9 دليل براي ادامه جنگ پس از آزادسازي خرمشهر
نوید شاهد: اگر صلح را مجموعهاي از آتش بس، عقبنشيني، تعيين متجاوز، تامين خسارتهاي وارده و چند عامل ديگر بدانيم، بايد بگوييم كه در آن زمان (پس از فتح خرمشهر)، هيچ گونه پيشنهاد صلحي ارائه نشد و شوراي امنيت و ديگران، تنها «آتش بس» و در واقع حالت «نه جنگ نه صلح» را توصيه ميكردند. در آن زمان طرحي كه متضمن صلح واقعي باشد و شناسايي متجاوز و پرداخت غرامت را نيز شامل شود و تضمين براي عدم تعرض مجدد داشته باشد، وجود نداشت و پيشنهادهاي ارائه شده، تنها در حد آتش بس و مذاكره طرفين بود. اين امر با توجه به پشتيباني يك طرفه و آشكار دولتهاي بزرگ و نهادهاي بين المللي از عراق، هيچ گاه نميتوانست شرايط ايران را براي يك صلح واقعي و شرافتمندانه محقق سازد. به اين ترتيب ايران، دلايل منطقي و عقلاني براي ادامه جنگ داشت.
در بخشهايي از نشريه پرسمان به شماره 21 در سال 1383، دلاليل ادامه منطقي جنگ به اين صورت تشريح شده است كه:
1 . شرايط ايران براي صلح (شناسايي و تنبيه متجاوز و پرداخت غرامت از سوي عراق).
2 . مرزهاي ايران تامين نداشت و نقاطي در شلمچه، طلائيه، فكه و قصر شيرين در اشغال عراق بود و نيز شهرهاي سومار، نفت شهر و مهران عملا در اشغال دشمن بودند و امكان آزادسازي اين نقاط از راه مذكور، غيرمعقول به نظر ميرسيد و راهي جز ادامه جنگ وجود نداشت.
3 . در حالي كه نيروهاي خودي، پيروزيهاي زيادي كسب ميكردند، توقف جنگ و چانه زني در پشت ميز مذاكره، براي آزادي نقاط مرزي آزاد شده، صحيح نبود.
4 . شهرهاي آزاد شده همچون خرمشهر، به علت حضور دشمن در شلمچه، همچنان مورد تهديد بود.
5 . توانايي كمي ارتش عراق ترميم شده و با كمكهاي همه جانبه دولت هاي بزرگ افزايش هم يافته بود.
6 . تنها چيزي كه ارتش عراق از دست داده بود، روحيه بود كه با توجه به روحيه فرماندهي آن (شخص صدام)، اين مسئله نيز پس از مدتي قابل ترميم بود.
7 . در حالي كه نيروهاي جمهوري اسلامي در نوار پيروزي قرار داشتند، آتشبس و صلح ناپايدار در هنگام قدرت و دادن فرصت مجدد به عراق، زيانهايي به بار ميآورد. اگر آن روز جنگ متوقف ميشد و تجربهاي چون مذاكرات سوريه و اسرائيل، بر سر ارتفاعات جولان، فراروي ما قرار ميگرفت و ما ناچار ميشديم بر سر ساير مناطق تحت اشغال، پشت ميز مذاكره با عراق چانهزني بيحاصل كنيم؛ امروز جامعه، مسئولان وقت را شماتت ميكرد.
8 .عراق در نظر داشت با برگزاري اجلاس سران جنبش غير متعهد در بغداد و كسب رياست دورهاي اين جنبش، براي تحقق خواستههاي نامشروع خود، به ايران فشار آورد؛ ولي ايران با حمله به داخل خاك عراق در عمليات رمضان، اين امتياز مهم و حياتي را از عراق گرفت.
9 . به همين منظور در 20 خرداد 1361 جلسهاي در حضور امام خميني در جماران تشكيل شد و موضوع به شورا گذاشته شد. از نظر نظاميان شركتكننده در آن جلسه، امكان پدافند با توقف روي خط مرزي وجود نداشت؛ زيرا در اغلب نقاط مرزي هيچ گونه مانع طبيعي وجود نداشت و ايجاد استحكامات جديد نيز يك سال به طول ميانجاميد و طي اين مدت احتمال حمله مجدد عراق جدي بود. مهمتر اين كه با تكيه بر اصل متعارف نظامي «تعقيب دشمن» هرگونه توقف پس از فتح خرمشهر يك حركت غيراصولي بود. به همين دليل امام خميني (ره) پس از ترديد اوليه در مورد تداوم جنگ در خاك عراق با استماع دلايل نظاميان و نا اميدي از پذيرش شرايط ايران توسط دولت عراق، با ادامه جنگ و ورود نيروهاي ايران به خاك عراق موافقت كردند.