لشكر 27 محمد رسول الله (ص)، نقش اساسي و عملكردها
يکشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۰۰:۰۰
لشكر پرافتخار محمد رسول الله (ص) در طول هشت سال دفاع مقدس و شركت در چندين عمليات بزرگ و عاشورايي، چهار فرمان ده لشكر، شش قائم مقام لشكر، دو رئيس ستاد، ده فرمان ده تيپ، بيش از يكصد و پنجاه فرمان ده و معاون گردان و هزاران نيروي سپاهي و بسيجي تقديم انقلاب اسلامي نموده است...
تيپ ٢٧ حضرت محمدرسول الله (ص) در هفدهم بهمن ١٣۶٠ به فرمان دهي "حاج احمد متوسليان" به جرگه يگان هاي رزمي سپاه پيوست.
در دي ماه ۱۳۶۰ عمليات محمد رسول الله از دو محور مريوان و پاوه بر روي منطقه خرمال توسط احمد متوسليان و ابراهيم همت رهبري شد كه اين عمليات سنگ بناي تأسيس تيپ ۲۷ محمد رسول الله به شمار مي رود. موسس اصلي اين لشگر احمد متوسليان بود كه در سال ۱۳۶۰ با ادغام نيروهاي سپاه مريوان، پاوه و همدان تيپ ۲۷ محمد رسول الله را تشكيل داد و فرماندهي تيپ مذكور را نيز خود به عهده گرفت.اين تيپ بعدها و پيش از عمليات بيت المقدس به لشگر تبديل شد.
تيپ در همان اوايل تأسيس آماده شد تا در عمليات بزرگ "فتح المبين" نقشي كليدي ايفا نمايد.اين تيپ با ٩ گردان مأموريت يافت تا با نفوذ در عمق مواضع دشمن،توپ خانه سنگين آن ها را در ارتفاعات "علي گره زد" از كار بيندازد. در اين عمليات، تيپ ٢٧ طي چهار مرحله توانست ضربات سنگيني را در مناطق "تپه چشمه"، "شاوريه"، "بلتاي بالا" و پايين به دشمن بعثي وارد نموده و مناطق وسيعي از سرزمين هاي اشغالي را آزاد كند.
دومين عملياتي كه تيپ ٢٧ در آن حضور يافت، عمليات "الي بيت المقدس" بود كه كمتر از يك ماه پس از عمليات فتح المبين طرح ريزي و اجرا شد. در اين عمليات تيپ ٢٧ با دوازده گردان پياده ماموريت داشت تا با پيشروي در عمق ١٧ كيلومتري خطوط دشمن، خود را به جاده "اهوازـ خرمشهر" رسانده و از آن جا به سمت ايستگاه "نيم نود" و "گرمدشت" پيشروي نمايد، اين مأموريت سخت و مشكل با ايستادگي رزمندگان اين تيپ به خوبي انجام گرفت.
در مرحله دوم، تيپ ٢٧ با شكستن دژ دشمن در شلمچه، زمينه آزادسازي خرمشهر را مهيا نمود. پس از آن در مرحله سوم عمليات، تيپ ٢٧ با بستن راه فرار دشمن در محدوده "نهرخين" آن ها را به محاصره در آورد. در آخرين مرحله نيز با مقاومت سرسختانه اي در مقابل پاتك هاي دشمن، آزادسازي خرمشهر را تثبيت نمود.
پس از عمليات پيروزمند "الي بيت المقدس" تيپ ٢٧ به مأموريت برون مرزي اعزام شد كه در همين مأموريت، سردار دلاور اسلام "حاج احمد متوسليان" به اسارت در آمد.
بازگشت تيپ ٢٧ به ايران مصادف بود با انجام مرحله سوم عمليات رمضان به فرمان دهي "حاج محمد ابراهيم همت" كه با تمام ساز و برگ هايش در اين مرحله از عمليات وارد كارزار شد، در نتيجه توانست با شكار تانك هاي دشمن در منطقه "پاسگاه زيد" ماشين جنگي عراق را زمين گير كند.
پس از عمليات رمضان، تيپ ٢٧ با ارتقاء به لشكر، به سمت غرب كشور حركت كرد تا در جبهه مياني وارد عمل شود. عمليات بعدي مسلم بن عقيل (ع) نام داشت كه در منطقه سومار به مرحله اجرا در آمد. در اين عمليات، لشكر ٢٧ محمد رسول الله (ص) با نفوذ از محور "گيسكه" و "سلمان كشته" توانست تا چند كيلومتري شهر مندلي عراق پيشروي نموده و ضربات سختي را به دشمن وارد كند.
