حالات و روحيات شهدا 2
و
چه دردناك است است قصه هر لحظه بايد خود را براي مرگ آماده كنيم و مرگ را
در برابر ديدگان خويش قرار دهيم. اينها يك طرف، آن لحظةبعد از مرگ را به
خاطر بياوري كه ديگر ياراي هيچ نداري و تنها گواهت كردارت و شهادتت. پس چه
خوب قبل از آنكه مرگ تو را دريابد و هيچ كاري از تو برنيايد به خويش
بازگردي و خود را در تراوزي خويشتن بسنجي. تمام عمر غرق در گناه و شناور در
اشتباه بسان غريقي در لجنزار كه ديگر هيچ اميد نجاتي نداري، بايد به
انتظار مرگ بنشيني تا تو را دريابد. نه هرگز، بينديش و ببين چه ميكني؟ سپس
آن وقت كه به سجده ميافتي و سپاس ميگذاري آن كه تو را براي چنين روزي
زنده نگهداشت؛ روزي كه در راهش و در خدمت مردمي كه براي او قدم برميدارند،
به ميدان بروي. ميدان آزمايش كه يك طرفش كفرو طرف ديگرش سلحشوراني با
ايمان كه براي حق مبارزه ميكنند وقتي اين چنين ميانديشي و خود را در كنار
همة آنها و جزو يارانش احساس ميكني، ديگر مرگ مفهومي ندارد و مرگ را راه
فلاح و سعادت ميبيني و در وصال با الله چه زيباست اين گونه بودن اين گونه
زيستن و اين گونه مردن. آري خدا ميداند كه الآن احساس ميكنم در حال رفتن
به سوي اويم، و بهترين و لذتبخشترين لحظات تمام عمر و زندگيم همين لحظات
است، زيرا يك انسان گنهكار و شرمنده و بينهايت كوچك به سوي معبود خود عشق
خود و رب خود بينهايت عروج ميكند و بالا ميرود. خدايا، اي كاش هزاران
جان داشتم و به خاطر رضاي تو در راه امام خميني كه همان را اسلام عزيز است،
ميدادم.159/رضا عربكرماني بايد
مهيا شد، بايد كوله بار هجرت را بر پشت نهاد و آمادةگام نهادن به سوي
ديار عاشقان شد. و من هجرت كردم از ديارم و از پيش عزيزانم و آمادهام تا
به سوي ديار عاشقان و به سوي الله او كه از هر عزيزي عزيزتر است و نهايت و
غايت اوست، بروم. هجرت كردم و از طريق جهاد كه نزديكترين راهها به سوي او و
يكي از درهاي بهشت است آغاز نمودم، تا اگر لياقت آن را داشته باشم به وجه
الله نظر كنم. خدايا تو چگونه افرادي را انتخاب ميكني و معيار چيست؟ اگر
من داراي آن معيارها نيستم و لياقت اين فوز عظيم را ندارم تو كه قدرت اين
را داري با لياقتم كني با لياقتم كن، تا به نداي «هل من ناصر ينصرني» سالار
شهيدان حسين و نداي رهبرم اين حسين زمان لبيك گفته و در نهايت به سوي تو
بشتابم.138/محمود ذاكري نميدانم
آيا لياقتش را دارم يا نه؟ حتماً كه نه. بنابراين شرم دارم از اينكه خود
را سرباز اسلام فرض كنم. من در اين راه پا نهادهام وجود را به خدا
سپردهام كه به بهترين نحو در سبيل خودش و مستضعفين هدايتم كند و براي خودش
بسازد و به بار آورد. به خدا دوست دارم كه بستر آسايشم را به خارهاي
جانگداز بيابان بگذارند و همه شب بر بالين ناهموار بيدار بمانم، راضيم كه
مرا با زنجير آهنين سخت ببندند و در همان كوه و دشت مرز بر سنگ و خار
بكشانند، ولي هرگز راضي نيستم كه دشمن يك وجب از خاكم را تصاحب كند. آري
گلگون كفنان يعني آنهايي كه در راه دين و عدالت به خون گلوي خود آغشته شدند
در اين جهان جز نام و افتخار نخواهندداشت. بهترين گلهاي پدران و مادران
اين سرزمين را خداوند انتخاب ميكند و ميبرد ولي به اميد خدا ميروم و
ميدانم كه سعادت اين رحمت را ندارم.139/عنايتالله كاووسي چه
خوب است راه تكامل را پيمودن و خدا را ملاقات كردن و براي رسيدن به اين
ديدار چه راهي بهتر از شهادت در راه خدا. پس بشتابيم تا به آرزوي خود برسيم
تا شايد جزو شهداي كربلا محسوب شويم.126/داود اشرفيرهقي ************ اكنون
كربلاي حسيني بار ديگر در كشور ما تجلي پيدا كرده بايد چشم دل را باز كرده
و خداي ناكرده از اين شهادتها غافل نماند. در زمان حضرت اباعبدالله عدهاي
غافل شدند و بعد از واقعة جانگداز كربلا به خود آمدند و حسرت خوردند. يقين
دارم اكنون نيز نداي «هل من ناصر ينصرني» حسين به گوش ميرسد و بايد آن را
درك كرد و با گوش دل شنيد و گرنه اين قافله ميگذرد و به ديگران نخواهيم
رسيد. اي عمر كه روزي به سر مي رسد و همه بايد از اين دنيا رخت بربنديم پس
چه زيباست كه در جهاد في سبيل الله جان خود را تقديم كنيم امّا واي بر آنان
كه در بند دنيا گرفتار آمدند و مسائلي مادي همانند خانه و زندگي و زن و
