پدر جراحی عروق ایران و خاطرات 10 شب بیخوابی در عملیات کربلای 4
دکتر« سید محمدرضا كلانتر معتمدي»، یکی از برجستهترین چهرههای پزشکی دوران جنگ است که به مناسبت فرارسیدن هفته دفاع مقدس، با خبرنگار نوید شاهد گفتگویی کرد و درباره خاطراتش گفت. او در دوران جنگ تحمیلی، برای اولین بار زیر چادر بیمارستانهای صحرایی در جبهه، عمل جراحی را شروع کرد و مبتکر ایجاد بیمارستانهای صحرایی در مناطق جنگی بود.
دکتر «سید محمدرضا كلانتر معتمدي، فوق تخصص جراحی عروق و تروما» یا بهقول پزشکان، دکتر کلانتر بزرگ (متولد 1318)، یکی از درخشانترین چهرههای تاریخ پزشکی ایران محسوب میشود که سابقه سالها فعالیت آموزشی و علمی پُربار و چندین دوره کار اجرایی در منسبهای بالای بهداشت و سلامت کشور را داشته است. بنیانگذار جراحی عروق ایران، مدیر گروه جراحی عروق دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و دبیر فرهنگستان علوم پزشکی، رئيس بخش جراحي عمومي و جراحي عروق بيمارستان شهداي تجريش، رئيس انجمن جراحان عروق ايران، معاون آموزشي و درمان وزير بهداري، معاون درمان و پشتيباني، معاون درمان و دارو و معاون پشتيباني وزارت بهداشت، تنها بخشی از سوابق اجرایی و عملی این پزشک عالیقدر در طول دوران خدمت خود بوده است. او فارغالتحصيل از دانشكده پزشكي دانشگاه تهران، در سال 1343 است و بورد تخصصي جراحي عمومي و فوق تخصص جراحي عروق را سال 1353 از آمريكا گرفته است.
وی در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد، درباره فعالیتهای خود در دوران دفاع مقدس گفت: من در ابتدای جنگ، معاون درمان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی بودم. دوره جراحی عروق و تروما را در آمریکا (در فیلادلفیا، مدیکال کالج آو پنسیلوانیا)، ایالتی که همواره شرایطی شبیه به جنگ داشت، گذرانده بودم. تفریح سیاهپوستان آمریکایی بهویژه در این منطقه، تیراندازی به یکدیگر بود و ما مرتب با مجروحین تیرخورده مواجه بودیم. همچنین من به طریقی نحوه درمان بیماران با گازهای شیمیایی را نیز در آمریکا آموخته بودم؛ بنابراین قبل از آمدن به ایران با شرایط جنگی کاملا آشنا بودم.
پدر جراحی عروق ایران، ادامه
داد: آموزشی که من در آمریکا در خصوص تروما و عروق دیده بودم، آن زمان اصلاً در ایران
وجود نداشت. پزشکان ما در آن زمان، آشنایی با مجروح جنگی و تجربه برخورد با آن را
نداشتند. در صورتی که من این معلومات را کسب کرده بودم و به همین دلیل به ایران آمدم
و قصد داشتم این رشته را در کشورم بنیانگذاری کنم که به لطف خدا توانستم. اولین فلوشیپی
که در ایران تأسیس شد، فلوشیپ جراحی عروق و تروما بود تا بتوانم معلوماتی را که
در آمریکا فراگرفته بودم، به دانشجویان ایرانی آموزش دهم.
جبهه تنها جایی بود که احساس میکردم، مفیدم
این جراح برجسته قلب و عروق، افزود: من برای اولین بار در ایران، زیر چادرهای بیمارستان صحرایی و بعد در داخل سوله، عمل جراحی را شروع کردم. جبهه، تنها جایی بود که احساس میکردم کارم مفید است و نتیجه کارم را همان موقع میدیدم. دومین دلیلم برای بازگشت به ایران هم همین بود. اینکه میتوانستم بیماری را که صددرصد مرده بود نجات دهم، بزرگترین لذتم بود و این لذت را هیچ جایی نمیشد پیدا کرد. به همین دلیل بنده و تیم اضطراری که داشتم، با علاقه به جبهه میرفتیم و تنها چیزی که بینمان وجود نداشت ترس و وحشت از کشته شدن بود.
وی در رابطه با ابتکار ایجاد بیمارستان صحرایی در مناطق جنگی توضیح داد: ما از همان ابتدای جنگ گفتیم ساخت بیمارستان در جبهه باید انجام شود. بنابراین بیمارستانهای صحرایی به صورت تکاملی ایجاد میشد. جراحان برای اولین بار، جراحی زیر چادر بیمارستانهای صحرایی، را تجربه کردند. بعدها بیمارستان حضرت فاطمه (س) که به صورت بلوکهای بتونی بود، ساخته شد. این بیمارستان نیز زمانی که من در اتاق عمل، در حال جراحی بودم، بمباران شد. شدت بمب به قدری قوی بود که دَر آزمایشگاه کنده شد و به دیوار روبهرو برخورد کرد ولی خوشبختانه کسی مجروح نشد. برهمین اساس، هر بار که بیمارستان جدیدی در جبهه ساخته میشد سعی میکردیم ایمنی و امکاناتش بیشتر و نقایصش کمتر باشد. همچنین بیمارستانهایی هم داشتیم که در دل تپه ساخته شده بودند.
