تمناي ملكوتي
تمناي ملكوتي
پايگاهها و تمام مراكز نظامي هر روز صبح مراسم صبحگاه دارند كه انجامش الزامي است و شركت همه نيروها در آن اجباري است. در سال 1355 طبق روال، هر روزه مراسم صبحگاه داشتيم كه فضاي آن پر از ترانهها و موسيقيهاي مختلف بود و بعد از حركت نظاميها به سمت ميدان صبحگاه و تجمع آنان، گامآهنگ نظامي مينواختند و به اين شكل مراسم آغاز ميشد. در يكي از اين روزها احمد كه كنارم ايستاده بود، روبه من كرد و گفت:
ـ ميداني چه آرزويي دارم؟
ـ نه! آرزويت چيست؟
ـ آرزويم اين است كه روزي بشود كه به جاي شنيدن صداي موسيقي و ترانههاي بيمحتوا، نواي دلانگيز قرآن را هر صبح از بلندگوي پايگاه بشنوم و مراسم با آن شروع بشود.
يكي دوسالي بيشتر نگذشت كه آرزويش برآورده شد و با پيروزي انقلاب، هر روز مراسم صبحگاه قرآن خوانده ميشود و من و دوستانم با شنيدن صداي قرآن از او ياد ميكنيم.[1]
چاي آخر. صفحه 60