت در قرآن»، مركز نشر فرهنگي رجاء، چاپ سوم، 1369. 19)چمران، مصطفي، «خدا بود و ديگر هيچ نبود»، به كوشش مهدي چمران، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، بنياد شهيد چمران، چاپ نهم، 1383ش. 20)حراني، ابن شعبه، «تحف العقول عن آل الرسول(ع)»، با ترجمه فارسي به تصحيح علي اكبر غفاري، انتشارات كتاب فروشي اسلاميه، بي تا. 21)حسيني دشتي، سيدمصطفي، «معارف و معاريف»، قم، دانش، چاپ دوم، 1376 ش، جلد دوم. 22)الحسيني شاه عبدالعظيمي، حسين بن احمد، «تفسير اثني عشري»، تهران، انتشارات ميقات، چاپ اول، 1364- 1363 ش، در چهارده جلد، جلد 13. 23)حسيني طهراني، سيدمحمدحسين، «لمعات الحسين(ع)» انتشار صدرا، چاپ دوم، 1407 هـ.ق. 24)حسيني الهمداني، سيدمحمد، «انوار درخشان در تفسير قرآن»، تهران بي نا، 1380، در هيجده جلد، جلد چهارم. 25)آقاي خامنه اي، سيدعلي، «آيينه زن، مجموعه موضوعي سخنان مقام معظم رهبري»، كتاب طه، چاپ اول 1381 ش. 26)امام خميني(ره)، سيدروح الله، «ايثار و شهادت»، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، چاپ دوم، 1378 ش. 27)«صحيفه نور»، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، (سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي)، جلدهاي 20 و 19و 18، 1368 ش. 28)«وصيت نامه سياسي، الهي»، تهران، برگ نگار، چاپ سوم، بي تا. 29)دانش، سيدمحمدكاظم، «سيماي فداكاران»، تهران، انتشارات جهان آرا، بي تا، جلد اول. 30)دشتي، محمد، «فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س)»، شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي، چاپ دوم، 1379 ش. 31)دهخدا، علي اكبر، «لغت نامه»، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول از دوره جديد، 1372 ش، جلد سوم. 32)راغب اصفهاني، محمدبن فضل، «مفردات الفاظ قرآن»، ترجمه و تحقيق از دكتر سيدغلام رضا خسروي حسيني، انتشارات مرتضوي، چاپ دوم، 1375 ش، جلد اول. 33)رباني خلخالي، علي، «چهره درخشان قمربني هاشم ابوالفضل العباس(ع)»، قم، انتشارات مكتب الحسين(ع)، چاپ پنجم، 1376 ش - 1418 ق، جلد اول. 34)رحماني همداني، احمد، «فاطمه زهرا(س) شادماني دل پيامبر(ص)»، دكترسيدحسن افتخارزاده سبزواري، دفتر تحقيقات و انتشارات بدر، چاپ اول، 1373 ش. 35)ري شهري، محمدمهدي، «ميزان الحكمه»، ترجمه از حميدرضا شيخي و تحقيق از مركز تحقيق دارالحديث، چاپ چهارم، 1383، جلد ششم. 36)سجادي، سيدجعفر، «فرهنگ اصطلاحات و تعبيرات عرفاني»، كتابخانه طهوري زبان و فرهنگ ايران، چاپ سوم، 1375. 37)شهيدي، سيدجعفر، «زندگاني فاطمه زهرا(س)»، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، بي تا. 38)شيخ صدوق(ع)، «علل الشرايع»، ترجمه و تحقيق از مرحوم سيدمحمدجواد ذهني تهراني، انتشارات مؤمنين، چاپ پنجم، 1384، جلد دوم. 39)«كمال الدين و تمام النعمه»، با ترجمه منصور پهلوان، تحقيق و تصحيح از علي اكبر غفاري، انتشارات مسجد مقدس جمكران، چاپ دوم، 1382، جلد دوم. 40)علامه طباطبايي، سيدمحمدحسين، «ترجمه تفسير الميزان»، ترجمه سيدمحمدباقر موسوي همداني، قم، انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1363 ش، در بيست جلد، جلدهاي 20 و 19 و 4. 41)الطبرسي الطوسي، شيخ ابوعلي الفضل بن الحسن، «ترجمه تفسير مجمع البيان». مترجمان دكتر سيدابراهيم ميرباقري و ديگران، انتشارات فراهاني، چاپ اول، 1360- 1350 ش. در بيست وهفت جلد، جلد بيست و چهارم. 