افسر بي ادعا و منحصر به فرد نيروي هوايي
محمود ضرابي مي گويد: «من كهنه سرباز نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران هستم.» اين جمله «محمود ضرابي» تيمسار خلبان نيروي هوايي است . وي يكي از دوستان و همراهان شهيد خلبان سيد عليرضا ياسيني است كه پاي خاطرات او از اين افسر شهيد مي نشينيم.
محمود ضرابي در ابتدا به نوع فعاليت شهيد اشاره مي كند: من و رضا هميشه با يك هواپيما پرواز مي كرديم. او از من جوان تر بود. من دوره كابين عقب را گذرانده بودم كه رضا به پايگاه همدان آمد.
رضا خلبان با استعدادي بود بعد كه از دو سال با 1000 ساعت پرواز آموزش كابين جلو را شروع كرد. شهيد ياسيني يكي از بهترين خلبانان شكاري بود.
وي درباره خصوصيات اخلاقي شهيد ياسيني مي گويد: سيد رضا خيلي آرام، كم حرف، نجيب و خونسرد بود. او اهل جنوب ايران در آبادان بود و بسيار خونگرم، دوستدار مردم و وطن خويش بود.
يكي از بارزترين خصوصيت رضا سازندگي در ارتش بود . زماني كه فرمانده مهرآباد بود بيشتر از 14 ساعت لباس نظامي به تن داشت. او كارهاي مفيدي براي ارتش و نيروي هوايي انجام داده بود. سيد رضا مرد پركاري بود.
زماني كه فرمانده پايگاه شكاري بوشهر بود از او دعوت كردند تا به تهران بيايد؛ رضا گفت: «من تهران را نمي شناسم اگر به آنجا بيايم گم مي شوم.»
شهيد ياسيني روحيه سازش پذيري داشت. هيچ وقت نافرماني نمي كرد و با كساني كه از نظر درجه نظامي از او پايين تر بودند بسيار مهربان بود. او افسر بي ادعا و منحصر به فرد نيروي هوايي بود.
ضرابي درباره اولين حمله عراق به نيروي هوايي اضهار مي دارد: با شروع جنگ ساعت 5: 14 دقيقه روز 31 شهريور ماه سال 1359 عراق همزمان به مهرآباد ، بوشهر ، تبريز ، همدان و دزفول حمله گسترده اي كرد. ما در پايگاه بوشهر بوديم و من مسئول عمليات بودم. ساعت 4 بعداز ظهر اولين حمله به عراق را انجام داديم. هدف ها را از قبل در عراق شناسايي كرده و مسير ها مشخص شده بود. من و سيد رضا همان روز با هم پرواز كرديم و در اولين حمله به عراق همه سالم برگشتيم .
دوست و همراه شهيد ياسيني عمليات 140 فروندي يادآور مي شود: اين عمليات روز اول مهر ماه سال 59 از شهر هاي بوشهر ، تبريز ، همدان و دزفول با 14 فروند هواپيما آغاز شد . در اين عمليات 8 فروند هواپيما از بوشهر به خاك عراق حمله كرد . من ليدر دسته بودم و رضا ليدر رزو بود .
صدام در يكي از مصاحبه هاي خود گفته بود « تا به حال آسمان عراق را به اين شلوغي نديده بودم » .
عمليات 140 فروندي يكي از موفقيت آميزترين عمليات ها بود . در اين عمليات « شهيد ابوالفضل مهربان » و « شهيد محمود شادمان بخت » مورد اصابت پدافند عراق قرار گرفتند و به شهادت رسيدند .
وي در ادامه به ذكرخاطره اي مي پردازد: در پايگاه شكاري بوشهر بعد از عمليات 140 فروندي من به همراه سيد رضا و شهيد عباس دوران براي بازديد به پايگاهي رفته بوديم . آنها براي قدرداني از زحمات بچه ها در عمليات حلقه گلي را به گردن ما انداختند و ما با هم عكس يادگاري انداختيم . بعد از شهادت سيد رضا و عباس دوران، فرزندان آنها سيد بهروز ياسيني و امير رضا دوران براي تجديد با پدرانشان هر سال در همان روز و در كنار من عكس يادگاري مي اندازند، تا براي هميشه نام و ياد آنها زنده بماند.
تيمسار خلبان محمود ضرابي در پايان خاطرنشان مي كند: من فرمانده رضا بودم . به ياد ندارم ماموريتي را به عهده رضا گذاشته باشم و او از انجام آن امتناع كند. سيد رضا هميشه براي نبرد آماده بود.
با اينكه فرمانده بودم ولي در مقابل افرادي مثل شهيد ياسيني، شهيد عباس دوران، رضا سعيدي، منوچهر محققي و علي بختياري كه در شجاعت حرف اول را مي زدند هميشه با احترام مي ايستادم. آنها براي من الگوي ايثار و گذشت و فداكاري بودند.
روحشان شاد و يادشان گرامي باد