خدمتگزاری ساده که در جبهه فرمانده بود/ زندگینامه
راستگويى، ايمان و اطاعتپذيرى و محبت در مورد پدر و مادر از اهم مشخصات رفتارى وى بود. مادرش، مهربانى به مادر و تواضع را دو خصوصيّت اصلى اسماعيل مى داند.
دوره ابتدايى را در مدرسه روستاى گلِ شهرستان بيرجند در سال 1350 آغاز كرد.
به افرادى كه اهل نماز، روزه و اهل دين بودند و مسجد را فراموش نمى كردند. علاقه و دلبستگى داشت. علّت اين علاقه هم اين بود كه خودش داراى اين صفات و روحيّات بود.
در دوران نوجوانى به مدرسه راهنمايى مى رفت و همراه با آن به كارهاى بنّايى مى پرداخت. پس از پيروزى انقلاب اسلامى شخصيّت و رفتار او همواره در حال رشد و تعالى بود و خانواده و ديگران را ارشاد مى كرد.
مطالعات اسماعيل بيشتر حول كتاب هاى مذهبى بود. با اينكه نوجوان ساكت و آرامى بود بسيار فعّاليّت مى كرد و در پايگاه بسيج به امور فرهنگى مى پرداخت.
در جوانى عضو رسمى سپاه شد و نيز در پايگاه بسيج به فعّاليّتش ادامه داد.
اسماعيل در سال 1363 و در نوزده سالگى با خانم كبرى افراسيابى ازدواج كرد كه حاصل اين ازدواج دو فرزند به نام هاى مهدى (متولد 1364) و راضيه (متولد 1366) است.
سلامتى امام(ره) و سرنهادن به فرمانهاى ايشان بزرگترين خواست او بود. اوّلين بار - زمانى كه در سال دوّم دبيرستان تحصيل مىكرد - به دنبال پيام امام(ره) - مبنى بر دعوت مردم به ويژه جوانان به شركت و حضور در جبهه هاى نبرد حق عليه باطل - عازم جبهه ها شد.
به نظر ايشان جنگ همانگونه كه امام(ره) فرموده بود يك مسئله اصلى بود و مى گفت: «تا جنگ تمام نشود بايد به جبهه ها برويم و جنگ را تا پيروزى بر كفر جهانى ادامه دهيم.»
فعاليتهاى مذهبى و عبادى وى، شركت در مراسم تشييع پيكرهاى شهدا، نماز جمعه و جماعت و دعاى كميل بود.
از زمانى كه براى اوّلين بار به جبهه رفت ديگر تقريباً مدام در جبهه بود و كمتر به پشت جبهه مى آمد و همواره مى گفت: «در جبهه از نظر روحى و معنوى بسيار راحتتر و خوشحالتر هستم.»
انگيزه وى از حضور در جبهه، حفظ نظام و اطاعت از رهبرى و ادامه دادن راه شهدا و خطّ سرخ حسين بن على(ع) بود.
از جمله خصوصيّت هاى اسماعيل سفارش خانواده به امر به معروف و نهى از منكر بود.
اسماعيل جان احمدى گل، قبل از شهادت يك بار مجروح شده بود و با اينكه هنوز چهلمين روز شهادت برادرش - رجب جان احمدى گل - سپرى نشده بود، براى دومين بار به صورت داوطلب و بسيجى عازم جبهه ها شد تا اينكه در 27 فروردين 1366 در حين عمليات نصر 1 در منطقه سليمانيه مفقودالأثر شد. سرانجام در 21 اسفند 1373 بعد از كشف پيكر مطهرش، در بيرجند تشييع و در روستاى محل زادگاهش دفن شد.
همسر ايشان مى گويد: «بعد از شهادت متوجه شديم كه او فرمانده گروهان است. قبل از آن هر موقع از ايشان سؤال مىكرديم كه در جبهه چه سمتى داريد؟ ايشان مىگفتند: من يك خدمتگزار ساده در جبهه هستم.»
در همین زمینه بخوانید: