حماس یک تفکر مترقی نشات گرفته از انقلاب اسلامی است
برای ورود به بحث، به طور اختصار از سوابق حضورتان در عرصههای مستشاری در کشورهای محور مقاومت توضیح دهید.
بنده، پس از دوران دفاع مقدس، این توفیق را داشتم که در ماموریتهای مستشاری در لبنان و سوریه حضور پیدا کنم و به این واسطه با برادران فلسطینی هم آشنا شدم. پس از آنکه سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرماندهی نیروی قدس را به عهده گرفت در دو مقطع خدمت ایشان بودم. مدتی هم در سپاه بدر در خدمت شهید ابومهدی المهندس بودم. با آغاز بحران سوریه حدود 3 سال در قرارگاه امام سجاد (ع) در استان حماه، سرباز حاج قاسم بودم و بعد آن هم به امر ایشان در سفارت جمهوری اسلامی ایران به عنوان دیپلمات نظامی یا وابسته نظامی در سفارت منصوب شدم.
زمینههای وقوع طوفان الاقصی در چیست؟ چرا مقاومت فلسطین این عملیات را اجرا کرد؟
اگر حوادث روزها و ماههای پیش از «طوفان الاقصی» را مرور کنیم به وضوح میبینیم که در سرزمینهای اشغالی صلح و آرامشی برقرار نبوده و فلسطینیها به صورت روزانه مورد آماج حملات اشغالگران بودهاند. با استقرار دولت جدید نتانیاهو وضعیت بدتر شد. او همزمان با مذاکرات سیاسی با رژیمهای عربی در داخل به دنبال اجرای طرحهای نابودی مسئله فلسطین بود.
باید توجه شود که نوار غزه از 17 سال پیش در محاصره است. رژیم صهیونیستی با افزایش شهرکسازی و یهودی سازی کرانه باختری عملا امکان برپایی دولت فلسطینی را از بین برده بود. زندانهای رژیم ستمگر صهیونیستی مملو از جوانان فلسطینی است. هیچ امنیتی برای مردم فلسطین وجود نداشت.
طوفان الاقصی مجازات قانونی اشغالگران و درد و رنج مردم فلسطین و تلاش برای تبنیه و مجازات رژیم در کشتار غیرنظامیان و تخریب خانهها، بیمارستانها، مدارس، دانشگاهها، مساجد، کلیساها، زیرساختها بود.
همزمان رژیم غاصب فضایی ایجاد کرده بود که اکثر دولتمردان غربی آن رژیم را به عنوان یک دولت دموکراتیک مثال میزدند. اغلب مردم جهان و افکار عمومی هم تا قبل از این حادثه آنچنان توجهی نسبت به مردم مظلوم فلسطین نداشتند.
کارشناسان سیاسی و نظامی از 7 اکتبر، آغاز طوفان الاقصی به عنوان یک «سونامی» یاد می کنند. به عنوان یک نظامی ارزیابی شما از این عملیات چیست؟ چه ویژگی هایی این عملیات را اینقدر ویژه کرده است؟
درباره ویژگی «سونامی» بودن عملیات طوفان الاقصی هم عرض کنم که از چند بعد برای دشمن سونامی بود. اما من به عنوان کسی سالهای زیادی در حوزههای نظامی و آموزشهای مستشاری در کشورهای حوزه مقاومت فعالیت داشتهام، به عنوان یک معلم با رزمندگان مقاومت آشنایی عمیق دارم و با این عزیزان زندگی کردهام، این عملیات پیروز و بزرگ را تحسین میکنم. آن یک عملیات ترکیبی از زمین، هوا، دریا، پهباد و با انواع و اقسام آتشبارهایی بود که رزمندگان حماس در اختیار داشتند و با یک غافلگیری کامل همه سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را زیر سوال بردند. صهیونیستها ادعا داشتند؛ «الجیش الذی لایُقهَر» یعنی ارتش شکست ناپذیر هستند. اما نیروهای مقاومت آنچنان ضرباتی به پیکره این ارتش وارد کردند که هیمنه و اعتبارش به طور کامل فرو ریخت.
طوفان الاقصی از جنبه اطلاعاتی هم بسیار حائز اهمیت است. جاسوسهای رژیم صهیونیستی حتی از حرکات رزمندگان متوجه حمله نشدند. تدابیری که توسط سپهبد شهید حاج قاسم برای رزمندگان ترسیم شده بود میدان رزم را برای پیروزی مقاومت آمادهتر ساخت. نیروهای مقاومت راهبردهای شهید سلیمانی را به یک خط و مشی جنگی تبدیل کردند و در طول سالیان طولانی توانستند تونلهای بسیار استاندار و فنی از همه زوایا بسازند که تا الان که وارد ماه هفتم جنگ میشویم، دشمن نتوانسته به اهدافی که میخواست دست پیدا کند. این عملیاتی بود که بر پیکر رژیم صهیونیستی حداکثر تلفات را وارد کرد، آبروی نظامی و سیاسی شان را هم بر باد داد.