در مرحله دوم اين عمليات كه به عنوان عمليات "زين العابدين(ع)" نام گذاري شد، لشكر ٢٧ محمد رسول الله (ص) مجددا نوك پيكان عمليات محسوب مي شد كه با كشته و زخمي نمودن تعداد قابل توجهي از سربازان دشمن و با اسارت گرفتن تعدادي از آن ها توانست ماموريت خود را به نحو احسن انجام دهد.
سفر به رملستان هاي "فكه" و دست و پنجه نرم كردن با موانع گسترده طبيعي و مصنوعي، ماموريت بعدي لشكر ٢٧ محمد رسول الله (ص) محسوب مي شد. عمليات والفجر مقدماتي با هدف نفوذ به عمق مواضع و انهدام نيرو هاي دشمن در حد فاصل "تنگه ي چزابه" تا "سه راهي فكه" طرح ريزي شد. لشكر ٢٧، در اين عمليات ماموريت داشت تا با عبور از ميادين وسيع مين و كمين هاي دشمن، خود را به جاده "فكه-العماره" رسانده و در خيز دوم به مجتمع "نفتي بزرگان" عراق دسترسي پيدا كند. در مرحله اول رزمندگان لشكر ٢٧ به خصوص گردان هاي كميل، انصار الرسول(ص)، حنظله، و عمار ياسر توانستند پاسگاه هاي عراقي "رشيديه"، "صفريه" و "طاووسيه" را تصرف نموده و در كانال دوم عراقي ها مستقر شوند.
دو ماه پس از عمليات "والفجر مقدماتي"، عمليات "والفجر يك" در منطقه شمال فكه (شرهاني-ابوقريب) آغاز شد. لشكر ٢٧ در اين عمليات ماموريت داشت، تا با تصرف ارتفاعات ١١٢ –146 و ١۴٢ دشمن را مجبور به عقب نشيني از مواضع پدافندي خود نمايد. يك هفته جنگ بي امان و شبانه روزي در حالي به اتمام رسيد كه لشكر ٢٧، فرمان ده شجاع و دلاور خود "حاج رضا چراغي" را از دست داده بود.
پس از عمليات "والفجر يك"، نظر فرماند هان جنگ به سمت جبهه هاي غرب معطوف شد. از اين رو منطقه "شاخ شميران" و "بمو" براي اجراي عمليات بعدي در نظر گرفته شد. قبل از انجام اين عمليات، لشكر ٢٧ به منظور ادامه عمليات والفجر ٣ در منطقه مهران «كله قندي» وارد عمل شد.
از سوي ديگر پس از حدود شش ماه، شناسائي هاي طاقت فرسا و دقيق، عمليات "بمو" لغو و كليه يگان ها جهت ادامه عمليات "والفجر ۴" كه در منطقه عمومي "پنجوين" آغاز شده بود به آن منطقه اعزام شدند. در مرحله سوم اين عمليات، لشكر ٢٧ محمد رسول الله (ص) با هدف تصرف ارتفاعات ١٩٠۴- ١٩٠٠- ١٨۶۶ "كاني مانگا" و "دشت پنجوين" وارد عمل شد.
رزمندگان لشكر ٢٧، بر روي ارتفاعات كاني مانگا، جنگ سختي را با دشمن آغاز كردند. جنگي كه نزديك بيست روز به طول انجاميد، بيست روز جنگ بي امان با دشمني تا دندان مسلح. در اين عمليات نيز لشكر ٢٧ مانند ديگر عمليات ها چندين سردار دلاور خود را از دست داد. سرداراني چون: اكبر حاجي پور، اصغر رنجبران، مهدي خندان، ابراهيم معصومي و …
پس از خاتمه عمليات والفجر ۴، بار ديگر نيروهاي اسلام به سمت جنوب آمدند تا در "هورالهويزه" عمليات بزرگي را تدارك ببينند. عمليات آبي ـ خاكي خيبر در منطقه عمومي "طلائيه ـ جفير" آغاز شد. لشكر ٢٧ در اين عمليات مأموريت داشت تا در يك جبهه، با شكستن دژ مستحكم عراق در منطقه طلائيه و در جبهه اي ديگر با نفوذ به جزاير مجنون، دشمن را در حلقه محاصره خود قرار دهد. جنگ سختي بين رزمندگان اسلام و دشمن درگرفت. جنگي كه پانزده روز به طول انجاميد و عاقبت با شهادت فرمانده دلاور و محبوب لشكر ٢٧ شهيد "حاج محمد ابراهيم همت" به تثبيت مواضع خودي انجاميد.
عمليات خيبر تجربه خوبي بود تا بتوان عمليات هاي آينده را هم طرح ريزي كرد، از اين رو طرح عمليات آبي ـ خاكي ديگري ريخته شد. در آخرين روزهاي سال ١٣۶٣، "عمليات بدر" در منطقه ي "شرق دجله" آغاز شد. در اين عمليات، لشكر ٢٧ به فرمان دهي "حاج عباس كريمي" مأموريت داشت تا در حد مياني عمليات، ضمن عبور از آب راه هور، خود را از جزيره جنوبي به جزيره شمالي مجنون رسانده و از آن جا با نفوذ به عمق مواضع دشمن در دشت "الهاله" و رودخانه "دجله" بر بزرگراه "العماره ـ بصره" تسلط پيدا كند. در اين عمليات نيز مانند ديگر عمليات ها سنگيني و فشار دشمن، بر رزمندگان لشكر ٢٧ محمد رسول الله (ص) وارد مي شد، به طوري كه وضعيت به مرحله اي رسيد كه فرمان ده و معاون لشكر با "آرـ پي ـ جي هفت" به شكار تانك هاي دشمن پرداختند. با شهادت حاج عباس كريمي، فرمان ده لشكر ٢٧، اين نبرد نا برابر نيز به پايان رسيد.
يازده ماه پس از عمليات بدر، عمليات عظيم "والفجر ٨" با عبور رزمندگان اسلام از رودخانه عظيم "اروندرود" شروع شد. در اين عمليات، لشكر ٢٧ مأموريت داشت تا از "جاده فاوـ ام القصر" به سمت مواضع نيروهاي عراقي پيشروي نمايد. در مرحله اول عمليات، شهر فاو، تمام حيثيت و آبرويشان به فنا رفته بود، هر چه در چنته داشتند رو كردند تا بلكه بتوانند مواضع از دست رفته را باز پس بگيرند. اما استقامت و پايداري نيروهاي اسلام بالاخص رزمندگان لشكر ٢٧ در محور "ام القصر" باعث شد تا دشمن نتواند به اهداف خود دست يابد.عاقبت، اين نبرد نابرابر نيز پس از هشتاد روز مقاومت و ايثار رزمندگان اسلام و عقب نشيني دشمن به پايان رسيد.
پس از عمليات "والفجر ٨" عراق در يك حركت تبليغاتي و به منظور دادن روحيه به نيروهاي خود، دست به اقداماتي زد كه آن را "پدافند متحرك" ناميد. در اين عملياتها عراق توانست بر بعضي از مناطق استراتژيك، از جمله شهر مهران دست پيدا كند. با سقوط شهر مهران، امام عزيز، با دم مسيحايي خود در كالبد رزمندگان دميدند و فرمودند كه مهران بايد آزاد شود. در دهم تير ماه ١٣۶۵، عمليات كربلاي يك با هدف آزادسازي شهر مهران از چند محور شروع شد. لشكر ٢٧ با در اختيار داشتن چندين گردان آماده، مأموريت پيدا كرد تا با گذشتن از خط دشمن، ضمن عبور از رودخانه فصلي "گاوي"، "ده بهروزان" و چندين رده خط پدافندي دشمن، خود را به ارتفاعات "قلاويزان" برساند. اين عمليات نيز با موفقيت كامل انجام گرفت و منجر به آزادسازي شهر مهران گرديد. در اين عمليات، قائم مقام لشكر ٢٧، "حاج سيد محمد رضا دستواره" به خيل شهدا پيوست.
پس از عمليات كربلاي يك و تا قبل از شروع عمليات كربلاي ۵، لشكر ٢٧ مسئوليت پدافند از خط مهران را نيز بر عهده داشت. با اعزام سپاهيان محمد (ص) به جبهه ها و تكميل گردان ها، لشكر ٢٧ مأموريت پيدا كرد تا نقش كليدي در عمليات بزرگ كربلاي ۵، ايفاء نمايد.
