کتابهایی که شهید نوجوان باستانیکار را معرفی میکنند
به گزارش نوید شاهد، شهید سعید طوقانی، سال 1342 متولد شد. از کودکی با هدایت پدر و عمویش در باشگاه جعفری به ورزش باستانی پرداخت و در سن 7 سالگی در جشن هنر طوس نشان و بازوبند طلای پهلوانی کشور را به دست آورد. از آن روز به بعد، پوسترها و تصاویری با عنوان «پهلوان کوچولوی کشور سعید طوقانی» زینت بخش زورخانهها و نشریات ورزشی شد.
با شروع حرکت مردم به رهبری امام خمینی(ره) علیه رژیم پهلوی، سعید نیز همراه بزرگترهای خانواده خود در آن شرکت کرد و با سیل خروشان ملت همراه گشت. نامهای به امام نوشت و به نشانه اعتراض و به خاطر ظلم ستمهای شاه دست از ورزش باستانی کشید. بعد از انقلاب به همراه گروهی از ورزشکاران و پهلوانان ورزش باستانی به دیدار حضرت امام (ره) رفت. در سال 1358 طی حکمی توسط مرحوم پهلوان مصطفی طوسی «رئیس وقت فدراسیون ورزش های باستانی» سرپرست نوجوانان باستانی کار کشور میشود.
پهوان سعید بعد از شهادت برادر بزرگش محمد در عملیات والفجر1، در سال 1362 تلاش زیادی برای اعزام به جبهه کرد که به دلیل مخالفت خانواده و کم بودن سن موفق نشد. عاقیت با گرفتن موافقت پدر و دستکاری در شناسنامه به جبهه اعزام شد و با حضور در پادگان دوکوهه، به همراه شهید «عباس دائم الحضور» توانست رزمندگان را به ورزش باستانی جذب کند. بعد از حضور چند ماهه در جبهه و اعزام مجدد در پاییز سال 1363 در عملیات بدر در شرق دجله ردای شهادت پوشید و پیکراش بعد 14 سال به خانه برگشت. تاکنون سه عنوان کتاب درباره شهید طوقانی منتشر شده است.
نشر شاهد
نخستین اثر سال 1384 در مجموعه «افلاکیان زمین» از نشر شاهد به چاپ رسید. این کتاب نوشته محمدحسین عباسی ولدی است. پهلوان کوچک کشور، سرباز کوچک امام، او یک بسیجی است، من رفتم منطقه جنگی، یک چرخ بر گود هستی، آشنایی من با سعید، تواضع پهلوان، خداحافظی با سعید و داستان پرواز عنوان خاطرات انتشار یافته در سیزدهمین کتاب از مجموعه افلاکیان زمین است.
در بخشی از خاطرهای با نام «تواضع پهلوان» میخوانیم: «به مناسبت عید سعید فطر، تدارک گردان، برنامه جشنی را ترتیب داد. جشن در محوطه باز جلو گروهان سه برگزار شد. کل برنامه را ورزش باستانی تشکیل میداد. برزنتی را بر زمین پهن کردند که نقش گود را بازی میکرد. بچههای بسیجی و ارتشی تبریک گویان و خندان، دور تا دور حلقه زده بودند. در حسینیه، آنهایی که میخواستند ورزش کنند، در حال بستن لُنگ بودند. یکی از سربازها که با سابقه سعید آشنایی نداشت، با تمسخر رو به بغل دستیاش گفت: این بچه کیه که میخواد بیاد تو گود. مگه کودکستانه؟» به سعید برخورد اما چهرهاش نشان میداد که ناراحت نشده. لُنگ را به دست گرفت و به طرف سرباز رفت . گفت: میبخشید برادر، می تونی برام ببندیش؟...»
نشر شاهد کتاب «سعید طوقانی» را با شمارگان سههزار نسخه، قطع پالتویی، 22 صفحه و به بهای دوهزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس
«تقدیر زمین» عنوان کتاب دیگری درباره شهید طوقانی است. این کتاب را حمیده رضائی نوشته و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به چاپ رسانده است.
این کتاب شرح سفری زیازتی در کاروان راهیان نور است که بخشی از آن به خاطرات شهید سعید طوقانی میپردازد.
در شرح جریان شهادت سعید میخوانیم: «ستون در دشت پیش میرفت. دوشکا داشت شلیک میکرد. ناگهان سعید از ستون خارج شد. مسئول گروهان دنبالش رفت. هر چه پرسید «چی شده؟» سعید فقط سرش را تکان میداد که «هیچی». جلوتر رفت، با صورت به زمین افتاد. رویش را که برگزداندم، دیدم گلوله دوشکا شکمش را سوراخ کرده...»
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کتاب «تقدیر زمین» را با شمارگان 5هزار نسخه، قطع پالتویی و به بهای 10هزار ریال منتشر کرده است.
نشر نارگل
کتاب «پهلوان سعید» نوشته حمید داوودآبادی، سومین اثری است که درباره شهید طوقانی و درقالب زندگینامه منتشر شده است. این کتاب را نشر نارگل در سال 1394 به چاپ رساند.
در بخشی از کتاب آمده است: «در آن جشن که هر سال برای بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و شاهنامهی او برگزار میشد، حدود 500 نفر از بزرگان ورزش باستانی حضور داشتند. در شب نهایی، وقتی همه ورزشکاران هنر خود را به نمایش گذاشتند، سعید هفت ساله وارد شد و با اجرای حرکات نمایشی بسیار خوش درخشید، به طوری که فرح از جا برخاست و به طرف او رفت. پس از گفت و گو با سعید نشان پهلوانی و بازوبند طلای پهلوانی کشور را به بازوی او بست.»
جالب اینکه شعبان جعفری ملقب به شعبون بی مخ در سال 1378 نوار ویدئویی را برای پدر سعید ارسال کرد که در آن ضمن تسلیت شهادت سعید گفته بود چرا اجازه دادید پهلوان سعید به جبهه برود و کشته شود. حاج اکبر پدر شهیدان طوقانی برای شعبان پیام فرستاد که: «حضور در جبهه و جنگ بر همه واجب بود. سعید که هیچ، حتی اگر لازم بود بچه های دیگرم را نیز می فرستادم جبهه تا از انقلاب و کشور دفاع کنند.»
انتشارات نارگل کتاب «پهلوان سعید» را با شمارگان یکهزار نسسخه، قطع رقعی، 214 صفحه و به بهای 100هزار ریال به کتابفروشیها فرستاد.
انتشارات بهنشر
چهارمین کتاب درباره شهید طوقانی را انتشارات «بهنشر» برای کودکان و نوجوانان با نام «من بازوبند سعید هستم» به قلم محمدحسین صلواتیان منتشر کرد. این کتاب مصور اثری داستاني از مجموعه «لالههاي نوجوان» و روايتي از زندگي شهيد «سعيد طوقاني» است که با زباني ساده و روان نگاشته شده است.
در داستان ميخوانيم: «پهلوانان زيادي را ديدهام. هر کدام خوبيهاي زيادي داشتهاند، اما اين پهلوان با بقيه فرق ميکرد. خيلي کوچک بود. شايد باورش سخت باشد، ولي فقط هفت سال داشت. من مال او بودم. دور بازويش حلقهزده بودم. اسمش سعيد بود. باوجود سن کمش پهلوان بزرگي بود».
افزون بر این، کتاب «ملاقات سیزدهم» نوشته محسن هجری نیز در فهرست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به نام انتشارات فاتحان ثبت شده اما هنوز به بازار کتاب عرضه نشده است.