پيام شهيد به پدر و مادر5
مبادا، مادرم، كه فغان كني و گريان باشي و كافران از اين حالت تو خوشحال شوند. بدان كه جوان تو، با اينكه به خاطر هيچچيز و هيچكس تو را هيچوقت ترك نميكرد، اينبار به خاطر قرآن و به خاطر اسلام عزيز تو را ترك كرد. مادر خوبم، من بيوفا و عهدشكن نسبت به تو نبودم؛ لذت شهادت و بهشت بيشتر از اين است كه در پيش تو بمانم. تمنا ميكنم دشمن را خوشحال مكن كه مادر شهيد هستي و من راه بهشت را براي تو هموار كردم. مادرجان، خوشحال باش از اينكه فرزندت را در راه اسلام از دست ميدهي؛ ديگر در آن دنيا فاطمة زهرا(س) از تو گله ندارد./مصطفي محرابيانفرد
******************
پس از مرگم، به كساني كه در صف مخالفين اسلام و روحانيون هستند هرگز اجازه نميدهم قدم ننگينشان را بر مزارم بگذارند ـ و لعنت بر مخالفين! از تمامي شما ميخواهم كه كسي به روي قبرم نيفتد و بوسه بر خاك قبرم نگذارد. و كسي حق اشك ريختن بر مزارم را ندارد، مگر آنكه اشك شوق باشد. و اگر دوستدار من هستيد، بايد خوشحال باشيد كه از اين كثافتها و نكبتها دور شدهام و به آرزوي خود رسيدهام و به خدايم پيوستهام. اميدوارم شهادتم سدي در راه پيشروي منافقان و دورويان گردد./رضا ابراهيم قزويني
******************
مقداري پول و كاركردي من دارم كه تا آنجا كه ميتوانيد از آن به مستمندان و فقيراني كه بازوان اين انقلاب و ياريدهنده و از مظلومان اين كشور هستند كمك كنيد. از دوستان و خويشان حلاليت بطلبيد./محمد افشاري
******************
خانوادة عزيز، صابر باشيد و گريه نكنيد. براي مراسم عزاداري بيش از حد خرج نكنيد كه اسراف است. هزينة مراسم را فقط براي مستمندان خرج كنيد./اميرهوشنگ اماني
******************
مادر مهربانم، نتوانستم آنطوري كه بايد برايت خدمت كنم. مادرجان، براي من گريه مكن، زيراكه من خونم را براي نابودي دشمن ريختم و تو با گرية خود قلب دشمن را شاد مكن. ميدانم كه طاقت شنيدن كشته شدن مرا نداري، ولي از تو ميخواهم، تا آنجا كه ميتواني، مقاومت و صبر بنمايي. به خواهرم بگو كه نتوانستم در مقابل جواب برادرم كه جلوي چشمم شهيد شد پاسخ ندهم./محمد ابراهيمي
******************
من اين تكليف شرعي را به گردن خانوادهام ميگذارم كه اصلاً راضي نيستم در جايي و يا مجلسي، چه شما و چه فاميل نزديك يا دور، به خاطر از دست رفتن من حرفي بزنيد، كه خلاف روش رسولالله و اربابم، امام حسين(ع) است و خداي نكرده اجر خودتان را هم بيهوده از بين ميبريد./هادي آشتياني عراقي
******************
پدر و مادرم و اقوام من، بر من نگرييد، زيرا گريه بر شهيد و شيرمردان خوب نيست. بر مزار من تفكر كنيد زيرا تفكر عاليترين راه رسيدن به مقصد است./ابراهيم ابراهيمي
******************
در سوگ من مگرييد و روح مرا آزار مدهيد. از تنها چيزي كه نگران آنم، قسم ياد ميكنم، دوري از شما و نگراني از اين است كه شما براي من و نبودنم لحظهاي به خود اندوه راه دهيد./همايون علمبيگي
******************
بايد شكر كني كه صفحة آخر شناسنامة من به وسيلة مردن طبيعي، پر نميشود. خودتان ميدانيد كه يك چنين چيزي در من نيست. اما بايد شكر كنيد و بايد از خدا بخواهيد كه اين فيض بزرگ نصيب بنده گردد و صفحة آخر شناسنامهام با شهادت پر گردد، و پيش مادران شهيد داده سربلند و نزد زهرا(س) روسپيد گرديد./محمدرضا سرآباداني