فرزند و كذاوكذا همانند ريسمانهاي آهنين آنان را نگاه داشته و قادر به حركت
نيستند اكنون زماني است كه نشانههاي فرج امام زمان ديده ميشود. خدا شاهد
است هركس اين مطالب را درك كند ديگر اين دنيا برايش تنگ ميشود و روحش
لحظهاي طاقت اين دنيا را ندارد. همانند طفلي كه در رحم مادر است و هنوز از
دنياي بيرون رحم خبر ندارد چون دنياي ديگر را درك نكرده و به رحم مادر خو
گرفته به رحم دل ميبندد وقتي سرانجام از رحم بيرون آيد جهاني عظيم در
مقابلش پديدار ميشود و تازه طفل متوجه ميشود كه در چه جاي محدودي
ميزيسته است.127/ابراهيم احمدينژاد *************** اي
خفتگان از اين خواب خرگوشي بيدار شويد. اي مستان از اين بيهوشي شهوت
هوشيار شويد و اي بيماران از اين علت غفلت صحت و عافيت طلبيد كه عن قريب
ملك الموت كه دائم گلوي همه ر در دست دارد خنجر مرگ را بر سينة همه خواهد
نشاند و حنجره را به هزار تلخي و تندي خواهد بريد و همه را به عالم ديگري
هدايت خواهد كرد. چه شيرين است مكان جنّت در كنار نيكان و دور از پليدان در
سرايي كه دائم سلام و تحيت ميباشد و چه باك از مرگ كه خود نيز زندگي است و
چه ترس و خوف از ملك الموت در آن هنگام كه بشارت دهد به به چه زيباست رويش
كه حكايت از دوست دارد و چه زيباست تبسم بر لبان مؤمن. دنيا براي مؤمن
كأنه زندان است و مرگ رهايي از اين سجن وغل و بند. برمرگ من نناليد كه
رفتهام بلكه بر خود ضجه زنيد كه ماندهايد و امتحان و آزمايشهاي اين دهر
شما را هر لحظه مورد سنجش خود قرار ميدهد تنها به اطراف خود كه شما را
محبوس در خود كردهاند ننگريد بلكه كمي بالاتر آييد و دنيا رااز بالا نگاه
كنيد خداهيد ديد بازيچهاي بيش نيست و سراي آخرت بهترين جا براي
ادامةزندگي است.128/احمدرضا لشگري ************* شميم
كربلاي حسين مشامم را نوازش ميدهد و ميخواهم با لبيك خودم يكي از ياران
امام حسين باشم. اي حسين جان ميخواهم به ديدارت بيايم. پس مرا درياب اي
امام زمان اين همه ناله كردم و اين همه صدايت زدم تا شايد ببينمت حالا كه
توفيق دادهاي نزد خدا شفيع واقع شو تا شايد خدا مرا ببخشد.129/محمود اسري *************** خدايا
هاي و هوي بهشت را ميبينم چه غوغايي حسين به پيشواز يارانش آمده چه
صحنهاي فرشتگاه ندا دردهند كه همرزمان ابراهيم همراهان موسي همدستان عيسي،
همكيشان محمد، همسنگران علي، همسنگران حسين، همگامان خميني از سنگر كربلا
آمدهاند چه شكوهي! خدايا
به محمد بگو كه پيروانش حماسه آفريدند به علي بگو كه شيعيانش قيامت به پا
كردند و به حسين بگو كه خونش در رگها ميجوشد. بگو كه از آن خونها سروها
روييد، ظالمان سروها را بريدند، اما باز هم سروها روييدند.130/حسين محزونيه *************** خداي
من مولاي من عشق تو و عشق حسين تو ما را به اين جا كشانده. يا اباعبدالله
يا حسين بن علي اي سرور شهيدان مولا جان عشق تو را شيعه هزاران سال در سينه
نگاهداشته، هزارن سال شيعه آب راحتي با ياد تو نوشيده هر صبح و شام تو را
ياد كرده در كودكي شير مادر را همراه با اشك مادر كه در سوگ تو ميريخته
خوردهام مولا جان در قيامت اين عاشق و سرباز خسته دلت را فراموش نكن كه
سخت به تو محتاجم مولا جان آرزو دارم در هنگام شهادت خاك پايت را به همراه
خون بدنم سرمة چشم كنم.131/امير جعفريپور ************** يا
حسين چقدر دلم ميخواهد كه در روز عاشورا به پيشت بيايم. اي عاشورا تو را
به خون مظلوم ريخته شده قسمت ميدهم كه مرا در خودت درياب و به آنها ملحق
كن. يا عباس چقدر به تو مهر ميورزم كه دستهايت را در راه اسلام دادي. آرزو
مي كنم كه اي كاش مثل تو ميرفتم. آرزو دارم كه بدنم مثل بدن حضرت حسين و
ابوالفضل و شهيداني گمنام و مفقود الجسد مثل حفيزاده و رحيم خلجي در
بيابانها در روي سنگها و در مقابل خورشيد بماند تا سرورم حسين مرا به
ميهماني ببرد.132/عباس بابائي ************** دوست
دارم در روز حمله روزه باشم و با لب تشنه به شهادت برسم و مثل امام حسين
از اين دنيا بروم. از خدا ميخواهم در آخرين لحظة زندگي من آنگاه كه خون از
بدنم جاري ميشود خدا بر سرم منّت گذارد و با ديدن روي مهدي از دنيا بروم
چون آرزو دارم تا آقايي تا مولايم تا حجت صاحب الزمان را در آن لحظه ببينم و
