باید از تولید کننده پشتیبانی شود
نوید شاهد: بهرام تربتیان جانباز ۲۵ درصد دفاع مقدس مدیرعامل شرکت «خرم شط» است که در زمان قبل از انقلاب به دلیل تحت تعقیب قرارگرفتن از سوی ساواک نتوانست به ادامه تحصیل بپردازد و در سال ۱۳۵۶ از خرمشهر به اصفهان مهاجرت کرد. او پس از حمله رژیم بعث عراق به کشورمان، برای دفاع از کشور به جبهه رفت و در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر به درجه جانبازی نائل آمد.
تربتیان در سال 1373 شرکت «خرم شط » را تاسیس کرد. شرکتی که عمده فعالیت خود را در عرصه فرآوری و بسته بندی میگو متمرکز کرده است.
در زمانی که یکی از معضلات اساسی کشور ما بیکاری است، پای صحبت های این کارآفرین با تجربه نشستیم.
یک «ایثارگر» وجه غالب شخصیتش ایثار و از خودگذشتگی است. ورود به عرصه کار آفرینی هم یک نوع جهاد اقتصادی تعریف می شود. تعریف شما چیست؟
بستگی به نوع نگاه کارآفرین دارد که نگاه مذهبی،
اجتماعی و یا مالی باشد. در کشور ما بیکاری از سطح مشکل، معضل و بحران گذشته است و به تهدید تبدیل شده است و درمان این تهدید فقط کارآفرینی است. وقتی این نگاه را داشته باشیم که این کار، یک کار حسنه و خیر است و کاری است که رضای خدا و مردم را دارد، این نوع نگاه، یک نگاه عبادی است. وقتی این طور به مساله نگاه کنیم به یک کار حسنه تبدیل می شود. حتی ممکن است به یک سری منافع مالی هم منتج شود.
این مساله به نگاه خود انسان بستگی دارد. چون ما یک باورهای دینی هم داریم، دوست داریم وقتی که عمر و هزینه ما صرف می شود، صرف حرکتی شود که جامع باشد و همه جوانب را در بر بگیرد. ما می توانیم با سیگار فروشی هم کارآفرینی کنیم.سیگار را وارد کنیم و به صدها فروشنده سیگار هم بفروشیم بگوییم کارآفرینی کردیم، اما این روش علاوه بر لعن و نفرینی که پشت آن هست هزار و یک مساله دیگر هم به همراه دارد.
چه شد که به سمت این کا رفتید در حالی که می توانستید سرمایه خود را در کارهای سودده تری به جریان بیندازید؟
این کار با روحیه شخصی و اعتقادات ما همخوانی داشت. ضمن اینکه الان کارآفرینی یک نیاز و ضرورت برای کشور است. با توجه به چندین میلیون جوان بیکاری که در کشور وجود دارد این تکلیفی است که به گردن همه ماست. در جاهایی مسولین حمایت می کنند و گاهی اوقات هم غافل می شوند. اگر خودشان یا بچه هایشان را جای یک فرد بیکار بگذارند خواهند دید که بیکاران چه می کشند و حساسیت آنها در این مورد بیشتر خواهد شد. دلسوزتر م یشوند و ازخودگذشتگی بیشتری پیدا م یکنند. تا وقتی افراد از خودشان و منافع شخصی و حزبی و گروهی خود نگذرند این مهم تحقق پیدا نم یکند و همچنان با بحران بیکاری دست به گریبان خواهیم بود.
اصالتا اهل کجا هستید و چرا در خرمشهر کارمی کنید؟
من در خرمشهر متولد شدم اما پدر و مادرم اصالتا اصفهانی هستند. به خاطر اینکه در خرمشهر متولد شدم و جایگاه جنگی که خرمشهر دارد و اینکه خودم در جنگ بودم، این شهر را دوست دارم.
در این راه چه مشکلاتی دارید؟
مهمترین مشکل ما این است که از نگاه مدیران ما، در منطقه، تولید و صنعت، در جایگاه اول قرار ندارد و تا زمانی که نگاه آنها عوض نشود، حمایت آنها جدی تر نمی شود و اهتمام جدی تری نخواهند داشت. شاید از نگاه آنها، تجارت و خدمات و غیره در جایگاه اول قرار دارد. برای خیلی ها این نوع نگاه راحت تر است. باور ندارند که امروز بیکاری یک بحران است. اگر باورداشتند دولت باید برای کارآفرینی یارانه می داد. یعنی باید بعد از راستی آزمایی کسانی که واقعا در عرصه تولید کار می کنند، بانک ها باید وام های ارزان با سود کمتر به آنها بدهند. چون بعضی تولیدی ها وام را می گیرند در جای دیگری خرج می کنند. دولت باید یک کمیته راستی آزمایی تشکیل بدهد تا بداند که آنهایی که واقعا کار انجام داده اند چه کسانی بودند؟
از نظر شما راه حل این مشکلات چیست؟
باید در سیاست های حمایتی از تولید کننده پشتیبانی کنند. دوسال پیش بیمه کارگری من 120 تومن بوده سال گذشته 230 تومن و امسال 330 تومن بوده است. یعنی من برای 50 کارگر باید حدود 17 میلیون پول بیمه پرداخت کنم. از طرفی کمیته امداد و بهزیستی تا حدی حمایت کردند و گفتند اگر از ما کارگر بگیرید ما پول بیمه را پرداخت می کنیم. موانع تولید باید برداشته شود.
