روایت "من از موصل آمده ام" در کتاب خاطرات جانباز آزاده اروج قیاسی
به گزارش نوید شاهد این اثر که توسط «نشر شاهد» به چاپ رسیده، در 253 صفحه تولید شده و حاوی خاطرات و در انتها تصاویری از اروج قیاسی جانباز و آزاده سرافراز کشور است.
کتاب در 9 مبحث تهیه شده و نویسنده در مبحث اول زندگینامه اروج قیاسی را روایت می کند که در بهمن ماه سال 1344 در روستای «چمن زمین» از توابع تبریز به دنیا آمده است. تولد ایشان مقارن با شب 21 رمضان بود، به این خاطر نامش را «اروج» گذاشتند.
فرزند اول خانواده پیش از تولد من در اثر ابتلا به بیماری سرخک فوت شده بود. حالا پاگذاشتن پسری در یک خانواده ی روستایی، شادی و خوشحالی شان را چند برابر می کرد. در فصل دوم این کتاب در مورد «جنگ، اسارت، عملیات» گفته شده است که آن روزها روزهای سختی بود ولی ما به راه خودمان ایمان و اعتقاد داشتیم و جسارت ها و اهانت های این چنینی را تحمل می کردیم و خودمان را برای روزهای سخت تر از این هم آماده کرده بودیم.
عراقی ها از تحقیر کردن ما خسته شدند و راه خروج از شهر را پیش گرفتند. مقصد بغداد بود یک سرگرد عراقی و چند سرباز مامور بردن ما به بغداد بودند. در فصل سوم این کتاب در مورد زندان استخبارات در بغداد گفته شده است که زمانی که رسیدیم به بغداد چهار نفر را در یک اتاق تنگ و تاریک چپاندند اسفند ماه بود و هوا بسیار سرد. فقط شلوار سربازی پوشيده بودم با یک دشداشه شب ها تا صبح از سرما می لرزیدم. نفری دو سه تا پتوی سربازی دادنمان. شپش ها بدجوری اذیت می کردند. داخل اتاق همه زخمی بودند....