روي ماه او را ببوسم.133/مهدي صفائي **************** خداوندا،
من بندة خوبي براي تو نبودم ولي حداقل كاري بكن كه در لحظة مرگم بر
بيهودگي مرگم حسرت نخوردم. لااقل بتوانم با مردنم در مسير تو باشم جلوي
سالار شهيدان حسين بن علي و شهيدان انقلاب اسلاميمان مخصوصاً دكتر بهشتي و
مطهري سربلند باشم. من كه زنده بودنم براي اسلام سودي نداشت، بلكه بتوانم
با ريخته شدن خونم بر حق بودن امام خميني و راهش گواهي دهم و خط سرخ تشييع
علوي را كه همواره در طول تاريخ سرخ بوده سرختر كنم.134/محمدحسن اماني همسراني ************* بايد
بگويم كه آرزوي ديدار آقا امام زمان تا اين تاريخ در دلم مانده است. شايد
وقت زيارت و ديدارش را يافته باشم و در آخرين لحظات عمرم سر به زانوي
مباركش بگذارم.135/مصطفي بلاغتنيا *************** پروردگارا از تو ميخواهم كه اگر درون قبرم بودم امام زمان قيام نمود مرا از قبرم بيرون آوري و در ركاب آن حضرت قرار دهي.136/جعفر پاكطينت ************** مدتي
است احساس راحتي ميكنم، گويي يك كوله از گناهانم ر از دوشم برداشتهاند و
دلم هواي ديار ديگري كرده است، گويي حسين مرا صدا ميزند و ميگويد بيا
آخر تو هم حسين حسين گفتهاي و زير لب زمزمه كردي آخر تو هم براي من بر
سينة خود زدي و اشكي ريختهاي بيا كه در انتظارت هستم.137/علي رسولي
ميروم
تا به نداي «هل من ناصرٍ ينصرني» سيدالشهدا لبيك گويم. مدتهاست كه به
انتظار شهادت نشستهام و از شهرمان هجرت ميكنم. ميروم به جايي كه ياران
حسين عاشقانه و با نيتي پاك جان خود را فداي الله و قرآن و اسلام ميكنند
جايي كه مردان حق از تمام وابستگيهاي دنيوي چشم پوشي كردهاند از زن و
فرزند و خانواده و پدر و مادر دور شدهاند تا به حق بپيوندند. ميروم كه
شايد بتوانم با قطرهاي از خونم خدمت كوچكي به اسلام و دينم كرده باشم كه
اسلام به خون احتياج دارد تا آبياري شود تاتمام مستضعفان جهان از
جهانخواران مستكبر نجات يابند، به ياد روزي كه به امامت امام امت در قدس
نماز خوانده شود.113/حسينعلي غلامعلي يزدي ************* خيلي
دعا كردهام كه شهيدي گمنام گردم. زياد در پيش ديگران از من صحبت نكنيد
نمي خواهم ذرهاي از اين همه اجري كه شهيد دارد كاسته شود.114/جواد رضائينيا ********** تربيت
شدگان در دامن مسجد شعارشان اين است:« يا ابا عبدالله اني سلمُ لِمن
سالَمَكم و حَربُ لِمن حاربَكُم الي يومِ القيامهِ» ولي چه كنم اين وابسته
به تعلقات دنيايي بيخبر از حب الهي و مقام روحاني بلكه فرو رفته در
پردةمعاصي كي تواند به مقام حسين و تحقق اين شعار برآيد. مگر حياتم را
سرگرم تركيب الفاظ انسان نموده و خود را چون رياكاران در درياي خروشان
معصومان بسيجي انداخته كه شايد جلوهاي از نور اين پاكان بر چهرةآلوده به
گناهم پرتوي افكند و مؤمنان را كه تشخيص به ناپاكان از طريق تزكيه نفس خود
آسان است دچار ترديد نمايم و بدين هوا چند صباحي را به خوشنامي بگذرانم و
يا اينكه اصالت نور پاك آنان در من اثر گذارده و مرا به دنبال خود كشند تا
اينكه موتم را به شهيد شدن در راه خدا آرزو نمايم و درك شهادت را كه
خالصانهترين نيت و بهترين شيوة مردن و برترين عبادت و نزديكترين راه قرب
الي الله است نهايت دوستي به خدا دانسته و مردن را حق و به سوي حق شتافتن
را واجب و مكث كردن در اين راه را گناه خوانم.115/حسين عبدالحسيني ************ عروس
ما گلولههاي دشمن لباس دامادي ما كفن آرايش و زيبايي ماخون عشق ما خداوند
لذت ما افتخار شهادت فرزندان ما ادامهدهندگان راه انبيا هستند.116/زينالعابدين شجاع *************** من
چيزي را گواراتر از شربت شهادت نميدانم شهادت چيزي نيست كه بتوان آن را
با زبان بيان كرد شهادت معاملهاي است كه انسان با خدا ميكند. يعني انسان
جان خود را به فروش ميگذارد و خريدارش هم فقط خداست.117/حسين بهزادپور ***************** آرزو
دارم كه گمنام شهيد شوم در راه اسلام و خدا و آرزو دارم كه بدن بيجانم
مانند پيكر ديگر برادران دينيم قطعه قطعه گردد و پيدا نشود، در آن موقع است
كه خداوند از شما امتحان و آزمايش ميكند كه ببيند آيا شما آن امانتي كه
از او گرفته بوديد با دل و جان و خوشحالي هديه ميكنيد يا نه؟118/حسن مهديپندار ************** از