******************
مادر، من به فكر شما هستم و ميدانم چه زحماتي برايم كشيدهايد، اما الآن شما را در مرحلة آزمايش قرار داده اميدوارم با صبر و تحملتان از اين آزمايش پيروزمند برآييد. پدر، همة ما بايد به فكر آخرت باشيم. دنيا كشتزار و مزرعه است براي آخرت. سعي كنيم محصولات باارزش در آن كشت كنيم. مادر عزيزم، از شما خواهش ميكنم كسي يا چيزي را باعث مرگ من مپنداريد. به مردم بگو: «پسرم آگاهانه راه شهادت را برگزيد و هيچكس او را مجبور نكرد.» اينها را به ضد انقلابيون بگو./رحيم اسمي
******************
پدرجان، هنگام سختي صبور باش و هنگام خوشحالي به ياد خدا باش و در كارت عدل و انصاف را رعايت كن ـ همانطوري كه رعايت ميكردي. راضي به رضاي خدا باش و اخلاص در عمل را فراموش نكن./حجّت مقدم
******************
مادر، اين را بدان كه من اين راه را با ميل و آگاهي خود انتخاب كردم زيرا كه از تنپروري و ترس از جنگ و بيغيرتي ننگ داشتم، و اين را هم بدان كه من واقعاً به اين كار عشق داشتم./فرهاد ميربلوك
******************
مادرم، مرا ببخش. تو خود به من ياد دادي كه انسان باشم؛ به من گفتي كه نگذارم ياران آلمحمد(ص) تنها بمانند؛ به من گفتي براي لقاي پروردگارت جهاد كن؛ و به من گفتي كه اگر هم مُردي، زير بار ظلم و زور نرو. من چطور ميتوانم در دنيا جبران كنم. فقط كاري ميكنم كه خواستي و ميگويم چَشم و لبيك، و انجام ميدهم آنچه خدا از بندة خود خواهد.
مادرم، اي فرشتة پاك در زمين، بر دامنت بوسه ميزنم، زيرا كه ؟؟ من افتخار است كه در دامن همچون فرشتة پاكي مانند تو رشد كردم و به جنگ عليه سياهيها رفتم و جان خود را تقديم معبودم كردم. مادرم، فكر كن هديهاي در دستت بود و تو دوباره آن را تقديم صاحب اصلي آن كردي. مادرم، اگر خبر شهادت مرا آوردند، در عزايم گريه نكن، و فقط دستانت را بالا ببر و شكر ايزدمنان را به جاآور كه بهترين افتخارها نصيب تو شده است.
و اما، پدرم، اي زحمتكش. هنگامي كه ديدگانم را بر چهرهات ميدوزم، رنج و زحمت در آن نمايان است. شكر خدا را به جا ميآورم كه تو پدرم بودي و با آوردن روزي حلال توانستم رشد كنم و در راه خدا به شهادت برسم./ابوالفضل منصورمادرجان،
سلام بر تو كه بالاخره بر احساس مادرانهات پيروز شدي و فرزندت را روانة
ميدان نبرد كفار و مسلمين كردي، و وقتي كه از شما خداحافظي كردم يك كلام
بيشتر بر زبانت جاري نشد كه قلب و روح مرا شاداب كردي و اين گفته را بر
زبان آوردي: «برو به اميد خدا و رضايم به رضاي خدا.» و من به تو افتخار
ميكنم كه مادري از سلالة فاطمه زهرا(س) هستي. مادرجان، حالا وقت آن رسيده
كه رسالت زينبوار خود را نشان دهي و گريه نكني و مثل كوه استوار باشي./محمد الهامينژاد ****************** و
اما تو، اي پدر، درود من بر تو كه همچون ابراهيم فرزند خويش را، به فرمان
خداي بزرگ، به قربانگاه فرستادي. پدرم، بدان و آگاه باش كه اسماعيلت هرگز
از فرمان باريتعالي سر باز نميزند و مرگ در راه خدا را جز سعادت نميداند
و نيز زندگي را جز جهاد در راه خدا و شهادت را جز بهترين نعمتهاي خداودن
نميداند. خانوادة عزيزم، پسرتان داماد گشته در بستر جهاد و در حجلهگاه
سرخ شهادت. عروس اين حجلهگاه شهادت است كه آن را تنگ در آغوش گرفتهام.