امدادهای غیبی و الهی در دوران جنگ
دکتر کلانتر معتمدی در ادامه درباره خاطراتش از منطقه جنگی و امدادهای غیبی و الهی، گفت: اوایل جنگ، بیمارستان در زیر چادر بود و به شکل بیمارستانهای صحرایی امروز هم نبود، بلکه شبیه به یک سوله بود. اگرچه بیمارستانها استحکام نداشت اما هر چه دشمن قدرت حمله بیشتری پیدا میکرد ما نیز بیشتر قدرت دفاعی پیدا میکردیم؛ روزی دوبار به بیمارستان حمله میشد اما بمبهایی که بر روی بیمارستان میریخت به مدد و یاری خداوند منفجر نمیشدند، من در دوران جنگ امدادهای غیبی و معجزات الهی زیادی را به چشم دیدم.
وی از یک جراحی بسیار نادر در آن دوران که به نوعی امداد غیبی بود، گفت: در یکی از روزهای جنگی، رزمندهای که ترکش به قائده شریان آئورت وی اصابت کرده بود را برای من آوردند و من انگشتم را بر روی پارگی آئورت او گذاشته و جلوی خونریزی که مانند فوارهای بود را گرفتم، علیرغم نبود امکانات، قطعهای از پریکارد یا نرم شامه قلب را برداشتم و روی سوراخ گذاشته و دور تا دور آن را به آئورت دوختم و این رزمنده که در شرایط بسیار بدی بود و مرگش حتمی بود، با معجزه الهی زنده ماند.
همه امکانات را در اختیار جبهه قرار دادیم
کلانتر معتمدی ادامه داد: ما همه امکاناتی را که آن زمان در بیمارستانهای مجهز شهرها داشتیم به بیمارستانهای صحرایی در جبههها منتقل کرده بودیم. مثلا یک سری دستگاههای پُرتابل رادیولوژی زیمنس را برای بیمارستان شهدای تجریش خریده بودیم و از آنجایی که من خودم رئیس بیمارستان بودم، دستور دادم آنها را به جبهه منتقل کنند زیرا امام خمینی (ره) فرموده بودند: "حرف اول را جنگ میزند و باید همه چیز در اختیار جبهه باشد". بنابراین سعی کردیم همه شرایط ارائه خدمت را فراهم کنیم. ما در دوران جنگ، هرگز مشکل کمبود دارو نداشتيم، چون حسابشده و با برنامه کار ميکرديم. نميشد که مجروحي وسيلهاي را بخواهد و ما نداشته باشيم.
بنیانگذار جراحی قلب و عروق ایران تصریح کرد: در دوران جنگ، داروهای زیادی در ایران نبود اما نمونهای از آنها را از کشورهای دیگر وارد کردیم و بعد در ایران شروع به تهیه و تولید آنها کردیم و نگذاشتیم که در دوران جنگ، کمبود دارو احساس شود. این در واقع عنایت خداوند بود که همه کارها حل میشد؛ بنابراین ما خود توانمندیم و به اعتقاد بنده، حرفهایی که امروز زده میشود مبنی براینکه اگر درهای غرب باز نشود ما به تنگنا میافتیم، تبلیغات غرب بوده و متاسفانه روی عدهای هم اثرگذار است.
خاطرهای از 10 شب نخوابیدن
وی درباره یکی از خاطراتش از جنگ گفت: به یاد میآورم در عملیات کربلای 4، طی 10 شب نتوانستم خواب کافی داشته باشم. دچار ورم پاي شديدي بودم که تا دو سانت انگشتم در پا فرو ميرفت. در این وضعیت، رزمندهاي را بايد عمل ميکردم، جلوي در اتاق عمل متوجه شدم که عکس از ريه ندارد و فرستادم تا عکس بگيرند، در همين فاصلهاي که بيمار را بردند من روي تخت کنار اتاق عمل دراز کشيدم و خوابم برد، بيست دقيقه بعد آماده جراحي بودم و خدارا شکر عمل موفقي هم بود. گاهي هشت جراحي را همزمان مديريت ميکردم. کار سخت بود اما آنقدر انگیزه بالا و هدف مقدس بود که همه سختیها را تحمل میکردیم و برای ادامه کار خود، همواره کم و کاستیها را به نیروهای سپاه مطرح میکردیم تا برطرف شود؛ به هرحال دوران دفاع مقدس، بهترین و مقدسترین دوران زندگی من بود.
وی در پایان افزود: الحمدلله تجارب بسیار خوبی در زمینه تروما در دوران دفاع مقدس کسب شده است که میتوان این تجارب را برای بیماران در زمان صلح به کار گرفت ولی نیاز است تا "تروما سیستم" در کشورمان گسترش یابد. علم تروما مشخص میکند که باید چه اقدامات درمانی در زمان حادثه برای بیمار و همچنین در روند انتقال آن انجام داد تا بتوان جان بیمار یا مصدوم را نجات داد.
لازم به ذکر است؛ دکتر کلانتر معتمدی در عین حالیکه یکی از چهرههای شاخص جامعه پزشکی کشور در زمان دفاع مقدس بوده و خدمات ایشان در زمان جنگ، همیشه جزء لاینفک تاریخ دفاع مقدس بوده و خواهد ماند؛ ایشان یکی از پزشکان معالج امام راحل نیز بوده است؛ وی خاطرات زیاد و خواندنی از دوران انقلاب و حضرت امام خمینی(ره) نیز دارد.
انتهای گزارش/