دفتر خاطرات - ناخالصي عمل
سهشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۲۹
نوید شاهد: گفت: ميدانيد، ناخالص بودن عمل، نقطه شروعي دارد. من نميخواهم اين عمل نقطه شروعي در زندگي من باشد.
آن روز جلسه اي داشتيم و قرار بود در آن جلسه هدايايي به فرماندهان يگانها داده شود.
حسن شفيع زاده فرمانده توپخانه سپاه هم جزو اين افراد بود. مسئول تداركات، يك دستگاه تلويزيون به «شفيع زاده» هديه كرد اما او نپذيرفت.
مسئول تداركات تلويزيون را به پشت ماشينش گذاشت.
شفيع زاده هم تلويزيون را از پشت ماشين برداشت و گذاشت روي زمين. اين عمل چند بار تكرار شد. سرانجام نظر شفيع زاده غالب آمد.
من آن ميان پرسيدم: چرا اين هديه را قبول نمي كني در حالي كه به همه ميدهند.
او لحظه اي به فكر فرو رفت و بعد گفت: ميدانيد، ناخالص بودن عمل، نقطه شروعي دارد. من نميخواهم اين عمل نقطه شروعي در زندگي من باشد.
حسن شفيع زاده فرمانده توپخانه سپاه هم جزو اين افراد بود. مسئول تداركات، يك دستگاه تلويزيون به «شفيع زاده» هديه كرد اما او نپذيرفت.
مسئول تداركات تلويزيون را به پشت ماشينش گذاشت.
شفيع زاده هم تلويزيون را از پشت ماشين برداشت و گذاشت روي زمين. اين عمل چند بار تكرار شد. سرانجام نظر شفيع زاده غالب آمد.
من آن ميان پرسيدم: چرا اين هديه را قبول نمي كني در حالي كه به همه ميدهند.
او لحظه اي به فكر فرو رفت و بعد گفت: ميدانيد، ناخالص بودن عمل، نقطه شروعي دارد. من نميخواهم اين عمل نقطه شروعي در زندگي من باشد.
راوي: آقاي توتونيز
نظر شما