خداوند سبحان خواستهام كه نه اسير شوم نه معلول بلكه تمامي پيكرم را خالق
منان از من پذيرا باشد و اگر شهادت را نصيبم نمود در صف اول معركه شهيد
شوم.119/اميرسياوش مطلع *********** هيچ
چيز جز كار براي رضاي خدا و خدمت به اسلام عزيز وشهادت آرزوي من نيست و
هيچ چيز جز شهادت نميتواند گلوي تشنة مرا سيراب كند. ميخواهم مسير از
لجن تا روح خدا را طي كنم و شهادت دهم. اميدوارم درخت اسلام باخون من و
برادرانم سيراب شود و آنگاه جوانه زده و براي ملتم ثمر دهد.120/مجيد داورراد ************ با
قلبي مملو از عشق به شهادت و با قلمي آغشته به شيرة قلبم مينويسم تا امر
خداوند متعال را اطاعت كرده باشم همانطوري كه خداوند رحمان و رحيم آرزوي
حضور در جبهه حق عليه باطل را برايم برآورده كرد اميد آن دارم كه آنچه در
دست دارم و براي عرضه به درگاه عظيمش بردهام با اينكه لايق به معامله
نيستم و از ارائة آن واقعاً شرم دارم از اين حقير قبول نمايد.121/حميد محمدكريمي **************** احساس
مي كنم در اين سرزمين خوزستان مانند جنگهاي بدر و خندق در كنار پيامبرم و
هر لحظه در جلوي چشمانم امام زمان را ميبينم. چقدر شهادت در راه خدا
زيباست.122/علي اكبري لاهيجاني ************ من از اين دنيا چيزي نميخواستم مگر شهادت كه آخر هم نصيبم شد.123/مرتضي لآلي ************ چه
زيباست پرواز به سوي الله چه شورانگيز است پرگشودن به سوي معبود و چه
شيرين است قرار داشتن در قلة بودن، فنا شدن در هستي و آغاز زندگي جاويد.124/محمود اميني ************* اي شهادت چقدر زيبايي به قدري كه نميشود توصيف كرد، خدايا از اين زيبايي شهادت به ما عطا كن.125/اكبر فارسيان ************* چه
خوب است راه تكامل را پيمودن و خدا را ملاقات كردن و براي رسيدن به اين
ديدار چه راهي بهتر از شهادت در راه خدا. پس بشتابيم تا به آرزوي خود برسيم
تا شايد جزو شهداي كربلا محسوب شويم.126/داود اشرفيرهقي
***************** چند
وقتي است كه دلم پرپر ميزند و ميخواهم به آنجا بروم كه جاي حقيقي من است
و از اين دنياي تنگ و كوچك جدا شوم و به جايي بروم كه لايق انسان حقيقي
است. دل و روحم مانند تشنهاي است كه به آب احتياج دارد، و يا مانند
گرسنهاي است كه خود را به هر در و پيكر ميزند تا ناني به دست آورد،و يا
مانند عاشقي است كه براي معشوقه خود دست به خودكشي ميزند، ولي اين را نيز
بگويم،اين عشقي كه در جسم و روح من به وجود آمده بالاتر از همه اينهاست؛
عشقي در وجود من است كه اين عشق وجودم را ميسوزاند و هر روز بيشتر و بيشتر
ميشود. ديگر نميتوانم طاقت بياورم و دل به درياي عشق الهي ميزنم و خود
را فداي عشق الهي ميكنم./ مصطفي بهمنپور ***********************
من چون سربازان امام حسين آن 72 تن ميگويم: اي حسين به خدا اگر مرا هزاران بار قطعه قطعه كنند دست از دين خدا و حمايت از روح خدا برنميدارم، و اگر با تكه تكه شدن من اسلام عزيز باقي ميماند اي گلولهها اي خمپارهها اي توپها اي راكتها و اي آتشها مرا دريابيد و خاكسترم كنيد. اين جواناني كه به جبهه ميروند تمامي عاشقند اگر عاشق نبودند به اين سادگي به جبههها و مرگ كشيده نميشدند.98/محمدرضا صفري
***************
اميدوارم كه با خون ماجوانان و پيروان امام اين سربازان اسلام پرچم خونين اسلام در سرتاسر جهان برافراشته شود و آنقدر بايد در درياي خون شنا كنيم تا به ساحل حقيقت و آزادي برسيم. خون پاسداران و سربازان است كه درخت اسلام را آبياري ميكند.99/محمد معصومي طاقچهحق
*************
بارالها خود مي داني كه من هرگز نميخواستم در بستر يا به مرگ طبيعي و عادي از دنيا بروم چرا كه براي يك سرباز امام زمان و پاسدار اسلام به مرگ طبيعي مردن زشت و قبيح است.100/رضا عزيزي علويجه
**********
به خدا قسم مرگ سرخ هيچ امر خلاف انتظار و تازهاي را برايم پديد نياورده است نه تنها پيشامد شهادت برايم ناگوار نبود بلكه آنقدر به اين سرنوشت علاقه داشتم و رسيدن به آن برايم شورانگيز و هيجانآور بود كه شهادت برايم دوستداشتني و شور انگيز شد.101/داود عبدي
************
شايد باور نكنيد ولي به خدا قسم ميدانم كه شهيد خواهم شد. ما جوانها بايد تا آخرين قطرة خون مبارزه كنيم و اگر خدا خواست سعادت بدهد در اين راه شهادت است.102 /بهروز فخر شيخالاسلامي