گردان هاي لشكر ٢٧، در گام اول با هدف دستيابي به كانال "پرورش ماهي"، رسيدن به جاده "شلمچه ـ بصره" و بستن عقبه دشمن از سمت كانال زوجي از قلب مواضع نيروهاي دشمن، پيشروي خود را شروع كرده و با پشت سر گذاشتن مواضع وسيع و غيرقابل نفوذ دشمن در شلمچه توانستند به اهداف اوليه عمليات دست يابند. از طرف ديگر دشمن بعثي، با احساس خطر از نفوذ رزمندگان اسلام، اقدام به پاتك هاي سنگين زرهي نمود به طوري كه آتش توپ خانه و هواپيماهاي دشمن لحظه اي قطع نمي شد. فشار تانك هاي پيشرفته دشمن به حدي بود كه يگان هاي مجاور لشكر ٢٧، مجبور به ترك مواضع خود شدند. از اين رو نيروهاي لشكر ٢٧ در يك منگنه فشار قرار گرفته و با تمام توان خود به مقابله با پاتك هاي دشمن پرداختند.
در مرحله تكميلي كربلاي ۵ قرار شد رزمندگان لشكر ٢٧ با تصرف دژهاي "نوني شكل" ماشين جنگي عراق را در شلمچه از كار بيندازند كه در اين مرحله متحمل فشارهاي سنگين زرهي دشمن شدند. در مجموع، عمليات "كربلاي ۵" كه از ١٩/١٠/۶۵ شروع شده بود، با انجام عمليات "كربلاي ٨" تا نيمه دوم فروردين ١٣۶۶ به طول انجاميد.
نزديك به يك صد روز جنگ بي امان ادامه داشت تا اين كه با تثبيت مواضع رزمندگان اسلام و تشكيل خط پدافندي، اين نبرد سنگين هم به پايان رسيد. در اين عمليات حاج عليرضا نوري، قائم مقام فرمان دهي لشكر به همراه تعداد زيادي از فرمان دهان و معاونين گردان ها به شهادت رسيدند.
در مردادماه ١٣۶۶، لشكر ٢٧ مجدداَ جهت انجام عمليات، راهي منطقه غرب كشور شد تا در عمليات "نصر ٧" حضور پيدا كند. در اين عمليات، مأموريت لشكر ٢٧، تصرف يال "دوپازا" و تثبيت ارتفاعات دوپازا بود كه به نحو احسن انجام گرفت. شركت در عمليات سخت و طاقت فرساي "بيت المقدس ٢"، در منطقه ماووت، دست و پنجه نرم كردن با دشمن در سرماي چندين درجه زير صفر منطقه "دلبشك" و "سيد صادق" مأموريت ديگري بود كه لشكر ٢٧، آن را نيز به انجام رساند.
ارتفاعات سرسبز "شاخ شميران" عراق، در اولين روزهاي بهاري سال ١٣۶٧ ميزبان دريادلان بسيجي بود تا در رزمي ديگر پنجه در پنجه دشمن اندازند. تصرف ارتفاعات "شاخ شميران"، "شاخ سورمر"، "تيمورژنان" و "سد دربندي خان" از اهداف اين عمليات بود كه طي چندين روز جنگ بي امان به پايان رسيد.
بعد از عمليات "بيت المقدس ۴" عراق با تقويت سازمان رزم خود، به انجام عمليات هاي محدود براي بازپس گيري مناطقي كه در تصرف ايران بود اقدام كرد و بعضاَ هم موفق شد. عراق توانست فاو، مجنون، شلمچه ، فكه و… را باز پس بگيرد.
جهت مقابله با پيشروي هاي دشمن، طرح عمليات "بيت المقدس ٧"، در منطقه پاسگاه "زيدـ كوت سواري" ريخته شد، كه بلافاصله هم به مرحله اجرا درآمد. در بيستم خرداد ١٣۶٧، لشكر ٢٧ مأموريت پيدا كرد تا با عبور از "كانال ادب"، خود را به كانال پرورش ماهي، در منطقه شلمچه برساند.