مادرم، هدية عروسيم ايمان و استقامت و كمك به يارانم بود؛ نُقل عروسيم
گلولههاي دشمن؛ جهاز خانهام ايمان و استقامت./امير حسينخاني ****************** مادر
عزيزم، فرزندانت را چون اسماعيل آماده كن. مبادا اگر فرزندت در راه الله
حركت كرد و شهيد شد، غمي به چهرهات بنشيند. مادر، روحية قوي و فداكار تو
را فراموش نميكنم كه به من گفتي «به جبهه برو» و مرتباً تذكر دادي كه جهاد
در راه خدا را مقدس بشمار. اي مادر مهربانم، اي نور خدادادي، اي به فداي
آن دامن پاكت كه بوي دامن حضرت فاطمه زهرا(س) را ميدهد، اي كسي كه هميشه
زينبوار عمل ميكردي، از تو طلب بخشش ميكنم، چراكه تا تو از من راضي
نباشي، خدا راضي نميشود./اميررضا خدمتي ****************** مادرم،
به امت بگوييد از استكبار جهاني نترسند. اگر جسم آنها مغلوب شد، روحشان
غالب است. مادرم، هرگز مگو فرزندم نيامد. او در محضري به بلنداي ابديت رفت
كه آموزگارش حسين(ع) است. و بدان كه زيبايي چهرهام را به خونين بودن آن و
معطري آن را به عطر خود ميدانم؛ چون كام جانم تشنة لقاي حضرت حق است كه با
شراب وصل سيراب ميشود. پس ميروم تا نماز خون بخوانم و در درياي عشق شنا
كنم./احسان قاسمپور ****************** مادر،
امروز آنقدر مادرها فرزندانشان، روح تنشان و همة هستيشان، را با عشق
فداي حق ساختند كه شمارش آنها از حد بيرون است. اينان همه عاشق فرزندان خود
بودند، اما همچنان با نشاط و اكنون ميبينيم كه با از دت دادن
جگرگوشههايشان هنوز بانشاطند، چون اينان به خدا ميانديشند ـ و عشق به خدا
بالاترين عشقهاست./احمد مارالاني تبريزي ****************** مادرجان،
اگر خبر شهادت من به تو رسيد، مبادا ناراحت باشي. نميگويم گريه نكن، ولي
زايد گريه نكن. الگو باش براي مادران شهدا. مادر، تو مرا مراقبت كردي كه
جزء رزمندگان باشم. مادر، يادت هست كه روز عاورا من در آغوش تو بودم، تو
براي امام حسين(ع) گريه ميكردي و آب چشمت قطرهقطره ميچكيد؟ من در آغوش
تو تماشا ميكردم و در آن حال به من شير ميدادي. من به خاطر آن روز يقين
دارم كه شهيد ميشوم. دعاي مادر در حق فرزند قبول ميشود: دعا كن شهيد شوم.