***********
من اينك پس از سالها فكر ميكنم كه بهترين و گهربارترين لحظههاي عمرم فرارسيده است و با گامهاي استوار و چابك به طرف معشوق خويش ميروم. حس ميكنم لحظههايي كه به دنبال آن ميگشتم فرا رسيده است و خدايم مرا ميخواند.103/فرامرز عليحسيني
************
به شهادت جهان دل بسته بودم مثل نوزادي كه تازه از شكم مادرش به دنيا ميآيد و تنها بجز شير مادر چيز ديگري لب نميزند و تنها از پستان مادر شير ميخورد و من هم مثل آن نوزاد به شربت شهادت دلبسته بودم و تنهااميدم آن بود كه در راه خدا كشته شوم.104/سعيد طاهرنژاد
***********
با ناباوري از مسافتي دور به آن مينگرم. راستي آيا من آنقدر قابل هستم كه لقب شهيد را به خود اختصاص دهم.105/بهرام سياوشاني
***********
آرزوي من در اين دنيا رسيدن به آن نقطهاي بود كه بتوانم بزرگترين خدمت را بكنم و بعد شهيد شوم، آن هم چه شهادتي؛ شهادتي كه پيش از آن در بدترين سختيها و رنجها و بعد نه با يك زخم بلكه دوست دارم بدنم چاك چاك شود تا در فرداي قيامت از روي اباعبدالله الحسين با آن بدن چاك چاكش خجالت نكشم.106/عليرضا احمدي
**************
به اميد ثانيهاي هستم كه مرگ سرخ را كه از محراب علي و حسين سرچشمه ميگيرد در آغوش بگيرم. حال اگر شهيد شدم بيتابي نكنيد چون من به هدف خودم رسيدهام.107/امير ارزانقودي
***********
دوست ندارم كه در خانه بدون هيچ كوشش در راه خدا يا هوا و هوس در بستر بميرم. دوست دارم بذري در اين دنيا كاشته باشم تا ثمرة آن را در آن دنيا برداشت كنم.108/حسين رجبيفرد
*************
دلم ميخواهد كه در جبهه و در هنگام جهاد بميرم و نه در بستر و براي ديگر برادرانم سنگر بشوم.109/حسينعلي غلامعلي يزدي
************
آرزو دارم در يكي از حملات جبهه عليه بعثيها شركت كنم و با پيروزي برگردم و اگر شهادت نصيبم شد اميدوارم اولين شهيد زادگاهم باشم.110/سيدمرتضي طاهري
************
مرگ حق است و سرانجام زندگي همه گذر از اين معبر است اما چه زيباست مرگ در راه خدا و جهاد در راه او.111/مصطفي محمدي
*************
جوانهاي عزيز بايد بدانيم كه مرگ هر موقع كه باشد به سراغ ما خواهد آمد پس چرا ما به سراغ مرگ نرويم و آن را در آغوش نكشيم. كه مرگ ما رادر آغوش بگيرد و اين دنيا جاي ماندن نيست و بايد همه برويم شرافتمندانهترين مرگ شهادت در راه خداست.112/غلامعلي محمدزاده
***************
سالهاي فراواني از عمرم سپري شد و شبها و روزها پشت سر هم از راه رسيدند و درخزيدند و چهره واقعي زندگي همچنان براي من تيره و تار و به شكل معماي ناگشودني همواره آزارم ميداد. و با گذشت روزگاران آن چهره ملكوتي زندگي، پوشيدهتر ميگشت، از آن هنگامي كه به دنبال آن معبود محبوب گشتم نخستين پردهاي كه از جلوي چشمانم كنار رفت، پرده ناداني بود كه گمان ميكردم زندگي همان خورد و خراب است، كه خداي مهربان از فرو رفتن در آن منع كرده است؛ پرده دوم هنگامي برداشته شد كه خود را در تكاپو در مرز زندگي و مرگ ديدم و از زندگي و مرگ در زندگي نگذشتم. خدايا، اي آفريدگار مهربان من، ديدم چه حقيقتي نورانيتر از خورشيد و نوازشگرتر از نسيم صحرايي در اين لحظات بود كه خدا خداگويان سر تاسر هستي در برابر ديدگانم درخشيدن گرفت، و چهره واقعي زندگيم را ديد. اين همان چهره ملكوتي بود كه از بوته «ونفخت فيه من روحي» شكفته و چون گل زيبا ميخنديد و عطرافشاني ميكرد، اين سير و سياحت دروني جديد و پرواز معراجي همان «شهادت» است كه خداوند هستيبخش انسان را به شرف آن نايل فرمود./ غلامرضا ساقنديان طوسي
******************
«قل ان صلواتي و نسكي و محياي و مماتي الله رب العالمين»، در هنگام غروب نزديكيهاي اذان، بدنم از خوف خداوند مانند بيد ميلرزد و احساس اين را دارم كه خداوند متعال و قادر و منان نظري به من حقير دارد و در هنگام نماز مغرب اشك شوقي از ديدگانم جاري ميشود و احساس اين را دارم كه خداوند گناهان اين حقير را خواهد بخشيد و مرا هم در جوار ديگر شهدا قرار خواهد داد. به خاطر همين، در طول مدت عمرم بهترين لحظهها و شيرينترين لحظهها، همين لحظات ميباشد كه اين احساس به من دست ميدهد. عزيزم،عاشقي دارد كلاسي / در آن بس ره بود،هر عام و خاصي / معلم «الله» و درسش «جنون» است / الفبا، «حا» و «سين» و «يا» و «نون» است / مهدي ملكي
