یک تجربه شیرین
نوید شاهد: عملیات در منطقه ذوالفقاری با موفقیت پیش رفت و عراقی ها با تحمل تلفات سنگین پا به فرار گذاشتند. می توانستیم تعقیب شان نکنیم، اما رزمنده ها با روحیه خوبی که از پیروزی به دست آورده بودند، حاضر نبودند دست از سر آن ها بردارند. لذا نیروهای دشمن را تا نخلستان های آن طرف بهمن شیر دنبال کردیم.
در آن جا کارمان به جنگ تن به تن کشید. آن جنگ، اولین درگیری تن به تنی بود که ما در حجم وسیع به چشم خود دیدیم. سلاح اکثر بچه ها m1 بود. این سلاح برای جنگ های تن به تن کاربرد چندانی نداشت. فنون این گونه جنگیدن را هم کسی بلد نبود، اما اکثر بچه ها به خاطر تجربه ی خوبی که از نزاع های فیزیکی داشتند، موفق بودند. این تجربه را هم مدیون دوران – به قول خودشان – جاهلیت شان در زمان طاغوت بودند.
عراقی ها با فنون خاصی و با شگرد های استفاده از سلاح و سرنیزه می جنگیدند، اما بچه های ما با فنون من درآوردی و خلاقیت های فردی آن ها را منکوب می کردند و از پای در می آوردند. بچه ها از سلاح m1 در جنگ های تن به تن، مثل چوب دستی در نزاع های محله ای استفاده می کردند. گاهی خودمان از نوع جنگ تن به تن یکدیگر خنده مان می گرفت و خود به خود روحیه مان هم بالا می رفت.
راوی: قاسم صادقی
منبع: پنجه در پنجه رئیس جمهور/خاطراتی از زندگی شهید سیدمجتبی هاشمی/ جعفر کاظمی/1395