آنچه در این جنگ سراسری تازه است حمایت نظامی و میدانی برادران یمنی، عراقی و سوری از فلسطین است. آیا این به معنای «وحدت میدانها» است؟
بله. میبینیم محور مقاومت از یمن، عراق، سوریه و لبنان متحد و متشکل در حال جنگ با متجاوزان هستند باید توجه شود که در این وحدت میدانی عظیم سران مقاومت دور یک میز با هم جمع نشدند که توافقنامهای امضا کنند که بر اساس آن وارد عملیات شود بلکه این اتحاد از متن فرهنگ شهادت به میدان جهاد آمده است. همه اجزای محور مقاومت بر اساس وظیفه شرعی و ایمانی خود به کمک غزه آمدند. این اتحاد میتواند دوران جدیدی از مبارزه مظلومان علیه استکبار جهانی باشد و طلیعه امیدی است برای مظلومان جهان که با اتحاد و ایمان برای احقاق حقوقشان در مقابل زورمندان عالم بایستند.
به نظر شما مبارزات مردم فلسطین چه تاثیراتی از انقلاب اسلامی ایران گرفته است؟
یک روز مرحوم «هانی الحسن» از معاونین یاسر عرفات و از اعضای برجسته و شاخص فلسطین به ایران آمد. در رابطه با انقلاب ما این مطلب رو گفت:«در آموزشگاه های پکن به ما میآموختند که با دست خالی نمیشود با دشمن مسلح مبارزه کرد، ولی امام ِشما و انقلابِ شما به ما آموخت که با دست خالی هم میشود با قدرتمندان مبارزه کرد و پیروز هم شد.» او میگفت: « به ما میآموختند هنگامی که یک رزمنده به خاک و خون میافتد هر چه سریعتر پیکرش را از صحنه نبرد خارج کنیم تا باعث تضعیف روحیه سایر رزمندگان نشود، ولی شما به ما آموختید که شهید نه تنها باعث تضعیف روحیه نمیشود بلکه با آن میشود انقلاب کرد و پیروز هم شد و شما این کار رو کردید.»
به طور اجمالی میتوانم بگویم؛ انقلاب اسلامی و مسئله فلسطین تاثیرات متفابل و مبارکی بر هم داشته و دارند. در دوران مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تعدادی از جوانان ما با مسئله فلسطین آشنا شده بودن که در راس آنان شهید دکتر مصطفی چمران بود.
بعضی از فرماندهان عالیرتبه دفاع مقدس ما هم در زمان رژیم ستمشاهی به فلسطین رفته بودند و توسط فلسطینیها هم آموزش دیده بودند. یک ارتباطی بین مبارزان و فلسطین و لبنان از قبل از انقلاب وجود داشت. ولی حضرت امام (ره) آن را توسعه و تعالی داد. اگر به تاریخ پس از انقلاب اسلامی نگاه کنید بزرگان زیادی از فلسطین با حضرت امام ملاقات داشتند. تا پیش از انقلاب فقط یک جبهه آزادی بخش فلسطین و بعضی از گروههای مارکسیستی را در صحنه مبارزه داشتیم، اما پس از انقلاب اسلامی بود که حماس متولد شد، جنبش جهاد اسلامی متولد شد و اینها همه متاثر از انقلاب اسلامی هستند.
حرکتهای آزادی بخش واقعی بعد از انقلاب اسلامی و متاثر از انقلاب اسلامی و رهبران انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مقام معظم رهبری است و شاخه نظامی سپاه در جهان اسلام که «نیروی قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که با فرماندهی راهبردی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی تاثیرات بسیار عمیقی بر روی مبارزات مردم فلسطین و گروههای جهادی فلسطین گذاشته است.
هیچکدام از دولتهای عربی و اسلامی رویش جدید مقاومت فلسطین را جدی نگرفته بودند. رهبر انقلاب اسلامی اما نظر دیگری داشتند و به شیخ احمد یاسین اینگونه فرموده بودند: «ما البته به شماها افتخار میکنیم و مایهی عزّت اسلام میدانیم این حرکات اسلامی را و امیدواریم بتوانیم که به شماها حقیقتاً کمک کنیم.» و تا امروز ایران بر همان عهد پیشین مانده است.