اميدوارم كه خداوند قلب ما را به نور ايمانش منور سازد و ما را آشنا با خود گرداند و لذّت عبادتش را از ما نگيرد و لذت مناجات را بر ما افزون كند. بارالها عطا فرما بر ما شهادت را در راهت هرچند كه لايق نيستم. رضاي ما رضاي اوست و تسليم هستيم در قضاي او هرچه كه بخواهد انجام دهد. اگر بندة واقعي او باشيم كه لذتي بالاتر از آن نيست خلوص در عمل شرط اصلي كار است. خداوندا اگر مهرش را در دلي بنهد آن دل به كمال واقعي خواهد رسيد. قلب مريض به هيچ وجه نميتواند به خواستةخود برسد قلبي كه مريض باشد بايد درمان شود و درمان آن دعا و نيايش و ذكرهاي متعدد و آماده سازي قلب از لحاظ معنوي است. اي عزيزانم به اين دنيا و زيورآلاتش منگريد بياييد و نگاهي به آخرت افكنيم آنجا كه مال و ثروت و پول و مقام بدرد نميخورد از شما ميپرسند كه كجاست عمل نيكوي تو. نامةعمل را ميدهند تماماً سياه است. بياييم عبد خدا باشيم دروغ نگوييم غيبت نكنيم تهمت نزنيم ريا نكنيم منافق نشويم و همة صفات پليد شيطاني را كنار گذاريم. بياييم آدم شويم بندة خدا شويم او را سجده كنيم و نعمات بيكرانش را شكر كنيم. اي انسانها، قلب ما باخندة زياد سياه ميشود با خوردن زياد با فكر به دنيا و به مال دنياسياه ميشود بياييد قلب سياه را با خلوص نيت و با صفات نيك صيقل دهيم اي انسان در اين مدت براي او چه كردهايم؟ براي او نه براي خود چه كردهايم؟ چه توشهاي برداشتهايم شناخت ما انسانها نسبت به خداوند بسيار ضعيف است خداوندي كه ما را از نطفةنجس به كمال رساند و بدين شكل زيبا و آراسته خلق كرد. ماهنوز جزو هدايت نيافتگانيم به اين دليل كه تعبد ما نسبت به شيطان خيلي بيشتر است. در نمازهايمان سست، در انجام فرايض سست، اصلاً در اصل بندگي ضعيف هستيم. اگر بندة واقعي او باشيم لذتي بالاتر از آن نيست به شما سفارش ميكنم كه عبد خدا باشيد نه غير.86/سيدمحمدجواد اماميان
************
خود سازي اساس همه چيز است خود سازي تزكيه نفس است كه زمينه از بين بردن هوا و هوسهاي ماده پرستيها دروغ غيبت و دوري و جدايي از شيطان را فراهم ميسازد و انسان را به سوي پرهيزگاراي و تقوا خداپرستي توحيد امر به معروف و نهي از منكر به طور كلي رسيدن به معبود اصلي الله كمك و مدد مينمايد.87/محمد حيدري درمني
***********
اگر نفس ما گرفتار مرضي چون كبر و غرور شود احتياج به دارويي چون خضوع و خشوع و تواضع و فروتني دارد. اگر خداي نخواسته نفس ما دچار مرضي چون ريا گردد بايد بدانيم داروي اين مرض اخلاص است. و اگر دچار دنيا پرستي و لذت دنياشويم داروي آن زهد و ورع است. بكوشيم تا انواع و اقسام مرضهاي روحي را از خود دور نماييم و با نفسي بدور از هرگونه شرك و ريا فراروي حضرت حق بايستيم و يا الله بگوييم.88/محمدحسين سلاميان سرخابي
*************
ما بايد در وهلهاول خود سازي را از خويش شروع كنيم بايد از خودمان هجرت كنيم از تمام كارها و تمام چيزها كه ما را به گناه ميكشاند و از خدا دور ميدارد و بر هواي نفسمان كه بزرگترين دشمن نزديكمان است پيروز شويم آن وقت خدا از ما راضي و خشنود ميشود.89/ذبيحالله مهدوي ظفرقندي
**************
اي چشمانم از شما ميخواهم كه تيز بين باشيد و دشمنان اسلام را خوب ببينيد از شما بازوهايم ميخواهم كه قوي باشيد و از شما پاهايم ميخواهم اين يك دفعه را هم احساس خستگي نكنيد و از تو قلبم ميخواهم كه محكم و استوار كار خودت را انجام دهي تا بتوانم وظيفة خود را كه خيلي سنگين است انجام دهم شايد بتوانم در صحراي محشر روسفيد باشم و در پيشگاه حسين سالار شهيدان شرمنده نباشم.90/حسين رحمانآبادي
**********
ما با نثار خون خود درخت تنومند اسلام را آبياري نموده و اين نويد را ميدهيم كه اي امام عزيز و اي ملت شهيد پرور ايران تا خون ما جوانان رزمنده در اين سرزمين ميجوشد هيچ قدرتي نميتواند به اسلام كوچكترين صدمهاي برساند.91/علياكبر تركنژاد
************
آرزويم شهادت و پيروزي جهان اسلام است آرزو دارم شهيد شوم تا خداگونه به اوج كمال برسم.92/مهدي نيكبخت
***********
اي كاش به جاي يك جان صد جان ميداشتم و همه را يكجا فداي اسلام ميكردم.93/محمدحسن شيرآسب