هیچ نهادی در این زمینه از شما حمایت کرده است؟
جدیدا بچه های سپاه ما را خبر کردند که از مرکز به ما اعلام شده تولیدی هایی که غیرفعال هستند و یا دچار رکود هستند و یا با ضرر کار می کنند حمایت هایی شوند. وام هایی با سود کم می خواهند به آنها پرداخت کنند. از من و بچه های مناطق آزاد خواستند لیستی در این مورد تهیه کنیم.
مشکلاتی که در زمینه کار خودتان به آن برخوردید چه بوده است؟
چون کار ما فصلی است و ماهی و میگو فصلی هستند و قیمت ها متغییر هستند، آن چیزی که تاثیر منفی می گذارد، فاکتورهای هزینه است. هزینه هایي مثل بیمه، هزینه آب و برق و مسائل دیگر. هزینه دکتر دامپزشک سال گذشته 3 میلیون بوده است و امثال 4 میلیون شده است. وقتی هزینه ها بالا می رود و ما می خواهیم قیمت را افزایش دهیم متولّیان مانع می شوند. از طرفی هم رکود است و پول ما را نقد پرداخت نمی کنند. قیمت ارز هم متغییر است و در کسب و کار ما تاثیر زیادی دارد.
وقتی یک شبه قیمت ارز از 900 تومن به 3500 تومن می رسد، درآمد ما که سه برابر نمی شود. ما کمپرسور تونل انجماد را 11 میلیون میخریدیم الان آن را 33 میلیون میخریم. یک تونل کامل برای ما حدود 200 میلیون تمام می شود. ولی درآمدهای ما که سه برابر نشده است.
نگاه جدّی وجود ندارد. این بچّه هایی که می خواهند کارآفرینی کنند بچّه های ارزشی، مذهبی و بچّه های جنگ هستند. ما نمی توانیم زیر بار برخی از مسائل برویم تا بتوانیم وام بگیریم. از طرفی هم مقیّدات دینی ما، برای ما یک سری معذوریت هایی بوجود می آورد.
وقتی به مسجد می رویم، عدّه زیادی ما را احاطه می کنند که نیاز به کار دارند. آن هم در شهری مثل خرمشهر که آمار بیکاری آن بالای 32 درصد است. ما مثل مشهد یا اصفهان نیستیم که بیکاری ما بین 6 تا 9 درصد باشد. دل ما هم از سنگ نیست که مصیبت اطرافیان را ببینیم و راحت از آنها بگذریم. بعضی از مسولین رعایت می کنند ولی بعضی از آنها ربات هستند فکر می کنند باید سطر به سطر قانون را پیاده کنند.
کارگران شما بیشتر از چه قشری هستند؟
کسانی که با ما کار می کنند از همه قشری هستند. از کمیته امداد، بهزیستی، خانواده جانبازان، خانواده شهدا و حتی از همه این ها فقیرتر، خانواده کسانی است که سرپرست خانوار در زندان است. این بانوان چون شوهرشان در زندان است، نه عضو کمیته امداد هستند و نه عضو بهزیستی. این افراد باید مورد حمایت قرار بگیرند. از کجا باید بیاورند که شکم بچّه هایشان را سیر کنند؟ در سیستم ما سواد، آنچنان نقشی ندارد. از همه اقشار با ما کار می کنند.
چند روز پیش آزاده ای که 10 سال در اسارت رژیم بعث بوده است و جانباز هم هست را در جایی دیدم.
به من گفت پسر من را به هر نوعی که می توانید سر کار ببرید. چرا باید آزاده 10 ساله ما دغدغه شغل پسرش را داشته باشد و کسی توجه نکند؟
بنیاد چگونه می تواند در این راه شما را یاری کند؟
خود بنیاد هم خیلی کارها می تواند در بحث اشتغال انجام دهد. یک بار هم معاونت کل بنیاد به خرمشهر آمد. ما او را به سایت صنعتی بردیم و بازدیدی از سایت صنعتی ما شد و مشکلات بچّه ها را گفتیم. اگر در هر شهری از جایی شروع کنند و عدّه ای راحمایت کنند در اشتغال زایی موثر است.
ما ده طرح برای اشتغال زایی داريم. ما می توانیم خط تولید نخ بخیه قلب و نخ بخیه چشم را در داخل کشور ایجاد کنیم. این نخ بخیه از چیزی که داخل شکم یک ماهی به نام نیش ماهی است تولید می شود که ما برای اولین بار روی آن کار کردیم. اگر این خط تولید راه اندازی شود، هم جلوی واردات گرفته می شود و هم ارزآوری داردو هم باعث اشتغال عدّه ای از جوانان ما خواهد شد.
خب ما که به این افرادی که در خرمشهر هستند تعهّد بیشتری داریم.
امیدواریم حداقل بنیاد نه تنها از ما، بلکه از همه کسانی که در این شرایط بحرانی می توانند کاری انجام دهند حمایت کند. می شود برای همه کار کرد مشروط بر اینکه یک فکر مثبت، یک دل سوخته و یک اراده قوی دنبال این کار باشد. کار دشواری نیست.