وقتي به روي قبر آمدي، زحماتي را كه در تربيت من كشيدي حلالم كن و طلب
مغفرت كن./ايوب جهانگيري ****************** پدر
عزيزم، درود فراوان من به تو كه من تنها فرزند تو بودم، و با اعتقادي كه
داشتي، مرا به جهاد در راه خدا فرستادي، و خوشحال بودي كه فرزندت در راه حق
و آزادي ميجنگد./حسين شوروي هوشيار ****************** مادر
عزيزم، خيلي از تو ممنونم كه مرا آنچنان تربيت كردي و نگذاشتي به فسادهاي
اخلاقي كشيده شوم. ميدانم چه رنجها كشيدهاي تا من و برادران و خواهرانم
را بزرگ كردهاي؛ ميدانم چه خون دلها خوردهاي؛ ميدانم چه آرزوهايي براي
من داشتي، اما چه افتخار بهتر از اينكه فرزندي در راه خدا بدهي؟ چه بهتر از
اينكه انسان هدية ناقابلي به خدايي كه ما را آفريد بدهد؟ ما امانتي هستيم
بر روي زمين و بايد امتحان پس بدهيم. چه بهتر كه انسان امتحان خود را با
سرافرازي پس بدهد. مادرجان، اگر مرا دوست داشتي، در مقابل سختيها و مصائب
صابرباش كه خدا با توست. اگر ميخواهي سرپلصراط از ياران دست راستي باشي،
صبر كن. گرچه ميدانم عزيزي از دست دادهاي، صبر زينب(س) را داشته باش تا
ببيني چه كساني در راه خدا جان دادند اما توانستند صبر كنند./محمدرضا ابروق ****************** به
خاطر كشته شدن من گريه نكنيد، به خاطر زهراي مرضيه(س) و به خاطر سالار
شهيدان، مولا امام حسين(ع)، گريه كنيد كه چگونه و به چه وضع ائمه را شهيد
كردند كه كشته شدن ما در مقابل ايشان، نسبت قطرهاي است به يك اقيانوس.
گريه بر ما كشتهشدگان جفا سوي ندارد بجز ضعف بصر و بدن. ولي به خاطر ائمة
عزيزتان گريه كنيد و دعاي فرج را زياد بخوانيد كه گره كارهاي ما همهاش در
دست صاحبالامر(عج) است. اي عزيزان، دوست دارم كه اگر كشته شدم در منطقه با
لباس و بدون غسل مرا دفن كنيد و از خدا بخواهيد كه ما هم در زمان مولا جزء
كساني باشيم كه از قبر بيرون ميآييم. من
از شهر نور و ديار مولا با شما صحبت ميكنيم، شهري كه حصار ندارد، شهري كه
دربان ندارد. من خود را در كنار ديوانگان يافتم، ديوانگاني كه طلسم شده
هستند و اسير طلسم دين و اسير معشوق، آنهايي كه به خاطر سبقت در جبهه رفتن
اشكها ميريزند و شيونها ميكنند./محمد قصاتلو ****************** مادر، من حسينم، و حسيني به دست كافران شهيد ميشوم./خسرو قادريقمصري ****************** مادرم،
راضي نيستم براي من گريه كنيد. هر وقت خواستيد گريه كنيد، براي امام
حسين(ع) يا حضرت علياكبر گريه كنيد. مگر من كه ميخواستم بروم زيارت مشهد،
مادرم، گريه ميكردي؟ معلوم است كه نه. حالا من دارم ميروم زيارت خدا؛
اصلاً نبايد گريه كني بايد خوشحال هم باشي./سيدداود قاضي ميرسعيد ****************** پدر و مادر عزيزم، اين را بدانيد كه ما همه امانتي هستيم در نزد شما، و خدا را بايد شكر كنيد كه امانتش را به خود او پس داديد./داريوش لقماني ****************** مادرجان، مرگ حق است. تو ميداني اگر من شهيد شوم، به معشوق خود رسيدهام؛ و بايد از اين جهت خوشحال باشي و اشك نريزي./حسين مسعوديان ****************** پدر
و مادرم، شما هميشه در قلب من جاي داريد. از شما ميخواهم كه هيچوقت
ناراحت من نباشيد، چون من احساس ميكنم اگر شهيد بشوم، به كاروان سرخ حسيني
پيوستهام./منصور ميرزائي