**************
خدايا تو رابه جان امام حسين تو را به علي اكبر تو را به گلوي بريدة علي اصغر ار تو ميخواهم مرگ در بستر را براي من مقرر نفرمايي اگر پيكرم را تكه تكه كنند و آتش بزنند و خاكسترم كنند و درآب بريزند بازهم ميگويم اسلام پيروز است و شرق و غرب نابود است.94/اصغر محبي
**************
در تشييع جنازهام قرآن را برتابوتم بگذاريد كه همه بدانند پيرو كتاب آسماني و پيرو محمد بودهام و عكس امام را بالا گيريد كه همه بدانند كه فرزند و مقلد امام بودهام و ميگويم كه مرگ بر آمريكا مرگ بر استكبار بلوك شرق و غرب و درود بر اسلام.95//محمدمهدي فرحزادي
*************
من جانم را در راه اعتلاي اسلام و استقلال ميهن اسلامي فدا كردم به رهبرم بگوييد كه من تا خون در رگ داشتم فرياد الله اكبر خميني رهبر را به گوش همه رساندم. به ملتم بگويد كه من درس شهادت را در مكتب اسلام آموختم به آموزگارم بگوييد من اين گونه در كلاس انقلاب حاضر و ناظر بودم. به همرزمانم بگوييد كه من تكليفم را در آخرين لحظات حساس نيز نوشتم. نه با قلم بر كاغذ بلكه با خون بر خاك به پدر و مادرم و خواهرانم بگوييد كه من كارنامة قبوليم را با امضاي خون گرفتم.96/محمدرضا صفري
************
افتخار هر فرد مسلماني است كه با مال و جان خويش در راه خدا قدم بردارد. وقتي كه تنها هستم فكر ميكنم كه ياران امام حسين براي چه و به خاطر چه با دشمنان مبارزه كردند و شهيد شدند و انگيزةآنها چه بوده است و چه هدفي را دنبال ميكردند. بلال حبشي براي چه آن همه شكنجه را به جان خريد فقط براي رضاي خدا مگر من از علي اكبر حسين و قاسم بن الحسن بالاترم؟ مگر خونم از خون همة شهيداني كه در انقلاب و جنگ و يا توسط منافقين شهيد شدند رنگينتر است؟ من كه محصل بودم واجب و وظيفة شرعي خود دانستم كه ايران وطن عزيزم، را از چنگال بيگانگان برهانم. به اميد پيروزي سپاه اسلام بر كفر.97/مهدي آطاهريان
من اعتقاد دارم كه خداي بزرگ انسان را به اندازة درد و رنجي كه در راه خدا تحمل كرده است پاداش ميدهد و ارزش هر انسان به اندازه درد و رنجي است كه در اين راه تحمل كرده است. و ميبينم كه مردان خدا بيش از هر كس در زندگي خود گرفتار بلا و رنج و درد شدهاند. علي (ع) را بنگرديد كه خداي درد است و گوي بندبند وجودش با درد و رنج جوش خورده است. حسين را نظاره كنيد كه در دريايي از درد و شكنجه فرو رفت كه نظير آن در عالم ديده نشده است و زينب كبري را ببينيد كه با درد و رنج انس گرفته است. درد دل آدمي را بيدار ميكند روح را صفا ميدهد غرور و خود خواهي را نابود ميكند نخوت و فراموشي را از بين ميبرد. انسان را متوجه وجود خدا مي كند انسان گاهگاهي خود را فراموش ميكند.فراموش ميكند كه بدن دارد بدني ضعيف ناتوان كه در مقابل عالم و زمان كوچك و ناچيز و آسيب پذير است فراموش ميكند كه هميشگي نيست و چند صباحي بيشتر نميماند فراموش ميكند كه جسم مادي او نميتواند باروح او هم پرواز شود. از اين رو انسان احساس ابديت و مطلقيّت و غرور و قدرت مي كند سرمست پيروزي و اوج آمال و آرزوهاي دور و دراز خود بيخبر از حقيقت تلخ و واقعيتهاي عيني وجود به پيش ميتازد و از هيچ ظلم و ستم روگردان نميشوداما درد آدمي را به خود ميآورد حقيقت وجود را به آدمي ميفهماند و ضعف و زوال خود را درك ميكند و دست از غرور كبريايي بر ميدارد و معني خودخواهي و مصلحت طلبي و غرور را ميفهمد و آن را توجيه نميكند. خدايا ترا شكر مي كنم كه باران تهمت و دروغ و ناسزا عليه من سرازير كردي تا در ميان طوفانهاي وحشتناك ظلم و جهل و تهمت غوطهور شوم و نالة حق طلبانة من در برابر غرش تندرهاي دشمنان و بدخواهان محو و نابود گردد،كه در دامان عميق و پرشكوه درد سر به گريبان فطرت خود برم و درد و رنج علي را تا اعماق روحم احساس كنم. علي بزرگ علي نمونه، علي مظهر اسلام و عنايت و عبادت و محبت و ايمان و عشق و تكامل است، كه با تمام عظمت و درخشش بيش از هر كس مورد تهمت و دروغ و ناسزا قرار گرفت، بيش از هزار و چهارصد سال تاريخ و هزارها عبرت روزگار هنوز هم مورد هجوم تبليغات شوم طاغوتيان بوده است و در اذهان اكثريت مسلمانان باقي است. و شخصيت بيهمتاي اين نمونةروزگار براي ميليونها بشر ناشناخته مانده است.
