فرمانده شهید اهل قلم
به گزارش خبرنگار نوید شاهد کتاب «بیقرار» نوشته ارزشمند «احمد حسینیا»، روایت زندگی نامه امیر سرتیپ شهید «منصور وطنپور» در دوران دفاع مقدس است که به مناسبت سالروز شهادتش بخشهایی از آن را مرور می کنیم :
انقلاب تولدی دوباره
شهید منصور وطن پور در سال 1317 در اراک به دنیا آمد. در سال 1333 وارد نیروی زمینی ارتش شد. بعد از تحصیلات دانشکده افسری و گذراندن دوره مقدماتی در شیراز، به نیروی مخصوص منتقل شد و بهعنوان افسر تکاور، مشغول به خدمت بود. بعد از تأسیس هوانیروز، شهید وطن پور برای گذراندن دورۀ خلبانی بالگرد کبرا، یک بار دیگر به آمریکا اعزام شد. در واقع او جزء اولین خلبانان کبرا بود.
انقلاب که شد، سازمان رزم ارتش از هم پاشیده بود و فرماندهان نیروها، معاونتها و فرماندهان لشکرها که همه از امرای ارتش بودند، بازنشسته شدند. تعدادی از ایران فرار کرده بودند. اگرچه نظم درونی ارتش بهم ریخته بود، ولی نیروهای مسلمان، شریف و وطن دوست در درون ارتش احساس میکردند تولدی دوباره یافتهاند و منتظر فرصتی بودند تا با به کارگیری توان رزمی، تجربیات و تخصصهای خود، ادای دِین نمایند که چه زود هم این فرصت فراهم شد.
در چنین شرایطی، نیروهای ضدانقلاب با حمایت و رهبری عوامل بیگانه در نقاط مختلف کشور، مبادرت به ایجاد ناامنی و حمله مسلحانه به مراکز نظامی و اقتصادی کردند. به این ترتیب، برای حفظ امنیت کشور، تعداد بیشماری از نظامیان به طور داوطلب به مناطق مختلف عملیاتی در کردستان اعزام شدند. یکی از این نظامیان داوطلب، «منصور وطنپور» بود که احساس میکرد در فضای معنوی انقلاب اسلامی، بار دیگر متولد شده و باید از تخصصها و تجربیاتش، برای تثبیت پایههای نوپای انقلاب اسلامی استفاده کند.
فرماندهی عملیات هوانیروز در جنوب
شهید وطنپور چند گروه پشتیبانی از گروههای پیشرو مسجد سلیمان، کرمانشاه و اصفهان را به اهواز برد و یک واحد عملیاتی و رزمی را ساماندهی کرد و فرماندهی عملیات جنوب را برعهده گرفت. شهید وطنپور در دوره کوتاه حضورش در منطقه، در 9 روز ابتدای جنگ، تاکتیک عملیاتی خود را بر سه پایه استوار کرد: 1. عملیات شناسایی 2. یک پرواز با دو هدف 3. زمینگیر کردن کامل ماشین جنگی دشمن.
او در حین انجام یکی از ماموریتها در منطقه سوسنگرد، مورد هدف گلوله دشمن قرار گرفت و هدایت بالگرد از دستش خارج شد. بالگرد وی هنگامی که از روی کابلهای برق فشار قوی درحال عبور بود، به کابلها برخورد کرد و با سر به زمین خورد. بالگرد منفجر شد و در شعلههای آتش سوخت. متاسفانه شهید وطنپور به دلیل مجروح شدن و قفل شدن در بالگرد، موفق به خروج از اتاقک بالگرد نشد و مظلومانه در آتش سوخت و روح بیقرارش در جوار قرب الهی آرام گرفت. اگرچه مدت حضور او در جبهه کوتاه بود، اما در طول همین چند روز، نبردی بیامان و شجاعانه را با دشمن کرد و حضوری موثر را در زمینگیر کردن ماشین جنگی دشمن بعثی به نمایش گذاشت.
اولین فرمانده شهید اهل قلم
شهید سرتیپ منصور وطنپور، دارای ویژگیهای برجستهای در زمینه خصوصیات فردی، اجتماعی و نظامی بود؛ اما قبل از بیان نکات مزبور، به مهمترین ویژگی وی که در جای خود منحصر به فرد و استثنایی است، اشاره میشود: توانمندی علمی و نظامی وی.