مادر، به من درسي آموختهاي كه پاي خود را جاي پاي ياران حسينبن علي(ع) گذاردهام و چه كشته شوم و چه سالم برگردم، براي تو افتخاري بزرگ است. مادر، اگر من شهيد شدم، برايم گريه نكن./محومد نامدار فرزانه اقدم
******************
پدر عزيزم، درود خدا ر تو باد كه با امضاي رضايتنامه براي من، در حقيقت شهادتنامة مرا امضا كردي./ابراهيم طاهري
******************
سخني چند با تو مادر پاكدامن و شهيدپرورم كه در هر موقعيتي و در هر زماني و مكاني كه هستي بتواني با ايثار خون و مال و فرزنداني كه در راه خدا قرباني ميكني، زينبوار با سخن و عملت اين امت شهيدپرور را از خودت راضي گرداني. مادرجان، هميشه در سر نماز و دعاهايي كه ميخواني، امام را دعا كن و از خدا ظهور هرچه زودتر امام زمان را بخواه، و در عينحال كه دعا ميكني، دعا كن كه برنگردم و خدا مرا هم به عنوان قرباني از تو، مادر عزيزم، قبول كند. به تو، مادر عزيزم، افتخار ميكنم كه زينبگونه پاي ورقة شهادتم را امضا كردي و قرباني خود را به درگاه خداوند، هديه كردي. مادر، تو در واقع، زير ورقة شهادتنامة مرا امضا كردي و رضايت به اين دادهاي كه خدا مرا هم جزء قربانيان درگاهش قبول كند. و مادرجان، تو با اين ايثار و از خودگذشتگي كه نشان دادي، در درگاه خداوند اميدوارم كه سربلند و سرافراز شوي كه سربلند و سرافراز شدهاي./علياكبر كُهن عيسيزاده
******************
مادر، به چه ميانديشي؟ به پيشنهاد جوانت براي خواستگاري؟ نه، مادر، به اين بينديش كه قرآن كريم به شما و ساير مادران، كه جوانهاي خود را در راه اعتلاي اسلام هديه كردهايد، مژده ميدهد زندگي كردن در بهشت برين را. پس در واقع با اين خوني كه در راه اسلام ريخته شده، هم من و نيز شما به آرزويمان رسيدهايم. پس روز ختم مرا مصادف با خواستگاريم بدان و روز هفتم را مصادف با عقدكنانم و روز چهلم را مصادف با عروسيم. و زماني كه پيكر خونآلودم را پيش از غسل كردن، براي كفن و دفن تشييع ميكنيد، مصادف با بدرقه كردن جوانتان به خانة جديد بدانيد. مادر عزيز و پدر گرامي و ديگر عزيزان، اگر ميخواهيد روحم شاد باشد، دوست دارم در هر چهار مراسم، لباس سياه بر تن نكنيد، در غير اين صورت روحم را آزردهايد و هيچ دوست ندارم وقتي بر در خانهام آمدهايد، بگرييد؛ و اگر اشكي بر چشمانتان جاري شد، دوست دارم اشك ذوق توأم با تبسم باشد. و اين را بدانيد كه شهيد زنده و شاهد و ناظر است، پس به تقاضايم جامة عمل بپوشانيد. ناگفته نماند: خواست خداوند متعال بر اين بوده است كه در زمستان پيش من زنده بمانم تا در زمستان امسال با خدمات بيشتر مرا به عرش اعلاي خود بپذيرد. اي عزيزان، من نميتانستم كه در شهرستانهاي ميهن، پيكر خونآلود بهترين دوستان و همرزمانم را ببينم، و من بيش از اين نميتوانستم بشنوم كه در شهرستانهاي ميهن عزيزمان سر طفلهاي بيپناه و بيدفاع در دامان مادرشان منفجر گردد و يا ناظر بمبارانهاي ناجوانمردانة رژيم بعث كافر عراق، كه از اوايل انقلاب تاكنون در حال رزم در كردستان يا ساير شهرستانها با آنها بودهآيم، باشم. و براي من شرمآور است كه در تهران انجام وظيفه كنم. من بايد دين خود را در سرحدات كشورم نسبت به اين انقلاب عظيم اسلامي، ادا كنم./ابوالقاسم وهابي برزي
