بيشک، حوادث
و وقايع هر جنگي در اذهان عمومي آن جامعه و جوامع ديگر نگرشها و بازخوردهاي زياد
و عميقي ميآفريند که مردم آن جامعه ممکن است از شنيدن اين حوادث و وقايع بر خود
ببالند، احساس سرافکندگي کنند يا در ذهن آنها تغيير نگرش ايجاد شود. خاطرهی
تاريخي زمان جنگ نيز نبايد فراموش شود؛ بيگمان تعدادي از رزمندگان بيادعا و شجاع
ما از بيان خاطراتشان به دلایل شکستهنفسي، تعريف نکردن از خود و گاه عدم تمايل
براي ظاهر شدن در جلوي دوربين خودداري ميکنند، اما بايد عرصهای فراهم شود که
فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس با خيالي آسوده و فراغ خاطر بتوانند خاطرات
و ناگفتههاي جنگ را بيان کنند تا حماسهی هشت سال دفاع مقدس فراموش نشود. در
بررسي آسيبشناسانهی تاريخ جنگ تحميلي، اين پرسش مطرح است که: به چه ميزان وقايع
مذکور تحريف خواهد شد يا بر اثر گذشت زمان از ذهنها محو خواهد گشت؟ لازم است
وقايع مهم دوران جنگ نيز به صورت مستند و مصور درآید و نگاشته شود و بعد از اينکه
از حافظهی افراد بر روي کاغذ آمد، تحليل شود تا از فراموشي يا تحريفات غرضورزانه
و مغرضانه خارج گردد. پس از پايان جنگ و به دست آمدن فرصت براي رزمندگان و جنگديدهها،
بعضی خاطرات و دیدهها و شنیدههایشان را به داستان و رمان تبدیل کردند، اما از
آنجا كه هيچ يك از آنها از آموزشهاي كلاسيك و تجربهی نوشتن برخوردار نبودند،
آثار داستاني سالهاي ابتدايي پس از جنگ شكل خاطره داشت. با ایجاد حوزهی هنري و
گرد آمدن علاقهمندان به نويسندگي در ژانر و موضوع جنگ و آموزشهاي ابتدايي، آثاري
نو پديد آمد و اين روند تا امروز ادامه دارد. در سالهاي اخير بنيادها و ارگانهايي
به عنوان متوليان ادبيات دفاع مقدس به عرصه آمدند و با تشكيل گروههايي به ثبت و
ضبط خاطرات رزمندگان اقدام کردند. تاکنون تعداد قابل توجهي کتاب دربارهی دفاع
مقدس در قالب خاطرهنويسي به چاپ رسيده است. با اين حال، ميزان جذب مخاطب اين آثار
با حالت ايدهآل فاصلهی درخور توجهي دارد. اين مقاله قصد دارد علل اين موضوع را
با روشي توصيفي تحليلي با تکيه بر کتابهاي خاطرات دوران دفاع مقدس، اعم از خاطرات
خودنوشت و ديگرنوشت، بررسي کند. همچنين پژوهش حاضر بر آن است تا نشان دهد فرايند
ثبت و ضبط خاطرات رزمندگان و تبديل آن به منابع مکتوب با چه مشکلات و تنگناهايي
روبهروست.
کليدواژهها: دفاع مقدس، خاطرهنويسي، آسيبشناسي،
ايثار و شهادت
پژوهشگر: مهدی خدامی
دریافت متن کامل مقاله