شهید وطنپور دارای دوازده تخصص نظامی و ورزشی بود که در همه این رشتهها استاد بود. دورههای مختلفی را در زمینه آموزشهای نظامی، اعم از تکاوری، دوره عالی رستهای و استاد خلبانی بالگرد را در کشورهای انگلستان، ایتالیا و آمریکا گذراند. پس از اتمام دوره مقدماتی در شیراز، به نیروی مخصوص منتقل و بهعنوان یکی از افسران تکاور مشغول به خدمت شد. او سپس در آموزشگاههای غواصی سقوط آزاد، چتربازی، خلبانی، تکاور، تکواندو، جودو، شنا و کُشتی نیز شرکت کرد و در همه این رشتهها به مقام استادی رسید. او در همه رشتهها اینگونه عمل کرد. از خلاقیت، استعداد و اعتماد به نفس ویژهای برخوردار بود که این خصوصیات در موفقیت وی به عنوان افسر و فرماندهای شایسته و نمونه تاثیر بسزایی داشت.
از حاصل علوم نظامی و تجربههای ارزشمند خود، کتابی به نام «تک و تکاور» نوشت که تا مدتها در مراکز آموزشی تکاوری تدریس میشد و یکی از منابع این دوره به شمار میآمد. پس از آن، کتاب دیگری تحت عنوان «جنگهای چریکی» نوشت که حاصل آموزشها و اندوختههای ارزشمندش در زمینه آموزش چریکی بود که این کتاب نیز از منابع ارزشمند آموزشی محسوب میشد.
در واقع سرتیپ وطنپور اولین فرمانده شهید اهل قلم بود که متاسفانه در این مورد یاد و نامی از وی در سوابق، موجود نیست. شهید وطنپور با آنکه فقط دو کتاب نوشته است، اما همین دو کتاب از جنبه علوم و اطلاعات نظامی بسیار غنی و پُربار هستند و درحال حاضر نیز یکی از منابع اصلی تدریس اساتید در مراکز آموزش عالی ارتش و سپاه پاسداران به حساب میآیند.
امیر سرتیپ دوم خلبان دکتر نصرت محمدی که بیشتر خدمتش را در هوانیروز با شهید وطنپور سپری کرده و از اساتید باتجربه دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش و سپاه است میگوید: «من بعد از آنکه دورههای تخصصی را در آمریکا طی کردم، در گردان تک، به عنوان رئیس ایمنی پرواز مشغول به خدمت شدم. این گردان در کرمانشاه و فرمانده آن با سرهنگ وطنپور، افسری باجذبه و شاخص بود که کلامی شیرین و شیوا داشت. دارای معلومات و دانشهای نظامی غنی و ارزشمندی بود که این اطلاعات را با زحمت و پشتکار و اعتماد به نفس بهدست آورده بود. او علاوه بر اطلاعات نظامی، دورههای مختلفی را با موفقیت طی کرده بود که برآیند و حاصل آنها، تهیه آثار مکتوب ارزشمندی توسط او بود که در کلاسهای درس و دورههای مختلف، از آن بهعنوان یک منبع درسی و علمی استفاده میشد. در حال حاضر نیز که در دافوس ارتش و سپاه تدریس میکنم، هنوز از منابع و نوشتههای شهید وطنپور بهرهبرداری میکنم.»
گفتنی است؛ کتاب «بیقرار» که شرح زندگینامه و مجاهدتهای شهید وطن پور است، در چهار فصل تقسیم بندی شده که فصل اول، زندگینامه او از دوران کودکی و نوجوانی، پیروزی انقلاب اسلامی تا فرماندهی عملیات هوانیروز در جنوب است. فصل دوم، ویژگیها و ابعاد شخصیتی، فصل سوم، شهید از نگاه همکاران و فصل چهارم، خاطراتی از شهادت است. این کتاب در سال 1389 با شمارگان سه هزار نسخه، توسط انتشارات آجا چاپ شده است.
علاقمندان میتوانند در مرکز کتابخانه تخصصی ایثار و شهادت واقع در خیابان طالقانی، خیابان ملکالشعرای بهار، ساختمان معاونت فرهنگی بنیاد شهید، به این کتاب دسترسی داشته باشند.