خدايا ترا شكر ميكنم كه مرا با درد آشنا كردي تادرد دردمندان را لمس كنم و به ارزش كيميايي درد پي برم و ناخالصيهاي وجودم را در آتش درد بسوزانم و خواستههاي نفساني خود را زير كوه غم و درد بكوبم و هنگام راه رفتن به روي زمين و نفس كشيدن وجدانم آسوده باشد تا به وجود خود پي برم و موجوديت وجود خود را لمس كنم. خدايا ترا شكر ميكنم كه مرا در آتش عشق گداختي و همة موجوديت و خواستنيها را بجز عشق و معشوق در نظرم خوار و بيمقدار كردي تا از كنار هر حادثة وحشتناك به سادگي و آرامي بگذرم و دردها تهمتها ظلمها و فشارها و شكنجهها را با سهولت تحمل كنم. خدايا ترا شكر ميكنم كه لذت معراج را بر روحم ارزاني داشتي تا گاهگاهي از دنياي ماده درگذرم و آنجا جز وجود تو را نبينم جز بقاي تو چيزي نخواهم بازگشت از ملكوت اعلي براي شكنجهاي آسماني باشد كه ديگر به چيزي دل نبندم و چيزي دلم را نربايد. خدايا اكنون احساس مي كنم كه در دريايي از درد غوطه ميخورم در دنيايي از غم و حسرت غرق شدهام به حدي كه اگر آسمانها و زمين را و همة ثروت وجود را به من ارزاني داري به سهولت رو ميكنم و اگر همة عالم را عليه من آتش كني و آسماني از عذاب بر سرم بريزي و زير كوههاي غم و درد مرا شكنجه كني حتي آخ نگويم كوچكترين گلهاي نكنم كمترين ناراحتي به خود راه ندهم فقط به شرط آنكه ذكر وياد و زيبايي خود را از من نگيري و مرا در همان حال به دست بلا بسپاري كه بدانم اين بلا از محبوب به من رسيده است تا احساس لذت كنم و همة دردها و شكنجهها را به جان و دل بخرم و اثبات كنم عزت و ذلت دنيا براي من يكسان است لذت و درد دنيا مرا تكان نمي دهد شكست و پيروزي مادي در من تأثيري ندارد. خوش نداشتم و ندارم كه دوستانم و بزرگان به خاطر دوستي و محبت از من دفاع كنند و مرا از ميان طوفان بلاي خودشان نجات دهند. خوش نداشتم كه رحمت و شفقت دوستان و مخلصين را برانگيزم و از قدرت معنوي و مادي آنان در راه هدف مقدس خويش استفاده كنم. اما هميشه ميخواستم كه شمع باشم و بسوزم و نور بدهم و نمونهاي از مبارزة كلمةحق و مقاومت در مقابل ظلم باشم ميخواستم هميشه مظهر فداكاري و شجاعت باشم و پرچم شهادت را در راه خدا بدوش بكشم ميخواستم در درياي فقر غوطه بخورم و دست نياز بسوي كس دراز نكنم ميخواستم فرياد شوم و زمين و آسمان را با فداكاري و ايمان و پايداري خود بلرزانم ميخواستم ميزان حق و باطل باشم و دروغگويان و مصلحت طلبان و غرض ورزان را رسوا كنم. ميخواستم آنچنان نمونهاي در برابر مردم به وجود آورم كه هيچ حجتي براي چپ و راست نماند و طريق مستقيم و روشن و صريح و معلوم باشد هر كسي در معركة سرنوشت مورد امتحان سخت قرار نگيرد و راه فرار براي كسي نماند. هميشه آرزو داشتم اگر دوستانم ميخواهند از من دفاع كنند به خاطر حق دفاع كنند نه بخاطر محبت و دوستي اگر به هدف من علاقهمندند به خاطر طرفداري از حق باشد نه رحم و شفقت به دوستي دلسوخته و رنجديده كه احياناً كسب قلب او ثواب باشد.85/محمد ملكان
***************
اي كاش قلب آدمي به رشته تحرير درميآمد تا عشق وشور آن به طور همگاني به وصف درآيد. اي كاش خداوند به ما چشم بصيرت عطا ميفرمود تا ديگر به شهيدان «في سبيلالله« مرده نگوييم. و اي كاش توانايي شناخت اماممان را داشتيم و قادر به فهم كلامش و درك جاذبه الهياش بوديم، چرا كه در اين صورت مرگ، چهره دهشتزاي خود را به زيبايي شيريني داد كه نه با نظم و نه با نثر قادر به وصفش نبوديم./ عليرضا حجتدوست
***************
آري، چه زيباست جان دادن در راه او (خدا)، و چه لذتبخش است حاضر شدن در محضر قيامت با تن خونين،و چه غرورآفرين است با روي تابان بر رخسار سيهگونه شيطان صفتان نگريستن، و چه شكوهمند است لحظه وصال با دوست و لحظه فراق از يار، و چه شگفتآور است استقبال الله از جنود خود،و چه دلرباست لبخند پيروزي بر لبان امام. / حميدرضا اميرسليماني
***************
وه،چه زيباست كه خريدار و مشتري انسان خدا باشد، و چه والا و پرعظمت است انساني كه از تمام زشتيها بريده باشد كه خدايش خريدار او باشد و او را به دست زشتترين انسانهاي زمين بكشد و به نزد خويش ببرد. / محمود عبادسيچاني