سعيد فكر اعتقادي و ديني داشت
«هميشه توصيه مي كرد كه به كسي احترام بگذارم كه او هم به من احترام مي گذارد. علاوه بر اين ها در خيلي از مشكلاتي كه داشتم راهنمايي ام مي كرد . هيچ وقت به دليل خوبي هايش، سرم منت نمي گذاشت.
دوست داشت در گمنامي زندگي كند . اكثر روزها هم روزه مي گرفت؛ اما هيچ وقت اين كارش را به كسي نمي گفت.»
ادامه مي دهد:
در مناسبت هاي مذهبي شركت مي كرديم. به ياد دارم براي برپايي دعاي كميل
به يكي از مساجد محله مان رفته بوديم كه او اين دعا را از حفظ و با صوت زيبا مي خواند.
حسين صبري در پايان اظهار مي دارد:
سعيد رفت اما حالا وظيفه ماست كه يادش را زنده نگه داريم. تالاري در دانشگاه هنر تهران به نام او مزين شده و دانشجويان اين دانشگاه را به ياد تلاش ها و از جان گذشتگي هاي سعيد مي اندازد. او در طول زندگي اش هرگز دست از اعتقاداتش بر نداشت و تا آخرين لحظه حياتش با اعتقاد بود.