******************
پدر عزيزم، بعد از سالها كوشش و كار و آن زحمتهايي كه از صبح تا غروب ميكشيدي، دستهايت آنقدر پينه زد كه چاقو بر آن كاري نيست، ما را به اين سن رساندي و مرا چنين تربيت كردي و به من اسلام واقعي را ـ كه همان راه امامان است ـ آموختي. پدرم، بدان كه زحمتهاي تو را فراموش نميكن. در آن دنياي سرنوشتساز، شهادت ميدهم كه تو خوب مرا تربيت كردي. تويي كه هنگامي كه ميخواستم عازم جبهه شوم، گفتي برو كه پيروز خواهيد شد و با پيروزي برميگردي. اما، اي پدر مهربانم، از تو ميخواهم وقتي كه شهادت نصيب من شد و شهيد شدم، گريه نكنيد و گوش به شايعهها ندهيد و به منافقين بگو كه مردم آگاهند و شما خودتان نميفهميد و راهتان اشتباه است و كور خواندهايد و جايتان جهنم است و نميتوانيد ما را گول بزنيد؛ ما پشتسر اماممان خواهيم بود. اي مادر كه شبها بر بسترم بيداريها كشيدي، تويي كه رنجها ديدي، تويي كه به قول خودت، چهقدر خون دل خوردي تا مرا بزرگ كردي. به تو ميگويم آيا يك نفر مسلمان ميتواند در خانه بنشيند و مملكت را ناموس همة اينها را بگيرند؟ آيا زندگي فقط خوردن و خوابيدن است؟ نه، مادر، ما اين نيستيم. ما مرگ سرخ را بهتر از اين مرگ ننگين ميانيم. تو را به خدا قسم به دشمنانم بگو: «او فقط به خاطر اسلام و امامش و ملتش به جبهه رفت و شهيد شد.» از تو ميخواهم كه به هيچوجه، وقتي كه شهيد شدم، گريه نكني؛ و اين را بدان كه من با پاي خودم به نبرد رفتم و اين خودم بودم كه براي شهادت يا پيروزي ـ كه هر دو پيروزي است ـ رفتم و از تو ميخواهم به خواهرهاي من، كه در خانه هستند، حجاب و تقوا بياموزي./ابوالفضل ولايتي
******************
پس از عرض سلام به مادر عزيز و قهرمانم، اميدوارم كه مادرجان شير خود را حلالم كني و مرا ببخشي كه در مدت عمرم براي تو كار خيري نكردم. اي مادر قهرمان، براي من ناراحت نباش و گريه نكن، خون من از شما نبودم، بلكه امانتي بودم نزد شما، كه امانت خود را به نحو احسن به صاحب اصليش برگردانديد. مادرجان، ما كه وارث راه حسينيم، نبايد مرگ با ذلت را انتخاب كنيم، بلكه بايد دليرانه به پيش برويم و شهادت را سعادت بدانيم و دشمنان اسلام را از بين ببريم و اسلام را در جهان نشان بدهيم. مادرجان، خوشحال باش كه در نزد فاطمه زهرا(س) روسفيد هستيم./عليحسين واحدي
******************
پدر و مادر عزيز، شما بيش از آنچه كه به قلم و بيان آيد، براي تربيت و پرورش من زحمت كشيديد و از اينكه من و برادران همرزم مرا تشويق به مبارزه با كفر ميكرديد سپاسگزارم. باشد كه شهادتم موجبات سربلندي شما در اين دنيا و در روزي كه يقيناً حسابرسي در پيشگاه عدل الهي انجام خواهد شد فراهم كند. بديهي است مسئوليت ادامهدهندگان خط سرخ شهادت با افزايش هر قطره از خون شهيدي به سيل خون شهيدان، در پيشگاه خداوند بيشتر و بيشتر ميگردد./عباس رحيمي
******************
مادرم، اي شيرزني كه نام تو در قلب من است، دوستت دارم و از تو متشكرم كه مرا طوري تربيت كردي كه هميشه به ياد خدا باشم. درود بر تو و تمام مادران كه اينچنين هستند./سعيد پيشگو
******************
پدر و مادرم، از شما ميخواهم كه بعد از شهادت من، حتي يك قطره اشك هم نريزيد. ميدانم نخواهيد ريخت. چون وقتي تصميم به هجرت گرفتم، با كلمهاي زيبا و لبخندي خوشحالكننده ورقة سرخ شهادت مرا امضا كرديد و چشم دشمنان اسلام را كور و اميدشان را قطع كرديد./محمد بختياري