امروز شاهد تغییر افکار عمومی در سراسر جهان نسبت به مسئله فلسطین هستیم، آیا این بیداری ثمره شهادت هزاران فلسطینی در غزه است؟
بله. ارتش اسرائیل غیر نظامیان را در شهرها و خیابانها می کشد؛ ساکنان غزه را بمباران میکند و کودکان را به قتل میرساند، همه اینها جنایات بزرگ است و هر آزاده ای در سراسر جهان این جنایات را نمی پذیرد. به همینخاطر عکسالعملهای فراوانی علیه این جنایات شده است.
رسانههای غربی طی دهههای گذشته فلسطین را بایکوت خبری میکردند و نمیگذاشتند اخبار صحیح به جهان برسد. در طول دهههای گذشته این رژیم در «دیر یاسین»، «قانا» و «صبرا و شتیلا» و جاهای دیگر جنایت های بسیار شنیعی میکرد. آن زمان رسانه با تاثیری که امروز دارد وجود نداشت. رسانههای اجتماعی توانستهاند مظلومیت شهدا و اطفال بیگناه را در مقابل چشم همه مردم دنیا به تصویر بکشند و وجدان انسانی و غیرت بسیاری از تحلیلگران و نخبگان را در سطح جهان بیدار کنند.
در این میان دانشجویان که زمینههای بیشتری از لحاظ فکری دارند به پیشروان دفاع از فلسطین در کشورهای مختلف از جمله آمریکا تبدیل شدهاند و این تغییر مهم در افشای جهانی جنایات رژیم صهیونیستی با خون شهدا رقم خورده است.
شروع تغییرات نسبت به مسئله فلسطین در سطح جهانی احساس میشود. برای اولین آفریقای جنوبی مسئله کشتار غیر نظامیان را به دادگاه لاهه برد و هر چند رای دادگاه بین المللی تلطیف شد اما در اصل موضوع جنایت علیه بشریت پذیرفته شد.
به عنوان آخرین پرسش، به نظر شما حماس بخشی از آینده غزه است؟ پیروزی محور مقاومت چه زمانی محقق میشود و مبارزه تاریخی مردم فلسطین در کدام مرحله تاریخی قرار دارد؟
حماس یک تفکر مترقی نشات گرفته از انقلاب اسلامی است. ما معتقدیم که حماس پیروز میشود. رژیم صهیونیستی به هیچکدام از اهدافش دست پیدا نکرد. حماس آینده سیاسی فلسطین است. آینده این نبرد را میتوانیم از زبان کودکان مظلوم و زخم خورده فلسطینی و پیامهایی که از آنها میبینیم درک کنیم. آنها دوام آوردهاند. در عزه ماندهاند و میگویند ما پیروزیم. حتی یک ویدئو وجود ندارد که یک نفر از اهالی غزه به حماس گفته باشد؛ جنگ بس است. تمام کنید! ملتی که شهادت دارد شکست ناپذیر است.
«هانی الحسن» خوب گفت که شهید نه تنها باعث تضعیف روحیه نخواهد شد بلکه باعث تقویت روحیه میشود و نتیجهاش اینکه که جوانان عزه عضو حماس میشوند و این جنبش را به حرکت در میآورند.
در پایان خاطره ای عرض میکنم با ذکر این نکته که نزدیک ترین دوستان من از برادران اهل سنت در سوریه هستند. در دوران مبارزه با داعش در استان حماه، یک برادری از رزمندگان اهل سنت شهید شد. چند روز بعد برای عرض تسلیت خدمت خانواده اش رفتیم. مادر شهید با اشاره به بنده از دوستان فرزندش پرسید. ایشان کیست؟ دوستان بنده را معرفی کردند. آن مادر شهید پرسید از کجا آمده اید؟ گفتم: اهل استان فارس هستم. اما ساکن تهرانم. 1150 کیلومتر آمدم تهران و از آنجا هم 1400 کیلومتر سوار هواپیما شدهام تا دمشق و از دمشق تا «حماه» 400 کیلومتر برای دیدار شما به مناسبت شهادت فرزندتان. پرسید: یعنی بیش از 2000 کیلومتر تا اینجا آمدهاید؟ جواب دادم: بله.
آن مادر شهید بلافاصله فرزندانش را صدا کرد و گفت: تا روزی که بحران هست و ایرانیها هستند. کنارشان باشید. این برادران آمدهاند برای اینکه از ما حمایت و به ما در مقابل دشمن کمک کنند.