چند روز پس از اين عمليات، دشمن پاتك سنگيني را در منطقه "ابو قريب" آغاز كرد. جهت مقابله با دشمن، رزمندگان "گردان عمار ياسر" به همراه سردار دلاور اسلام "حاج غلامرضا صالحي" به منطقه اعزام شدند كه پس از نبردي شديد، عاقبت با شهادت تعدادي از رزمندگان گردان عمار ياسر و سردار دريا دل و باصفا، "حاج غلامرضا صالحي"، قائم مقام فرمان دهي لشكر، دشمن به عقب رانده شد.
در آخرين روزرهاي تيرماه ١٣۶٧، با پذيرش قطعنامه ۵٩٨ از سوي جمهوري اسلامي ايران، استكبار جهاني و به خصوص عراق در يك بن بست استرتژيكي قرار گرفته و به قولي خلع سلاح شدند. آن ها به تصور اين كه ايران، توان رزمي اش را از دست داده و همين امر باعث شده تا قطعنامه ۵٩٨ را بپذيرد، بر آن شدند تا با هجوم گسترده ديگري، ايران را از پاي درآورند. از همين رو نيروهاي فريب خورده منافقين با تجهيز و جمع آوري كليه نيروهاي خود از اقصي نقاط دنيا، اقدام به انجام عملياتي براي اشغال شهرهاي غرب كشور به منظور پيشروي و تصرف تهران نمودند. از سوي ديگر نيروهاي تقويت شده عراق، با حمله گسترده ديگري ضمن عبور از مرزهاي جنوبي تا ٢٠ كيلومتري اهواز پيشروي نموده و درصدد برآمدند تا شهرهاي خرمشهر ـ آبادان و حتي اهواز را به اشغال خود در آوردند كه بار ديگر نهيب حيدري امام خميني (ره) به مدد اين كشور آمد و با فرمان ايشان، سيل نيروهاي مردمي به سوي جبهه هاي نبرد هجوم آوردند. به گونه اي كه در كمتر از يك هفته، هم منافقين و هم نيروهاي عراقي را تا پشت مرزهاي بين المللي به عقب راندند.
در اين مقطع نيز لشكر ٢٧، با گسيل بخشي از نيروهاي خود براي مقابله با توطئه منافقين و بخشي ديگر جهت مقابله با نفوذ عراق در منطقه شلمچه، نقش چشم گيري در سركوبي اين توطئه ها ايفا نمود.
با پذيرش قطعنامه ۵٩٨، از سوي طرفين و مشخص شدن آتش بس، عملاَ جنگ به اتمام رسيد، اما لشكر ٢٧ تا دو سال پس از جنگ نيز مأموريت پدافند از منطقه "پاسگاه زيد" را بر عهده داشت.
علاوه بر مأموريت پدافند از منطقه، كار تفحص و جستجوي پيكرهاي مطهر شهدا، نيز از جمله اقداماتي بود كه لشكر ٢٧ پس از اتمام جنگ به آن اهتمام ورزيد و تا كنون آن را ادامه داده، كه در اين مسير نيز شهدايي را تقديم كرده است و ثمره آن، كشف پيكر بيش از پنج هزار شهيد گرانقدر بوده است.
افزون بر مأموريت هاي رزمي، لشكر ٢٧ محمد رسول الله(ص) پس از پايان جنگ در سنگر سازندگي، به فعاليت پرداخت كه در اين راستا، شركت در ساخت بزرگراه تهران ـ ساوه، سد عظيم كرخه و … را مي توان نام برد.
در مجموع مي توان گفت: لشكر پرافتخار محمد رسول الله (ص) در طول هشت سال دفاع مقدس و شركت در چندين عمليات بزرگ و عاشورايي، چهار فرمان ده لشكر، شش قائم مقام لشكر، دو رئيس ستاد، ده فرمان ده تيپ، بيش از يكصد و پنجاه فرمان ده و معاون گردان و هزاران نيروي سپاهي و بسيجي تقديم انقلاب اسلامي نموده است كه هم اكنون نيز با پيروي از رهنمودهاي مقام معظم رهبري در سازمان دهي، مديريت، آموزش و انضباط، تعمير و نگهداري، پشتيباني و سازمان دهي هزاران نفر از بسيجيان، لشكر مصمم است تا راه خونين شهداء را ادامه دهد.
انتهاي پيام/
منبع : سايت ساجد
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۶
انتشار یافته: ۱
چندین ساله که خون داده ایم تا نا جوانمردی نبینیم