42)«مجمع البيان في تفسير القرآن»، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1379 ق، در ده جلد (5 مجلد)، جلد پنجم. 43)عقيقي بخشايشي، عبدالرحيم، «سه مقتل گويا در حماسه عاشورا»، قم، دفتر نشر نويد اسلام، چاپ دوم، 1382 ش. 44)فيض كاشاني، مولي محسن، «راه روشن، ترجمه كتاب المحجة البيضاء في تهذيب الاحياء»، ترجمه از عبدالعلي صاحبي، مؤسسه چاپ آستان قدس رضوي، چاپ دوم، 1379 ش، جلد ششم . 45)قرشي، سيد علي اكبر، «قاموس قرآن»، دارالكتب الاسلاميه، چاپ ششم، 1371، جلد اول. 46)قمي، شيخ عباس، «سفينةالبحار و مدينه الحكم و الآثار»، انتشارات اسوه، چاپ سوم، 1422 هـ. ق، جلدهاي 6 و 2. 47)«كليات مفاتيح الجنابن»، ترجمه از حاج سيدهاشم رسولي محلاتي، مصحح سيدعبدالجواد شمس الدين، انتشارات كتابخانه صدر مربوط به موسسه باقيات الصالحات، چاپ دوم، 1376. 48)«منتهي الآمال»، تهران، انتشارات علميه اسلاميه، بي تا، دو جلد در يك مجلد. 49)كاشاني، مولي فتح الله، «تفسر منهج الصادقين»، تهران، كتاب فروشي اسلاميه، چاپ دوم، 1344 ش، در ده جلد، جلد هفتم . 50)كتاني، سليمان، «امام علي(ع) پيشوا و پشتيبان»، ترجمه و نگارش، سيدجواد هشترودي، قم، مؤسسه انتشارات رسالت، چاپ دوم، 1355. 51)«فاطمه زهرا(س) زهي در نيام»، ترجمه از جعفر طباطبايي، مشهد، انتشارات طوس، 1349. 52)الكليني الرازي، ابي جعفر محمدبن يعقوب بن اسحاق، «اصول كافي»، ترجمه و شرح از سيدجواد مصطفوي، دفتر نشر فرهنگ اهل البيت(ع)،بي تا، جلد سوم. 53)علامه مجلسي، محمدباقر، «بحار الانوار»، دارالكتب الاسلاميه، چاپ دوم، 1363، جلدهاي 77و 74 و 20 و 19. 54)محدثي، جواد، «عمار ياسر»، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ چهارم، 1382. 55)«فرهنگ عاشورا»، قم، نشر معروف، چاپ پنجم، 1380. 56)«ميثم تمار»، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ سوم ، 1379. 57)مطهري، مرتضي، «انسان كامل»، انتشارات صدرا، چاپ سي و دوم، 1384 ش – 1426ق. 58)«حماسه حسيني»، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، 1366 ش، جلدهاي دوم و سوم. 59)«سيري در سيره نبوي»، انتشارات صدرا، چاپ سي و پنجم، 1385 ش. 60)«سيري در نهج البلاغه»، انتشارات صدرا، چاپ دوم، 1354 ش. 61)«قيام و انقلاب مهدي(عج) از ديدگاه فلسفه تاريخ به ضميمه شهيد»، انتشارات صدرا، چاپ ششم، 1400 ق. 62)معين، محمد، «فرهنگ فارسي»، تهران، انتشارات اميركبير، چاپ چهارم، 1360، جلد اول. 63)شيخ مفيد، «الارشاد»، ترجمه و شرح از سيدهاشم رسولي محلاتي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ ششم، 1383، جلدهاي 2و1. 64)مكارم شيرازي، ناصر، «تفسير نمونه»، قم، دارالكتب الاسلاميه، چاپ يازدهم، 1372 ش، جلدهاي 25 و 12. 65)نجفي، محمدجواد، «تفسير آسان»، تهران، كتابفروشي اسلاميه، چاپ اول، 1364 – 1362 ش، در پانزده جلد، جلد دوم . 66)نجمي، محمدصادق، «خطبه حسين بن علي(ع) در مني»، تحقيق و ترجمه از محمدصادق نجمي، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ اول، 1371 . 67) نراقي، محمدمهدي، «جامع السعادات»، بي نا، مصحح سيدمحمدكلانتر، چاپ دوم، 1383 ق – 1963 م، جلد دوم. 68) هجويري، علي بن عثمان، «كشف المحجوب»، تصحيح و تعليقات از دكتر محمود عابدي، تهران، انتشارات سروش، چاپ اول ، 1383. 69) هلال، سليم بن قيس، «اسرار آل محمد(ع)»، ترجمه از اسماعيل انصاري زنجاني خوئيني، قم ، انتشارات دليل ما، چاپ پنجم، 1382. 70) الهندي، علاءالدين علي المتقي بن حسام الدين، «كنزالعمال في سنن الاقوال و الافعال»، مؤسسه الرسالة، چاپ پنجم، 1405 هـ. ق – 1985 م، جلد 14. 71) يوسفي، عليرضا، «ايثار»، انتشارات حسنين(ع)، 1382، جلدهاي 2 و 1. * علي عباس كمري
نظر شما